خلاصه داستان قسمت ۹ سریال ترکی تازه عروس yeni gelin + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۹ سریال ترکی تازه عروس می باشید. برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکی تازه عروس، سریال کمدی و محبوب است که پخش خود را در سال ۲۰۱۷ از شبکه Show Tv ترکیه آغاز کرد و در طول ۳ فصل در سال ۲۰۱۸ به اتمام رسید. این سریال پرطرفدار اکنون با دوبله فارسی پخش خود را در شبکه جم تی وی آغاز کرده است. این سریال از تاریخ ۱۹ شهریور ماه ۱۴۰۱ هرشب راس ساعت ۲۲:۰۰ شروع می شود. این سریال دربرگیرنده ی صحنه های خنده دار و بعضا احساسی هست. این قصه ی یک دختر شهرنشین وجوان است که عاشق پسری قبیله نشین از منطقه ی آنادولی ترکیه میشود و عروس آنها میشود…

خلاصه داستان قسمت ۹ سریال ترکی تازه عروس

قلندر نازگل و آفت را صدا میزنه و برهتون میگه واستون ماموریت دارم اینم اینه که غذاهای اصیل ترکیه را به بلا یاد بدین اول هم از غذاهای مورد علاقه من شروع کنین. نازگل میگه بهتره از دلمه گوسفندی شروع کنیم. آنها به آشپزخانه میرن و بلا در حال تمیز کردن روده های گوسفند سپس نازگل میگه حالا میرسیم به قسمت سخت ماجرا! سپس آفت کله گوسفند را جلوی بلا میزاره بلا شوکه میشه و میگه این چیه دیگه؟ اینو هم میخورین؟ نازگل میگه آره کله پاچه درست میکنیم و پاچه ها را هم جلوش میزاره. بلا از دیدن پاچه ها نیترسه و میگهاین دیگه رسما سمه! نازگل واسش میگه که اول باید کله رااتو کنی ولی نه مثل اتو لباس باید داغ بشه بعد کله شو بشکونی بعد با دقت مغزشو درمیاری بعد هم با ۲تا دستات چشماشو از کاسه درمیاری بلا فشارش می افتخ و غش میکنه که آنها میخندن. هازار و خان در حال برگشتن به عمارت هستن و هازار بهش از دلتنگیش نسبت به بلا میگه. خان بهش میگه خیلی خوبه که یه نفرو داری که بی صبرانه منتظرته تا بری خونه هازار میگه حتما زن داداش نازگلم منتظرته! خانه میگه آره خوب هست ولی هازار بهش میگه نکنه تو اصلا دلتنگش نیستی؟ خان میگه ول کن این چیزارو. بالاخره غذای بلا درست میشه و کله پاچه اش را می کشد و وقتی میخواد ببره نازگل به افت میگه اونی که مامان معتبر گفتو بیار. آفت بهار نارنج را برمیداره و به بلا میگه بیا از اینم بریز قلندرخان خیلی دوست داره بلا تشکر میکنه و میریزه تو کاسه ها سپس غذای قلندرخان، پدرش و عمو مسلم را می برد. همه ی آنها وقتی اولین قاشق را تو دهانش میبرند چهره شان جمع میشه ولی قلندرخان ازش تشکر میکنه و میگه خیلی خوب شده دیتت درد نکنه. بعد از رفتن بلا کامیل به قلندر میگه به لطف شما دستپخت دخترمم خوردم.

قسمت ۹ سریال ترکی تازه عروس
قسمت ۹ سریال ترکی تازه عروس

زن های عمارت میخوان غذا بخورن که کاملیا برای اینکه اونارو حرص بده میگه من زن عقدی کامیل هستم سند دارم ولی شماها چی! زن صیغه ایش هستین هروقت بمیره هیچ مال و اموالی به شماها نمیرسه. آنها تو فکر فرو میرن سپس عایشه میگه من میرم غذای روی گاز را خاموش کنم که خواهر قلندر خانه میگه کجا میری؟ گاز که همینجاست! پشت سر او آسیه میره و میگه من برم به عایشه سر بزنم سپس معتبر هم پشت سرشان میره. انها یکی یکی پیش قلندرخان میرن و میگن که یادته قول ازدواج رسمی داده بودی؟ و باهمدیگه سر اینکه کی زن عقدی و رسمی قلندرخان بسه کل کل میکنن همان موقع قلندر خان حالش بد میشه و رو زمین می افتد همه دورش جمع میشن که نازگل میگه شاید بهار نارنج خورده! سپس میگه بلا تو بهار نارنج ریخته بودی تو غذا؟ همه او را سرزنش میکنن سپس هازار همان موقع ازراه میرسه و قلندرخان را سریعا به بیمارستان میرسانند. آنجا همه جلوی در منتظرن تا خبری از قلندر خان بشه. معتبر و عایشه و آسیه دوباره سر اینکه قلندرخان میخواد کدومشونو عقد رسمی کنه بحث میکنن. دکتر از اتاق بیرون میاد و بهشون میگه به هوش اومده همگی میخوان به طرف اتاقش برن که خواهر قلندرخان جلوشونو میگیره و میگه یکی یکی باید برین اولم خودم میرم! دکتر وقتی پیش قلندرخانه ازش حالشو میپرسه که بهش میگه حالتون خوبه مشکلی نیست، قلندر خان میگه کجا مشکلی نیست؟ سه تا مشکل جلوی در اتاق هستن! و از دکتر میخواد تا بهشون بگه به استراحت نیاز داره اونم حداقل ۳ روز اما دکتر میگه من سوگند نامه امضاء کردم نمیتونم دروغ بگم و از اتاق بیرون میره. اول معتبر وارد اتاقش میشه و بهش میگه ببخشید یخورده عصبیم آخه آسیه و عایشه اعصابمو خورد کردن هی میگفتن که قول عقد رسمی بهشون داده بودی و میخوای باهاشون عقد کنی! منم گفتم آخه تا زمانیکه من هستم که نمیشه! نه؟

قلندر تایید میکنه و زیر حرفاش میزنه سپس عایشه میاد و پیشنهاد عقد را میده که خان بهش میگه نمیشه عزیزم چون معتبر بهم گفته بود که اگه تورو عقد کنم مسمومت میکنه! آسیه وقتی میره پیشش و از ماجرای عقد حرف میزنه خان بهش میگه که عایشه گفته اگه تورو عقد کنم یه بلایی سرت میاره منم که نمیخوام اتفاقی واست بیوفته انجام نمیدم. قلندرخان وقتی با بلا تنهاست، بلا ازش عذرخواهی میکنه و میگه ببخشید پدرجون ولی من نمیدونستم و از قصد همچین کاری نکردم! قلندرخان میگه میدونم دخترم تو مقصر نیستی مقصر اونایی هستن که بهت اطلاع ندادن! من میبینم که چقدر اذیتت میکنن، بلا میگه عیبی نداره پدرجون منو بشناسن ازم خوششون میاد. بعد از کمی حرف زدن قلندر بهش میگه که تو بیشتر از همه واسم عزیزی و تورو از همه بیشتر دوست دارم، آفت که فالگوش ایستاده بود این حرف هارو میشنوه و با عصبانیت به آشپزخانه میره. معتبر و آسیه و عایشه هرکدامشان سوپی جدا واسه قلندر درست کردن و هرکسی از غذای خودش تعریف میکنه و میگه که قلندر از اون سوپ میخوره! آفت به اونجا میره و ماجرارو میگه. عمو مسلم بالا سر قلندرخان میره و میخنده سپس بهش میگه ببین کی به کی میگه دیوونه! اخه کدوم آدم عاقلی ۳تا زن میگیره؟ اونم با همچین خصوصیات اخلاقی! و میخنده که وقتی برمیگرده میبینه هر۳تاشون پشت سرش بودن سپس از اونجا میره. انها جلو میرن و همزمان میخوان غذایش را بدهند که بلندر با کلافگی میگه کافیه! برین سوپ هاتونم خودتون بخورین! نمیخوام کسی اینجا باشه! میخوام بخوابم همونی که این بلارو سرم آورده ازم مراقبت میکنه و پیشم میمونه! بلا میگه حتما پدرجون و معتبر، عایشه و آسیه به او چپ چپ نگاه میکنند و از اونجا میرن…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی تازه عروس yeni gelin

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا