زندگینامه حجت اشرف زاده خواننده پاپ و تصاویر آلبوم شخصی او

یکی از خواننده های موسیقی کشورمان که چند سالی است در راه بزرگان قدم نهاده است حجت اشرف زاده می باشد او با صدا و منشی که دارد زود در دل طرفداران موسیقی جای باز کرد ، در این مطلب از بلاگ جدول یاب به زندگینامه حجت اشرف زاده و آلبوم شخصی او پرداخته ایم ! با ما همراه باشید.

زندگینامه حجت اشرف زاده

حجت اشرف زاده متولد سال ۱۳۵۸ در نیشابور است. پدر و مادر او فرهنگی بودند و علاقه زیادی به شعر و ادبیات داشتند. مادرش بیرجندی است.

علاقه به آواز پدربزرگ

حجت به پدربزرگ مادری خود بسیار علاقه دارد و مدام به بیرجند می رفت و از همان سنین خردسالی به آواز خوش پدربزرگش علاقه پیدا کرد.  در چاووشی ها خوانی های خاص بیرجند، گوشه های نغمات افشاری را در ذهنش ماندگار کند.

ازدواج و همسر

حجت اشرف زاده در سال ۱۳۸۹ ازدواج گرده است و حاصل ازدواج آنها یک دختر است.. همسرش پگاه عصار تحصیل کرده رشته حقوق است و او نیز در حرفه موسیقی فعال است و نوازنده دف است.

شروع فعالیت موسیقی

حجت ردیف آوازی را نزد رضا شاکری در شهر نیشابور گذراند و صداسازی را هم نزد حمیدرضا نوربخش یاد گرفت. مدتی از راهنمایی های استاد محمدرضا شجریان هم استفاده کرده است. او فنون آوازی و ردیف تحلیلی آواز ایران را در سال ۱۳۸۵ نزد محمدرضا لطفی فرا گرفت. فنون تصنیف خوانی و هم آوایی را از محسن نفر و پرویز مشکاتیان آموخته است.

سبک او تلفیقی پاپ و سنتی است و با صدای خوشی که دارد، چه با آهنگ های غمگین و چه با آهنگ های شادی که می خواند به شنونده هایش حس خوبی می دهد. او بیشتر با ترانه ماه و ماهی سراینده علیرضا بدیع شاعر همشهری اش بین مردم شناخته شده است.

اولین آلبوم

نخستین آلبوم او، آلبوم شرح پریشانی است که بیشتر آثار این مجموعه را با استاد مشکاتیان همکاری داشته است. این آلبوم را در سال ۱۳۸۷ منتشر کرد و فضای سنتی دارد.

آلبوم ماه و ماهی با صدای حجت اشرف زاده یکی از بهترین آلبوم های شنیده شده در سال انتشار بود و توانست باعث شناخته شدن این خواننده شود و مردم هم بسیار استقبال کردند.

آهنگ ماه و ماهی به صورت اینترنتی منتشر شده بود و در بعضی از شبکه های ماهواره ای پخش شد و در فضای مجازی روی این آهنگ، کلیپ های زیادی قرار دادند که همین امر باعث شنیده شدن بیشتر دای حجت اشرف زاده و فروش بیشتر آلبوم ماه و ماهی شد.

گفتگو با حجت اشرف زاده

نیشابور شهر آرامی است؟

البته تا آرامش رو چی بدونید! من وضعیت حال حاضر نیشابور رو با نیشابور زمان کودکی هام خیلی متفاوت می بینم!

هنوز به نیشابور سر می زنید؟

بله پدر و مادرم در نیشابور زندگی می کنند و من بهشون سر می زنم.

دقیقاً کی از نیشابور اومدین؟

سال ۱۳۸۳ بود. البته من از دوران دبیرستان یادمه که هر ده – پانزده روز یک بار برای آموزش فنون موسیقی می اومدم تهران و برمی گشتم. درواقع پیش استادان مختلف شاخه های مختلف موسیقی یاد می گرفتم که در نهایت با تشویق زنده یاد مشکاتیان، این کار ادامه پیدا کرد.

چی شد نرم افزار کامپیوتر خوندین؟

خب زمان ما، درست از سال های شصت و دو تا شصت و چهار به بعد، خانواده ها حس کردن که فرزند پسرشان می تواند در رشته های هنری تحصیل کند. تا قبلش این جرئت رو نداشتن و نگران بودن که آیا آینده ی فرزندشان برای تأمین زندگی با تحصیل در شاخه های هنری تأمین خواهد بود یا نه!
البته مخالفت های خانواده ها کاملاً بجا بود، چون در اون زمان، هنر ساز کار دقیقی نداشت. اما به تدریج زمانی که من در پایان دوران دبیرستان بودم هنرستان ها و دانشگاه های هنر جان گرفتند و رشته های درآمدزا در هنر، مثل گرافیک و سینما فعال شدند؛ بنابراین برای من بهتر بود که در یک رشته ی مهندسی و فنی هم تحصیل کنم که برای آینده ام مفید باشه که البته این رشته خیلی به دردم خورد.

چند ساله ازدواج کردید؟

سال هزار و سیصد و هشتادونه ازدواج کردم و خدا رو شکر از همسر و زندگی ام راضی ام، چون انتخاب ما، انتخاب خیلی خوبی بود. می دونید می گن:«ازدواج یک هندوانه ی دربسته است» و خیلی از این «دوستم داری و دوستت دارم» ها تا پشت در خانه ی مشترک، یعنی وقتی دو نفر زیر یک سقف می روند خیلی از اتفاقات گذشته شون، تصمیمات و علایق شخصی شون، علایق غذایی و خیلی چیزهای دیگر تازه مشخص می شه؛ اما من بر اساس یک منطق درست که در خانواده بهش رسیده بودم، انتخاب درستی کردم. البته من می دونستم دنبال چی هستم و خانواده ام خیلی کمک کردند. خدا رو شکر! من از دوره ی احساسات و هیجانات، گذشته بودم و عاقلانه تصمیم گرفتم. البته همسرم هم همین طور، ایشون در رشته ی حقوق تحصیل می کرد و نوازنده ی دف بود و فعالیت ها و تحصیلات ایشون در رشته ی حقوق در دو سه دوره ی مهم از زندگی ام باعث نجات من شد.

تابه حال شده به جای خریدن کادو برای همسر تون، آواز بخوانید؟

اول بگم من به عشق در نگاه اول اصلاً اعتقاد ندارم. بهتر این که آدم ها در سایه ی «شناخت» به «عشق» برسند، چون وقتی در عشق شناخت حضور نداشته باشه، عشق جدی نیست. برای همین ممکنه بعضی ها رو نیم کیلو طلا هم خوشحال نکند.
همسر من غافلگیر شدن رو بیشتر دوست دارد، برای همین همیشه در مناسبت ها سعی می کنم غافلگیرش کنم و خوشبختانه خیلی هم از همدیگر توقع نداریم.

کدام یک از کارها تون رو بیشتر می پسندید؟

قطعاً همه ی کارهای هنرمند برای خودش دوست داشتنی هست، ولی اون اثری که مردم بیشتر پذیرفتن برای خودش هم دوست داشتنی ترمی شود. در مورد «ماه و ماهی» این اتفاق افتاد که به قول فاضل نظری:«فضل خدا بود». من بعد از یک سال، هنوز برای این کار پیام و پیشنهاد اجرا دارم. موفقیت این اثر هم به پشتوانه ی یک گروه خوب بوده. شعر خوب ِعلیرضا بدیع و موسیقی خوبِ امیر آرش بیات.

شاعر هم نیشابوریه، درسته؟

بله و پدرش هم اهل ادبیات. در نیشابور دورتادور مقبره ی خیام حوضچه های سه گوش با کاشی های فیروزه ای بود که وقتی آفتاب درون آب می تابید، تلألؤش با یک زاویه ای روی دیوار اطراف حوض انعکاس پیدا می کرد و این برای ما بچه ها تصویر زیبایی داشت. این همان تصویرهای ذهنی شاعر که حاصلش شعر «ماه و ماهی» شده است.

موافقید که شما نسل جوان رو با موسیقی اصیل آشتی دادید؟

خیلی از کسانی که در ژانر موسیقی تلفیقی کار می کنند، مثل علی زند وکیلی، گروه های پالت، نیوش، دنگ شو و چارتار هم موفق بوده اند و توانستند تحرک و اتفاق نویی در موسیقی ایجاد کنند.
البته این نشانه ی مهارت ما نیست؛ این نشان دهنده ی غنای این دریای بزرگ نغمات ایرانی است.

درزمینهٔ ی نغمات آیینی هم کار کردید؟

بله هشت سالی هست این افتخار رودارم تا در سالروز میلاد امام رضا (ع) در اختتامیه ی جشنواره ی رضوی و بزرگترین جشنواره ی وزارت فرهنگ و ارشاد در مشهد، در یک شاخه ی آکاپلا اثری رو تقدیم کنم و امسال هم این اتفاق خواهد افتاد. البته خیلی از هنرمندان در طول این هشت سال آمدند و رفتند. تقریباً تمام عوامل، مسئولان و مدیران تغییر کردند، ولی من ماندگار شدم و وقتی بعد از هشت سال، تماس می گیرند و می پرسند برنامه ات برای امسال چیه …؟ کم کم به این باور می رسی که یکدستی داره اینجا نگهت می دارد. خیلی حس عجیب و هرسال هم سعی می کنم طرح جدیدی ارائه کنم.

اجرا برای کار خیر انجام دادید؟

به هرحال این اعتقاد هر آدمی می تواند باشه و لزومی ندارد آدم درباره اش خیلی صحبت و تبلیغات کنه. معنای کار خیر این که آدم خودش خیلی علاقه ای نداشته باشه در موردش حرف بزند یا بنویسد. این موضوع همه جای دنیا هست. همان طور که «پاواروتی» در ماه های آخر زندگی اش که سرطان تمام وجودش رو گرفته بود، یک تور جهانی راه انداخت و از هر کشور هنرمندانی رو دعوت کرد. برای این کار دو هدف داشت؛ یک اینکه از بین هنرمندان جوان (خواننده و نوازنده) یک استایل خیر بسازد و دوم اینکه پولی رو که در هر کشور جمع می شد، در همان کشور صرف کارهای خیر شود.

 

 

بیشتر بخوانید :

نکات خواندنی درباره سلمان خان بازیگر معروف و محبوب بالیوود

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا