خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال حکم رشد از شبکه سه

سریال حکم رشد یک ملودرام پلیسی و‌ خانوادگی است که به موضوعات فرهنگی و آسیب‌ های اجتماعی توجه ویژه دارد. خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال حکم رشد را در ادامه این مطلب از سایت جدولیاب مطالعه می کنید با ما همراه باشید.

قسمت 26 سریال حکم رشد

غلام سر خاک نوید ۵۹ رفته است و تا دم دمای صبح همان جا می ماند و بعد از آن به سمت محل می رود.
ذبیح از خانه بیرون می آید و می رود که غلام پشت سرش به در خانه او می رود تا مامان توران را ببیند. سلیم از مامان توران خداحافظی می کند و در حیاط را باز می کند که با غلام رو به رو می شود و او سریعا به داخل می رود که مامان توران بدون انداختن نیم نگاهی بهش به داخل خونه می رود.
غلام بعد از راهی کردن سلیم در حیاط خانه ذبیح را می بندد و پشت در داخلی خانه می ایستد و می گوید اومدم واسه خداحافظی و دست بوسی… من گرگ بودم شما رامم کردی ولی باز برگشتم به خوی وحشی خودم و خواهش می کند تا در را باز کند اما مامان توران می گوید تا وقتی که آدم نشی این در روت باز نمیشه…
غلام همان جا پشت در روی زمین می نشیند، مامان توران هم می گوید من مادر با خودم ععد کردم که اگه اهل نشی تو رو دیگه نخوام… غلام هم می گوید من دارم میرم که گم و گور شم ولی کاش دم آخری اجازه می دادی ببینمت که مامان توران دلش طاقت نمی آورد و چادر سر می کند و بیرون می رود.
مامان توران تو صورتش خم می شود و می گوید چه مرگت بود که شدی لات سر محله ولی غلام گله از رو گرفتن او می کند که می گوید نامحرم شدی غلام الان چیکار کنم که اهل بشی…
مامان توران از دستگیری محبوبه حرف می زند و می گوید برو دکتر خودتو دوا درمون کن و تاوان کاراتو بده و مرد بشو و با حال بد به داخل خانه می رود، غلام هم می گوید به خاطر دل توران هم که شده تمامش می کنم و می رود.
غلام سوار ماشینش می شود و حرف های مامان توران را توی سرش مرور می کند و بعد از پاره کردن یک کاغذ از آن جا می رود.
غلام یکی از اعلامیه های نوید را از روی حجله بر می دارد و می گوید بدون تو هیچ جا نمی رم رفیق و به نعنا زنگ می زند و می گوید فعلا دزدی امشب کنسله و به افشین کافر هم خبر بده…
نعنا بعد از قطع کردن گوشی رو به منصور می گوید الان وقتشه و از ماشین پیاده میشن و به در خانه غلام می روند و به سایه می گویند اومدیم چیزی از انباری برداریم و به داخل خونه می روند.
غلام در خانه خودش ایستاده، سلطان باهاش حرف می زند و می گوید شما دزد نبودی این کار شما نیست و غلام هم می گوید برای نزدیک شدن به افشین کافر این کارا رو می کنم تا از دستم لیز نخوره…
سلطان تلاش می کند تا او را همراهی کند اما غلام می گوید من دیگه چیزی نیستم و بهتره بری پی زندگیت یا دنبال نعنا باشی، که سلطان می گوید دلم با نعنا نیست و غلام سعی می کند سلطان را راضی کند تا مثل آدم بره پی زندگیش و آخر عاقبتش مثل اون نشه و در آخر بسته ای را سلطان می دهد تا آن را به سایه برساند.
سلطان به در خانه سایه می رود که با باز بودن در متعجب به داخل می رود و می گوید وقته رفتنه، چون و چرا هم نداره که چشمش به جنازه غرق به خون سایه می افتد و زبونش بند می آید.
غلام در خانه وسایلش را جمع می کند و به نعنا زنگ می زند که جواب نمی دهد، سلطان بلافاصله به غلام زنگ می زند و هر چیزی که دیده را می گوید و او هم می گوید سریعا زنگ بزن اورژانس تا من خودمو برسونم…
افشین کافر با گوشی نعنا به غلام زنگ می زند و می گوید نعنا از این به بعد با منه و بعد هم فیلم گروگان گرفته شدن نامی را برایش می فرستد.
غلام با حال خراب در خانه راه می رود و نعنا هم از افشین کافر خداحافظی می کند و می خواهد برود که افشین او را می کشد و می گوید اشتباه بزرگی کردی که به من اعتماد کردی، من افشین کافرم اگه با غلام میموندی زور من بهتون نمی رسید و‌ یک تیر دیگه هم توی سینه اش شلیک می کند.
ذبیح با نصیر
غلام با ماشین از خونه اش بیرون زده است که منصور هم با موتور به دنبالش می رود، غلام خودش را به مخفیگاه افشین کافر رسونده و اسلحه اش را برداشته و آن جا را می گردد، بهروز هم آن جا است و آمارش را به افشین کافر می دهد.
افشین به غلام زنگ می زند و می گوید با این کارات فقط داری وقتتو تلف می کنی و گوشی را به سمت دهن نامی می برد و غلام با شنیدن صدای او حالش خراب می شود و سر جایش می نشیند.
سلطان بالای سر سایه در بیمارستان ایستاده که غلام بهش زنگ می زند و می خواهد حالش را بپرسد، سلطان می گوید شما باید بیاین بیمارستان و چند تا کاغذ رو امضا کنید. غلام به سرعت به بیمارستان می رود، سلطان زیر گوشش می خواند که تا ابد پیشتم و غلام هم برایش شرط می گذارد این بار آخره و از بعد این باید مثل آدم زندگی کنی..

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا