ماجرای کامل قسمت شانزدهم سریال خانه امن شبکه یک
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت شانزدهم سریال خانه امن به کارگردانی احمد معظمی را می خوانید: با ما همراه باشید… سریال خانه امن هر شب ساعت ۲۲:۱۵ دقیقه بر روی آنتن شبکه یک سیما می رود.
کمال با همکارش در حال صحبت درباره یک تروریست که وارد ایران شده است با هم صحبت می‌کنند و نحوه ورود و کار هایش را بررسی می‌کنند. کمال می خواهد با یکی از رابط هایش در بغداد دیدار کند تا جزئیات ورود ابوعامر را از او بپرسد که همکارش به او می‌گوید که او مسئول شناسایی ابوعامر است و کمال از این ماموریت استقبال می‌کند.
پیام به خانه شهروز رفته است که ماموران کمال آمار او را می‌دهند که افشین می‌گوید با او هماهنگ شده است، پیام به داخل خانه شهروز رفته است شهروز به او می‌گوید که هرطور شده طبق گفته کامران باید آن مجتمع را بفروشند از او می‌خواهد یک سند وکالت از ثمین به او جعل کند که پیام از خانه اش بیرون می‌رود.
فرشته و محسن به همراه پدرهایشان به خانه ای که خریده اند رفته اند و مشغول صحبت هستند و از قسط های خانه خریده شده و سفر کانادای پیش رویشان صحبت می‌کنند.
عباس از کمال می‌خواهد که زودتر خیال بچه ها را راحت کند و مدارک شرکت جعلی را رو کند تا کمتر اعصابشان خورد شود. افشین با کمال تماس می‌گیرد تا درباره صحبت های شهروز با هم حرف بزنند و درباره این که چیکار کنند تصمیم بگیرند.
روز عروسی محسن و فرشته رسیده است و محسن به دنبال فرشته آمده تا به آرایشگاه بروند و مادر فرشته بی‌تابی می‌کند، محسن گل را از گلفروشی خریده است و به همراه فیلمبردار ها مشغول تهیه فیلم عروسی هستند که فرشته با او تماس می‌گیرد تا نفازولین بخرد. مادر فرشته نگران به سمت عمه محسن می‌رود و می‌گوید که بچه ها گوشی هایشان را جواب نمی‌دهند که عمه اش با محسن تماس می‌گیرد و آمار زهره و فرشته را از آن ها می‌گیرد که می‌گوید تازه به آرایشگاه رسیده است و منتظر است تا آن ها پایین بیایند.
یکی از کسانی که عباس برایش حکم صادر کرده است به او زنگ می‌زند و او را تهدید می‌کند و همان لحظه فرشته به محسن زنگ می‌زند که داره از آرایشگاه پایین میاد که به محض سوار شدن فرشته در ماشین دو نفر آن او را به همراه ماشین می‌دزدند که محسن و خواهرش به دنبالش می افتند و او را تعقیب می‌کنند که در یک صحنه به هم می‌رسند که راننده به سمت آن ها شلیک می‌کند و ماشین از دسترس محسن خارج می‌شود.
