گفتگوی اختصاصی با دخترهای گروه ماری اچ ام + پیج اینستاگرام

ما «تیک آبی» را از مردم گرفته ایم!

با رشد چشمگیر دنیای مجازی و مخصوصا اینستاگرام فضایی جذاب و تماشایی برای تمام دوستداران و علاقه مندان هنر شکل گرفت تا آنچه را دوست دارند، با هم ببینند، ارائه بدهند و برای هم به اشتراک بگذارند. چهره های بسیاری در این فضا مطرح و بولد شده اند که این اتفاق گاهی با یک کلیپ حاشیه ای زرد افتاده و گاهی با یک حرکت ارزشمند و یک کمپین مفید. گروه «ماری اچ ام» با پیج اینستاگرام mary__hm یکی از گروه هایی است که با خلاقیت و بدون از هرگونه رفتارهای زرد رایج و نامتعارف در میان مخاطبان عام و خاص هنر به محبوبیت رسیده است. گروهی متشکل از چند دختر با ایده های بکر که بسیار شناخته شده هستند و یک تیم کاربلد را تشکیل داده اند. در آخرین روزهای آخرین پاییز قرن با «ماری هاشمی»، «آرزو سلیمی» و «زهی هاشمی» گفتگویی صمیمی داشته ایم که با هم می خوانیم.

گروه ماری اچ ام

ماری هاشمی: دوست داریم به عنوان هنرمند شناخته شویم

آرزو سلیمی: محبوبیت را بیشتر از معروفیت دوست دارم

زهی هاشمی: مردم به ما لطف دارند

*این ایده چگونه به ذهن شما رسید و چطور شروع کردید؟

آرزو سلیمی: این ایده تقریبا فروردین سال نود و هشت شروع شد. رفته بودیم بیرون شام بخوریم که ماری گفت بیا یک ویدئو بسازیم، مثلا شما به من بگویید چه میل دارید و من بگویم چیزی نمی خورم، بعد شما اصرار کنید و در نهایت من یک سفارش خیلی گران بدهم و در نهایت دستگاه کارت خوان مقابل صورت شما بیاید، حکایت همان که می گویند تعارف آمد و نیامد دارد. آن ویدئوی سی ثانیه ای را گرفتیم و بعد در اینستاگرام گذاشتیم. آن موقع اینستاگرام ماری حدود هزار و سیصد فالوور داشت و شخصی بود، از آن تعداد حدود هزار و پانصد بازدید و چهارصد کامنت خورد و ما دیدیم که چقدر مورد استقبال قرار گرفت. به ماری گفتم پیج را باز کنیم تا دیگران هم ببینند. همین داستان باعث شد بیشتر دیده شود و خیلی ها که ما آنها را نمی شناختیم، بیایند و ما را فالو کنند. بعد با کلیپی به اسم خیاطی یک شب تا صبح دوازده هزار نفر ما را فالو کردند، اما در نهایت معروف شدن پیج ما با ویدئوی مدرسه دهه شصتی ها بود.

*و چه زمانی متوجه این علاقه مندی مخاطب به کارهای اینچنینی شدید؟

ماری هاشمی: کلیپ خیاطی اتفاقی بود که برای من و زهی افتاده بود. ما به یک عروسی دعوت شده بودیم، رفتیم لباس سفارش دادیم و لباس ها را افتضاح دوخته بودند، دقیقا همان لباس هایی که در کلیپ استفاده کرده ایم. خیلی ناراحت شدیم و آمدیم این کلیپ را ساختیم و وقتی که در اینستاگرام گذاشتیم، تا صبح حدود چهل هزار فالوور به ما اضافه شده بود. پیگیری که کردیم، متوجه شدیم که چند تا از پیج هایی که فالوور بالا دارند، از کار ما خوششان آمده و آن را به اشتراک گذاشته اند. به پنجاه هزار فالوور که رسیدیم متوجه شدیم یک داستان دارد اتفاق می افتد، مردم کار ما را دوست دارند و جدی تر گرفتیم.

*آن لباس ها را چکار کردید؟

ماری هاشمی: هنوز داریم و در کلیپ ها استفاده می کنیم، آن لباس برای ما خیلی آمد داشت!

*چرا انفرادی این کار را انجام ندادید؟

ماری هاشمی: من از بچگی کار گروهی را دوست داشتم، وقتی با زهی سراغ کاراته رفتیم و یک سال در عضویت ذوب آهن بودیم، آنجا هم انفرادی و گروهی داشت و ما گروهی را انتخاب کردیم. هر وقت به زمین می رفتیم، با مدال طلا برمی گشتیم و این خیلی برای ما هیجان انگیز بود. این پیج شخصی بود و زمانی که ما شروع کردیم، سه نفر بودیم و گفتم اگر بخواهم گروهی کار کنم، چه کسی بهتر از زهی که خواهر من است و آرزو که خواهر دوم من و از اقوام و دوستان خانوادگی ماست، سه خواهر و چه چیزی بهتر از اینکه یک تیم قوی تشکیل بدهیم؟!

*این خواهرها دعوا هم می کنند؟

ماری هاشمی: خیلی! اصلا شک نکنید. دعوای لفظی، اما بدون فحش داریم، چارچوب داریم و دعوای ما در این حد است که مثلا چرا مسئولیتی که به یک نفر داده ایم را خوب انجام نداده است.

*شما «شاخ مجازی» حساب می شوید؟

ماری هاشمی: من چنین کلمه ای را دوست ندارم و به نظر من کلمه شاخ مجازی، کلمه زشتی است. بیشتر دوست داریم از نظر مردم و خودمان به عنوان هنرمند شناخته شویم.

*سلبریتی هستید؟

ماری هاشمی: فکر می کنم با تلاش هایی که کرده ایم، توانسته ایم چهره محبوبی باشیم. حالا اسم آن را می توانید سلبریتی یا هر چیزی که دوست دارید، بگذارید. هر جا می رویم مورد استقبال قرار می گیریم و حتی خود ما هم ذوق و شوق عکس گرفتن با مردم را داریم.

آرزو سلیمی: فکر می کنم باشیم، چون واقعا جایی نبوده که رفته باشیم و ما را نشناخته باشند.

*برخورد جالبی هم از طرف مخاطبان داشته اید؟

ماری هاشمی: ما همیشه از سلبریتی شدن می ترسیدیم، من خودم از معروف شدن می ترسیدم، به خاطر اینکه آدم های معروف را می دیدم که تضعیف روحیه می شوند و مورد بی مهری قرار می گیرند، اما خدا را شکر برای ما این اتفاق نیفتاد.

*اما نکته جالب اینکه پیج شما تعداد کمی از این بازخوردهای منفی دارد.

ماری هاشمی: بله، تا امروز که نزدیک دو میلیون فالوور داریم، اصلا فحش نخورده ایم و بیرون هم فقط مورد استقبال قرار می گیریم.

*شهرت را دوست دارید؟

آرزو سلیمی: من از اول دوست نداشتم، ولی مثل جریان آب رودخانه داخل آن قرار گرفتم. هیچ وقت دوست نداشتم معروف باشم و دوست داشتم محبوب باشم، آن هم در جامعه کوچک خودم، اما حالا با آن کنار آمده ام و خیلی بهتر از چند ماه پیش هستم.

زهی هاشمی: من از بچگی مورد محبت اطرافیانم قرار می گرفتم، چه در زمینه ورزشی چه هنری، تا حدودی شناخته شده بودم و این حس خوب را تا حدی تجربه کرده بودم.

*چقدر خط قرمزها را رعایت می کنید؟

ماری هاشمی: خیلی! یعنی ریز به ریز. وقتی موضوعی را مطرح می کنیم، گاهی «شیوا» و «راوک» و «سحر» نکته هایی را به ما یادآوری می کنند که خیلی موثر است، همین مشورت ها باعث می شود که چارچوب ها رعایت شود و مشکلی برای ما پیش نیاید

*پس تا به حال به شما اخطار نداده اند؟

ماری هاشمی: نه، به هیچ عنوان.

*پیشنهاد بازیگری نداشته اید و به آن فکر می کنید؟

زهی هاشمی: پیشنهاد بازیگری داشته ایم، اما به آن فکر نمی کنیم.

ماری هاشمی: به آن فکر نکرده ام.

آرزو سلیمی: محیط سینما و تلویزیون محیطی است که با سبک زندگی ما متضاد است. چیزی که در حال حاضر در سطح کشور مطرح است، اینستاگرام است و اینستاگرام گزینه ای است که شما در آن می توانید استعداد خودتان را نشان بدهید. در سینما و تلویزوین بحث خیلی فرق می کند.

ماری هاشمی: در آنجا شما بیشتر زیر مجموعه هستید تا اینکه بخواهید خودتان ایده ها را بروز بدهید. از کارگردان های مطرح درخواست داشته ایم، ولی قبول نکرده ایم.

آرزو سلیمی: محبوبیت بین مردم برای ما مهمتر است و اینکه بتوانیم مردم را حتی در حد چند ثانیه بخندانیم.

*بیشترین دایرکتی که دارید شامل چه چیزی می شود؟

ماری هاشمی: عاشق شما هستیم، دوستتان داریم، برای شما می میریم، ببینیمتان و مرسی که هستید!

آرزو سلیمی: نمی تواینم همه را چک کنیم، چون شاید روزی حدود سه هزار تا دایرکت داشته باشیم.

*کامنت جالبی بوده که در ذهنتان مانده باشد؟

آرزو سلیمی: چیزی که در ذهن من مانده، این است که خیلی ها می گویند دقیقا چیزی که اتفاق افتاده را به تصویر می کشید، مثلا خاطرات مدرسه دخترانه دهه شصتی ها که می گویند عملا تمام کارهایی که ما انجام می دادیم را شما آمده اید و به تصویر کشیده اید.

ماری هاشمی: برای تعدادی هم صداگذاری هایی که روی ویدئوها انجام می دهیم جالب است و خیلی ها می پرسند صدای آن آقا چه کسی است؟ که ما اعلام کردیم ایشان پدر ما هستند، پدر من خیلی از ایده های ما را می دهد و ما هر شب به خانه پدرم می رویم و پدرم به ما سناریو و ایده می دهد، چون خود ایشان تئاتر کار کرده است. نود درصد رفتار پدر من طنز است و شما نمی توانید متوجه شوید که الان جدی صحبت می کند یا شوخی و من احساس می کنم این ذاتی است.

*بازخوردی از طرف آدم های مشهور هم داشته اید؟

ماری هاشمی: ما دوست داشتیم ببینیم از طرف آدم های معروف چقدر حمایت می شویم. به هر حال ما یک گروه دختر هستیم که تونسته ایم بدون هیچ واسطه ای با یکسری کار طنز بالا بیاییم، آن هم با فضایی مثل اینستاگرام و با دست خالی و بدون هیچ واسطه و پارتی، خیر! تا الان از طرف افراد مشهور حمایت نشده ایم.

*پیشنهادی از آدم های فالوور بالا نداشته اید برای لایو مشترک یا کارهای حاشیه ای؟

به جرات ما یکی از بی حاشیه ترین گروه در اینستاگرام هستیم. با هیچ کس همکاری نکرده ایم، چون دنبال حاشیه نبوده ایم، ارتباط ها دورادور بوده و در این حد که احترام هم را نگه داریم. آدم هایی نیستیم که بخواهیم وارد حاشیه شویم، چون ایده پردازی نیاز به آرامش دارد و اینها ذهن شما را می بندد.

*چرا با وجود حدود دو میلیون فالورو برای «تیک آبی» اقدام نکرده اید؟

ماری هاشمی: تیک آبی ما را مردم به ما داده اند. همیشه ذوق و شوق مردم برای ما ارزش داشته است. به نظر من لزوما تیک آبی نشان دهنده ارزش آن پیج و هوادارانش نیست. بگذاریم شاید اینستاگرام بخواهد این کار را خودش برای ما انجام بدهد.

*یک نکته جالب از خودتان برای مخاطبان ما؟

آرزو سلیمی: همه فکر می کنند من به شدت آدم بداخلاقی هستم، ولی اینگونه نیستم.

ماری هاشمی: من واقعا مکان های شلوغ و هیجان را دوست دارم. دوست دارم کارهای هیجان انگیز انجام بدهم.

زهی هاشمی: خودم را در کل آدم جالبی می بینم، اینکه خودم هستم و ادای کسی را در نمی آورم، در کل آدم اکتیوی هستم و بعد از کرونا باز هم به اسکی و کوهنوردی ادامه می دهم.

*خلوتتان را چگونه پر می کنید؟

آرزو سلیمی: خلوت من این است که موسیقی گوش کنم و قهوه بخورم. موزیک و قهوه و اینکه منظره روبه روی من دریا یا جنگل باشد، این برای من آرامش است، اینکه موزیک بشنوم و حواسم به بچه ها باشد! البته این آخری جزو علاقه مندی های من نیست و مجبور هستم این کار را انجام بدهم.

ماری هاشمی: من اگر وقت خالی پیدا کنم، دنبال پدر و مادرم می روم تا با آنها به جایی برویم، آتش روشن کنیم و پدر چایی زغالی بگذارد و با مادرم بنشینیم و حرف بزنیم و غیبت کنیم.

زهی هاشمی: در خلوت خودم می خوابم!

*به نظر خودتان جذاب هستید؟

آرزو سلیمی: بله، جذاب هستم!

ماری هاشمی: من هم بله، قیافه خودم را دوست دارم، از تیپ خودم راضی هستم و در آینه قربان صدقه خودم می روم.

زهی هاشمی: من حقیقتا خدا را در درون خودم حس می کنم. هر اتفاقی در زندگی من قرار است بیفتد، یک نفر وجود دارد که درست ترین کار ممکن را به من می گوید.

*شرایط شما برای ازدواج چیست؟

آرزو سلیمی: من قصد ازدوج ندارم! از پانزده شانزده سالگی هرگز به واژه ای به اسم ازدواج فکر نکرده ام. دوست داشتم در زندگی آدم موفقی باشم. تارگت من این بوده که آدم موفقی باشم و ازدواج شاید برای من اولویت دهم باشد. اعتبار برای آرزو سلیمی خیلی واژه مهم و سنگینی است و تمام تلاش من در این سی و سه سال این بوده که آدم معتبری باشم و خدا را شکر می کنم که این اتفاق برای من افتاده است.

ماری هاشمی: من سبکی را برای زندگی خودم مشخص کرده ام و ادامه می دهم.

زهی هاشمی: اگر گزینه مورد نظر باشد، چرا که نه؟ ازدواج را دوست دارم و دوست دارم تشکیل خانواده بدهم و بچه دار شوم. این فانتزی من است که پنج تا بچه داشته باشم، البته الان بیست و هفت سال دارم و فکر می کنم زود است.

*در اینستاگرام از شما خواستگاری هم می کنند؟

ماری هاشمی: از زهی خیلی!

زهی هاشمی: از ماری بپرسید!

*اگر با خودتان ملاقات کنید از خودتان خوشتان خواهد آمد؟

آرزو سلیمی: فکر می کنم هیچ کس مثل خودم نیست که بخواهم با او ملاقات کنم. خیلی گشتم، اما نیست.

ماری هاشمی: من خیلی خوشم می آید با آدمی مثل خودم ملاقات کنم، چون فکر می کنم خیلی به ما خوش بگذرد. هم فاز هستیم و به نظر من آدم ها باید با کسی ملاقات کنند که شبیه خودشان باشد.

آرزو سلیمی: اگر کسی مثل خودش را پیدا کند، سنگ روی سنگ بند نمی شود. همین طوری هم نمی شود ماری را نگه داشت ،حالا فکر کنید یکی شبیه خودش هم بیاید، شیطنت از ماری می بارد.

زهی هاشمی: صد در صد دوست دارم، چون موزیک های خاص گوش می کنم که هر کسی نمی شنود. دوست دارم سلیقه موزیک و تفریح او شبیه من باشد، باید خیلی به من نزدیک باشد.

*این روزها بیشتر چه موزیک هایی می شنوید؟

ماری هاشمی: آهنگ حضرت یار بیست و پنج بند خیلی خوب است.

آرزو سلیمی: خیلی آهنگ جذابی است، ولی من کلا موزیک های ترکی می شنوم، چون خیلی برای من ملموس است و کاملا آنها را متوجه می شوم.

زهی هاشمی: من موزیک ایرانی زیاد گوش نمی دهم، رادیو اسپانیا گوش می کنم.

*چهار شخصیت که دوست دارید از نزدیک ببینید؟

ماری هاشمی: دوست دارم پیمان قاسم خانی و مهران مدیری که جزو بزرگان طنز هستند را ببینم. سبک طنز آنها را دوست دارم و به نظر من پیمان قاسم خانی اسطوره است.

آرزو سلیمی: تا به حال به این موضوع فکر نکرده ام، اما مهتاب کرامتی جزو کسانی است که خیلی به ایشان علاقه دارم، سبک بازی و شخصیت ایشان را می پسندم. هدیه تهرانی را هم همیشه دوست داشته ام، نفر سوم و چهارم ندارم!

زهی هاشمی: شمس و مولانا، حضرت مسیح و حضرت محمد را دوست دارم از نزدیک ببینم و برای آن دلیل دارم. اگر بتوانم یک گزینه دیگر را هم اضافه کنم، دوست دارم فرعون را هم ببینم.

*هنری که دوست دارید اما نمی توانید انجام بدهید؟

ماری هاشمی: دوست داشتم در یک محیط آزادانه بتوانم خیلی راحت مجوز کارگردانی یک فیلم را بگیرم و آن فیلم را روی پرده ببرم، خودم کارگردانی کنم و حتی فیلمنامه اش را هم خودم بنویسم.

*به اینکه شاید روزی از هم جدا شوید، فکر کرده اید؟

آرزو سلیمی: مردم ما را از حدود یک سال و نیم پیش می شناسند، ولی ما سال هاست که با هم هستیم. شاید شرایطی فراهم شود که مثلا من به خارج از کشور بروم، ولی گروه ماری اچ ام همچنان کار خودش را ادامه می دهد و من هم در کنار آنها هستم. اینطور نیست که از هم بپاشد. به این موضوع فکر و طوری برنامه ریزی کرده ایم که این اتفاق نیفتد، ولی اگر افتاد، دوباره برنامه ریزی می کنیم که چشم مخاطب ما این ماجرا را نبیند.

*اگر دوباره متولد شوید، دوست دارید کجا و با چه شغلی این اتفاق بیفتد؟

آرزو سلیمی: من دوست دارم در مکزیک به دنیا بیایم و آنجا پرورش اسب بدهم، قهوه خودم را هم آنجا بخورم.

ماری هاشمی: من دوست دارم در یک شهر شلوغ و پر رفت و آمد مثل توکیو متولد شوم.

زهی هاشمی: من فکر می کنم در درست ترین جای ممکن قرار دارم.

*یک سوال از خودتان بپرسید و پاسخ بدهید.

آرزو سلیمی: سوال من از خودم این است که کدام ویژگی خودتان را دوست دارید و جواب می دهم که من آدم بامعرفتی هستم.

ماری هاشمی: از خودم می پرسم الان دلتان چه می خواهد و بگویید تا آن کار را برای شما انجام بدهم و جواب می دهم دلم می خواهد همین الان حتی اگر شده یک هفته یک جای بکر و آرام دور از آدم ها باشم، بدون فکر کردن به هر چیزی یک هفته بخورم و بخوابم و در آرامش مطلق باشم، حتی فکر هم نکنم.

زهی هاشمی: از خودم می پرسم حالت چطوره و جواب می دهم بد نیستم!

*سه چیزی که به جزیره تنهایی خودتان می برید؟

آرزو سلیمی: مسلما کسی که دوستش دارم، قهوه و یک وسیله برای بازی که حوصله ام سر نرود.

ماری هاشمی: پدر، مادر و زهی هم که در چمدان است!

زهی هاشمی: ماری، خانواده ام و رختخواب!

*فکر می کنید ده سال بعد کجا باشید؟

آرزو سلیمی: نمی دانم، ولی امیدوارم جای خوبی باشم، چون از فردای خودم هم مطمئن نیستم.

ماری هاشمی: با توجه به فراز و نشیب هایی که در زندگی داشته ام، واقعا نمی دانم یک ماه دیگر کجا هستم، اما امیدوارم با حال خوب کنار خانواده ام باشم.

زهی هاشمی: من باز هم می گویم، فکر می کنم در درست ترین جای ممکن قرار دارم و همه چیز از قبل برنامه ریزی شده است.

*از آنچه امروز هستید، راضی اید؟

ماری هاشمی: از چیزی که الان هستم، لذت می برم. جایگاه خودم را دوست دارم و من هم با توجه به قولی که به خدا داده ام، سعی می کنم بیشتر و بیشتر به آنهایی که می دانم، کمک کنم.

آرزو سلیمی: من ذاتا به خدا خیلی اعتقاد دارم و از خدا ممنون هستم برای جایگاهی که به من داده و از لحظه ای که در آن هستم، راضی ام.

زهی هاشمی: خدا را شکر، فقط می توانم همین را بگویم.

*به عنوان سوال آخر تمام اعضای گروه را معرفی می کنید؟

گروه ماری اچ ام متشکل از شش عضو اصلی می شود: ماری هاشمی، زهی هاشمی، آرزوی سلیمی، شیوا معماری، سحر فراستی و راوک حسینی نژاد که به طور روزانه جلوی دوربین فعالیت داریم و جدا از تیم اصلی، تعدادی از دوستانمان که حدود ده نفر هستند، ما را در خیلی از کلیپ های دیگر همراهی می کنند.

نشانی ‎اولین گروه کُمدین دختر ایران در اینستاگرام :‌

https://www.instagram.com/mary__hm/

 

گفتگو: عباسعلی اسکتی

عکس: فائزه سلیمیان

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

4 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
ليلا
ليلا
3 سال قبل

من با تمام وجودم براشون ارزوی موفقیت و عاقبت بخیری دارم و خیلی دوسشون دارم

علی چمی
علی چمی
3 سال قبل

من مخالفم با کارشون باید مجوز داشته باشن تا بتونن حریم خط قرمزا که باعث میشه منه نوعی نزارم خواهرم ببینه را جلوتر نرن و شخصا من با کارشون مخالفم و احساس میکنم باعث بی بندوباری در جامعه میشه و این میشه که خواهران ما به راهایی خطا برن

ليلا
ليلا
3 سال قبل
پاسخ به  علی چمی

خواهر شما اسیر شما نیست ، همه ادم ها حق دارن بدون ایجاد زحمت برای دیگران همونطور که اخلاق و شرع و عرف اجازه مده زندگی کنن، بنظرم بهتره، سعی کنید فرد قابل اعتماد و مهم و با ارزشی برای خواهرتون باشین تا اینکه بخوایین طوری رفتار کنید که در اینده حسرت روزایی که به دست شما خراب شدرو داشته باشه و از شما بدش بیاد ، برای شما هم عاقبت بخیری ارزو میکنم

داریوش
داریوش
3 سال قبل

امیدوارم کارهای ماری اچ ام را صدا و سیما پخش کنه.واقعا خلاق هستن. من از دوستداران این گروه هستم

دکمه بازگشت به بالا