معرفی فصل دوم سریال هندی میرزاپور

جدولیاب، ترجمه: سمیرا فیض آبادی: سریال هندی میرزاپور یک سریال اکشن جنایی اینترنتی به کارگردانی کارن انشومان و گورمیت سینگ محصول کشور هندوستان است. این سریال اینترنتی که از طریق آمازون پرایم ویدئو پخش شد به مسائلی چون مواد مخدر، اسلحه، قتل و بی قانونی پرداخته است. این سریال به گروه‌هایی مافیایی و جنایتکارانی که در منطقه پوروانچل در اتوتار پرادش حکمرانی می کنند پرداخته است. فصل اول این سریال جنایی ۹ قسمت بود و فصل دوم سریال ۱۰ قسمت می‌باشد. هر قسمت از این سریال ۴۰ تا ۶۵ دقیقه زمان پخش دارد.

بازیگران اصلی این سریال ویکرانت مسی، علی فیضل، شریا پیلگائونکار، پانکاچ تریپتی، فریده جلال، راسیکا دوگال و ایشا تلوار هستند. فصل اول این سریال حدود دو سال قبل پخش شد. «میرزاپور» یکی از پرمخاطبت‌ترین سریال‌های اینترنتی چند ماهه اخیر در هند می‌باشد و منتقدین نظر بسیار مثبتی نسبت به این سریال داشتند. در داستان فصل اول کالین بهایا را دیدیم که یک جنایتکار بزرگ محلی است و نفوذ سیاسی گسترده‌ای در شهر دارد. او در ظاهر در کار تجارت فرش است اما باطن قضیه این است که در تولید غیرقانونی اسلحه و تریاک دست دارد. کالین برای نظارت بر تجارت غیرقانونی اسلحه، برادران گوددو (علی فاضل) و بابلو پاندیت (ویکرانت مسی) را استخدام می کند که وقتی مسئولیت به آنها سپرده می شود وعده ها و قول‌های زیادی به آنها می‌دهد اما پسر کالین، مونا از این مسئله چندان راضی به نظر نمی‌رسد و از هیچ فرصتی برای سنگ اندازی جلوی پای این برادران دریغ نمی‌کند. رابطه بین گودو و مونا زمانی تلخ تر می‌شود که گودو با سوئیتی، عشق قبلی مونا ازدواج می کند. مونا که از نگرش سلطه جویانه پدرش خسته شده بود ، سعی می کند او را بکشد و گوددو و بابلو را برای این سوء قصد در نظر می گیرد. این مسئله باعث می شود که کالین علیه برادران قرار گیرد و نهایتا به مونا اجازه می دهد تا آنها را بکشد.

مونا و بابلو در گوراخپور همراه سوئیتی در یک عروسی شرکت کرده که مونا به محل برگزاری مراسم می‌رسد. او بابلو و سوئیتی را می کشد اما دیگران به نوعی موفق به فرار می شوند.

در فصل دوم این سریال، گودو پاندیت برمی‌گردد تا انتقام قتل ناعادلانه همسرش، سوئیتی و برادرش بابلو را بگیرد. اما این بار او تنها نیست. در نبرد با کالین بهیا و پسرش مونا، خواهر گودو، دیمپی و گولو (خواهر سوئیتی) از او حمایت می کنند. قصد گودو از این بازگشت فقط انتقام قتل همسر و برادرش نیست بلکه می خواهد میرزاپور را از دست کالین نجات بدهد. پس از مرگ بابلو و سوئیتی ، گودو به همراه خانواده اش به راه‌های زیر زمینی می روند و برای صاف کردن حسابش با کالین به میرزاپور برمی‌گردد.

شروع داستان:

مونا و گودو کابوس کشته شدن توسط یکدیگر را می بینند. وزیر ارشد برادرش جی پی یادیو را به خاطر کشتار در عروسی توبیخ می کند. دیمپی، گولو و گودو در یک مهمانسرا در میان جنگل ها به زیر زمین رفته اند. آنها با یک پلیس و دستیارانش در نبرد هستند، پلیسی که می خواهد گودو را بکشد و پاداش این کار خود را از کالین بگیرد و گولو قصد کرده پلیس را با چاقو بکشد. از طرفی دیگر جی پی یاداو می خواهد مونا را به خاطر کشتار در عروسی با قرار دادن وی در پشت میله های زندان مجازات کند و به کالین ۲۴ ساعت فرصت می دهد تا او را تحویل دهد. پارسورام که از مرگ سوئیتی متزلزل شده بود، از موریا درخواست کمک می کند، اما موریا می گوید که او شهامت خود را از دست داده است. بائوجی بینا را که حال مساعدی ندارد دنبال می کند. لالا وقت خود را با یوسف می گذارد و او را وادار به انتقام می کند. شاراد به دان (آدم بد و خلافکار) جونپور تبدیل می‌شود و کالین نگران است که او هر لحظه حمله کند.

گودو و گولو از راننده آمبولانس کمک اولیه را دریافت می کنند و مهمانسرا را ترک می کنند. بعداً ، آنها از بابر کمک می گیرند تا تجهیزات اسلحه و مهمات، تهیه کنند و از قضا بابر برادرزاده قبول است. کالین بهایا از JP رد می شود و مستقیماً به CM می رود ، جایی که او لالیت را به عنوان “خارگوش” (خرگوش ، یک حیوان قربانی) برای قتل هایی که در عروسی توسط مونا انجام شده قربانی می کند تا پلیس بتواند نشان دهد که عاملان این کار را دستگیر کرده و از بین برده است. مونا بدون دعوت وارد مراسم دعای «راتی شنکار» می‌شود و از شاراد می خواهد تا جونپور را تحویل دهد. شاراد یک بار دیگر برا دشمنی قدیمی‌شان تاکید کرد و گفت که به عنوان نسل جدید آنها رابطه جدیدی را شروع می کنند و با کشتن یوسف در مقابل مونا می‌خواهد وفاداری‌اش به او را نشان دهد چراکه یوسف قصد کشتن مونا را دارد.

. گولو ، گودو و دیمپی به دیدار خانواده های خود در میرزاپور می روند. کالین بهایا موریا را در لیست حقوق و دستمزد خود قرار می دهد تا اجازه جریان غیرقابل کنترل کتاها (اسلحه های غیرقانونی خانگی) را بدهد. گولو ، گودو و دیمپی به دیدار خانواده هایشان در میرزاپور می روند. کالین، موریا برای موریا دستمزد و مزایا تعیین میکند. تا اجازه جریان غیرقابل کنترل کتاها (اسلحه های غیرقانونی خانگی) را بدهد…