ماجرای کامل قسمت سیزدهم سریال خانه امن شبکه یک

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت سیزدهم سریال خانه امن به کارگردانی احمد معظمی را می خوانید: با ما همراه باشید… سریال خانه امن هر شب  ساعت ۲۲:۱۵ دقیقه بر روی آنتن شبکه یک سیما می رود.

قسمت سیزدهم سریال خانه امن

پیام ترسیده است که کمال و افشین در حال آروم کردن او هستند و می‌گویند اگه طبق خواسته آن ها پیش بروند هیچ اتفاقی برایش نمی‌افتد.
شهروز به سراغ تابان رفته است و به او می‌گوید که پیام هم از قتل فرزاد خبر داشته است و به او دروغ گفته است که باعث می‌شود حال تابان گرفته شود، پلیس ها پیام را به جایی رسانده اند و وارد یک خانه شد.
تابان به زندان رفته است تا با ثمین صحبت کند که ثمین به او می‌گوید جای او اینجا نیست و حق ندارد با شهروز صحبت کند یا او را ببیند.
یک مردی به سراغ بابای فرشته یا همان قاضی معروف می‌رود و قصد رشوه دادن به او را دارد که مورد خشم قاضی قرار می‌گیرد و او با خودش او را به دادگاه می‌برد و برایش پرونده تشکیل‌ می‌دهد.
تابان به سراغ قاضی پرونده ثمین خواهرش رفته است تا او را با قید وثیقه آزاد کند که قاضی به او می‌گوید جرم او قتل است و خواهرش در حین دستگیری با خودش اسلحه داشته است که تابان را شوکه می‌کند و از آن جا می‌رود‌.
پیام و مادرش در خانه هستند که پیام در حال سالاد درست کردن و کشیدن ناز مادرش بابت چند روز غیبتش است که زنگ خانه شان به صدا در‌می‌آید و تابان را پشت در می‌بیند. تابان به سراغش رفته است تا بفهمد که چه چیز هایی از خواهرش می‌داند که پیام برای این‌که ماررش چیزی متوجه نشود به او می‌گوید به پایین بروند تا راحت باهم صحبت کنند.
پیام به ثمین می‌گوید که او به همراه شهروز جنازه فرزاد را خاک کرده است، اما نمی‌داند که قاتل او کیست؟…
پیام به مجتمع رفته است که شهروز با او درگیر می‌شود و به او می‌گوید که چرا برگشته است که پیام آثار جرمی که از او دارد را به او نشان می‌دهد و دهن شهروز را می‌بیند.
تابان به دیدار ثمین رفته است و با او صحبت می‌کند و به او می‌گوید که قصد دارد به مجتمع برود و کارها را راست و ریس کند که ثمین به او می‌گوید حق ندارد در کارهای آن جا دخالت کند و او را منصرف می‌کند.
کمال و فرمانده اش در حال صحبت باهم هستند و شرایط مختلف را بررسی می‌کنند…
حرف های ثمین در تابان اثر نکرده است و او به مجتمع رفته است تا جای خواهرش بنشیند و با شهروز بحث می‌کند و او را از اتاق ثمین بیرون می‌کند.
محسن و فرشته باهم در حال صحبت کردن هستند و می‌فهمند که پروژه کانادا کار سختی نیست و یک کیف پول الکترونیکی ساده است‌ و فرشته به‌ او می‌گوید که مادرش همچنان با او قهر است و هرکاری کرده است آشتی نکرده است.
شهروز در پارکینگ با پیام در حال صحبت کردن هستند که شهروز او را تهدید می‌کند و به او می‌گوید که باید بترسد که پیام در مقابلش فیلمی که درون فلش به او نشان داده است را یادآوری می‌کند.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا