خلاصه داستان قسمت ۹۸ سریال ترکی رامو + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۹۸ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیهای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال میتوان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.
قسمت ۹۸ سریال ترکی رامو
رامو با افرادش سراغ جمیل و دارودسته اش میره و با تهدید کردن جون خودش و برادرهاش اونو مجبور میکنه تا تسلیم بشه جمیل میگه منو ببر پیش مظهر اما رامو میگه دستور مرگت خیلی وقته صادر شده و به آدم هاش میگه جمیلو ببرین به وقتش کارشو بسازم سپس به برادرهاش میگه اگه با پادشاه استانبول بیعت نکنین یکی یکیتونو میکشم. از اونجا میرن. دلبر برای سیبل گل گاو زبون درست میکنه و براش میبره سیبل ازش میخواد بهش کمک کنه اما دلبر میگه بیشتر از این ازم برنمیاد و واسش رادیو آوا میزاره و میره. رامو از دور با دوربین شکاری سیبل را پشت پنجره میبینه و با پیام گذاشتن تو رادیو به سیبل میگه که از چیزی که فکر میکنی بهت نزدیکترم گلم، سیبل با شنیدن این حرف پشت پنجره میره و ماشین رامو را از دور میبینه سپس آهنگی واسشون میزارن و اونا با چشمانی اشکی به آهنگ گوش میدن. جبار طبق نقشه به جای مامور برق رفته تو و کنتورهای داخل خونه را چک میکنه و به این بهونه دوربین کار میزاره داخل خونه و از اونجا بیرون میزنه. برادرهای جمیل با افرادش به اسکله فیکو حمله میکنن.
او سریع به مظهر خبر میده که شریف یه مظهر میگه رامو گفته بود این اتفاق میوفته نباید بزاریم واسه محموله ها اتفاقی بیوفته٬ برادر جمیل پیش فیکو رفته و به افرادش میگه همه جا بمب کار بزارین اینجارو با خاک یکسان میکنم! سپس فیکو و زنشو تو محوطه میارن و به گردن فیکو بمب آویزون کردن که دقیقه آخر مظهر و شریف با آدم هاشون به اونجا میان. شریف میره جلو و با متین صحبت میکنه و میگه بهت مناطق جدیدی میدیم برای کار و سعی میکنه باهاش مذاکره کنه اما متین کوتاه نمیاد. رامو به اونجا میاد و نشون میده که جمیلو نکشته جمیل جلو میره و به متین میگه اون دکمه را بنداز زمین سپس میگه رامو آدم بزرگیه با دستوری که داشت میتونست منو بکشه ولی نکشت از این به بعد حرف حرفه راموعه تو این معامله هم هیچ مشکلی پیش نمیاد شریف رامو را تشویق میکنه مظهر میگه همونی که شد که گفتی آفرین. ییلدریم به اونجا میاد و به رامو میگه چیزی که گفتی شد آفرین چی میخوای؟ رامو میگه استانبولو ییلدریم میگه خواسته ات بررسی میشه تا اونموقع با مظهر باهم استانبولو مدیریت کنین رامو میگه واسه من مشکلی نیست ولی واسه مظهر شاید باشه مظهر با کلافگی قبول میکنه و میگه اطاعت میشه.
رامو و دوعو طبق نقشه به داخل خانه ییلدریم میرن که میبینن با لیزرهای نوری از خونه محافظت میشه اونا باهم از لیزرهای نوری رد میشن و به اتاق ییلدریم میرسن. رامو از خواب بیدارش میکنه که با دیدن رامو جا میخوره و میگه اینجا چیکار میکنی؟ رامو میگه به مظهر زنگ میزنی تا سیبلو آزاد کنه ییلدریم این کارو میکنه و میگه با من کار نداشته باشی این کارتو فراموش میکنم ولی اگه بلایی سرم بیاد رئیس های دیگه کارتو میسازین و خانوادتو هم از بین میبرن. مظهر میره به سیبل سوئیچ ماشین میده و میگه برو، برو پیش رامو سیبل جا میخوره و میره و وقتی تو جاده میوفته تازه باورش میشه و میگه همه چیز تموم شد انگاری واقعا تموم شد! رامو و دوعو قبل از رفتن قرصی میندازن تو دهن ییلدریم. حسن دور و بر خونه مظهره که دلبر با اسلحه بیرون میره و با دیدن همدیگه جا میخورن….