گفتگوی اختصاصی با محیا دهقانی دوبلور و بازیگر سریال همبازی: حاشیه، کار آدم های پوچ است!

باشکوه ترین لحظه زندگی من زمانی است که «مادر» بشوم

محیا دهقانی، متولد ۲۴ دی ۱۳۷۰، در تهران، هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون و فارغ التحصیل رشته بازیگری است. در کارنامه هنری او می توان به فیلم های سینمایی «شیار صد و چهل و سه»، «ماجرای نیمروز»، «لیلاج»، «کنجانچم»، همچنین مجموعه های تلویزیونی «قهر و آشتی» و «پایتخت چهار» اشاره کرد. با «محیا دهقانی» برنده جایزه بهترین بازیگر زن در نهمین جشنواره فیلم های ایرانی «سان فرانسیسکو» گفتگویی بهاری داشته ایم که با هم می خوانیم.

گفتگو: عباسعلی اسکتی

عکس: فائزه سلیمیان

محیا دهقانی
محیا دهقانی

 

*بازی در سریال «همبازی» چگونه اتفاق افتاد؟

یک ماه قبل از کلید خوردن سریال همبازی، آقای نوید محمودی به من گفتند برای نقشی، من را انتخاب کرده اند. آن زمان من با یک دفتر دیگر برای کار دیگری صحبت کرده بودم و از آقای محمودی زمان خواستم تا جواب قطعی بدهم. ایشان می خواستند بازیگر خودشان را سریع تر انتخاب کنند و تا آن دفتر جواب من را بدهد، بازیگر دیگری را جای من گذاشتند. بعد از یک ماه که کار کلید خورده بود، با من تماس گرفتند و گفتند که کاراکتر نقش افغان سریال از ایران رفته است. من فیلمنامه را نخوانده بودم، اما با توضیحی که آقای محمودی راجع به نقش دادند، در نهایت آن را پذیرفتم.

*نوروز شما را یاد چه چیزهایی می اندازد؟

نوروز من را بیشتر یاد مدرسه می اندازد که بعد از سیزده روز تعطیلی به مدرسه می رفتیم و انشایی می خواندیم با این موضوع که نوروز خود را چگونه گذرانده اید؟ نوروز من را یاد کودکی، سفر، خانواده و عیدی گرفتن از پدربزرگ و مادربزرگ ها می اندازد؛ آن شوق و هیجانی که لباس نو می پوشیدیم و با همبازی هایمان بازی می کردیم، حال و هوایی که در آن بچه ها خیلی شاد بودند، اما الان دو سال می شود که با وجود کرونا دیگر آن حال و هوا در بین نسل جدید از بین رفته است.

*چه برنامه های از پیش تعیین شده ای برای سال «۱۴۰۰» دارید؟

من همیشه از قبل برنامه ریزی داشته ام، اما نمی دانم امسال به خاطر کروناست یا اینکه سن من بالا رفته، یک مقدار از برنامه ریزی کردن ناامید شده ام. الان می گویم هر چه خدا بخواهد و هر چه پیش بیاید. امیدوارم در سال ۱۴۰۰ هر چه پیش می آید، اتفاق مثبت تری نسبت به این روزهایی باشد که دارم سپری می کنم.

*بهترین اتفاق سال گذشته برای شما چه بود؟

بهترین اتفاقی که برای من افتاد این بود که فارغ التحصیل شدم و این اتفاق مهمی در زندگی من بود و دیگری اینکه فیلمی بازی کردم که آن را خیلی دوست دارم؛ فیلم سینمایی «لب خط» که کاراکتری که در آن بازی کردم را خیلی دوست داشتم و جزو اتفاق های خوب سال گذشته برای من بود. همین دو مورد و سلامتی که خدا را شکر پای من به بیمارستان باز نشد.

*خانم دهقانی، چرا «بازیگری» را انتخاب کردید؟

از بچگی به این شغل علاقه داشتم، ولی نمی دانستم که این شغل یعنی بازیگری و بازی کردن در تئاتر، در ۶-۵ سالگی برای هم دوره ای هایم بازی و حتی برای فامیل و اقوام اجرا می کردم. جلوی خانواده تقلید از شخصیت ها را انجام می دادم و این ریشه در بچگی من داشت. از سال ۸۲ و از طریق خانواده پیگیر این حرفه شدم و متوجه شدم درون من این استعداد و علاقه به بازیگری وجود دارد و در نهایت آنچه در درون من بود را پیگیری کردم.

محیا دهقانی
محیا دهقانی

*غیر از هنرپیشگی چه فعالیت دیگری دارید؟

رشته تحصیلی من ادبیات نمایشی یعنی همان نویسندگی است. خیلی دوست دارم آنچه را که خودم می نویسم و چیزهایی که دوست دارم بنویسم را به اجرا در بیاورم، ولی واقعا موقعیت ساختن آن را ندارم. تنها چیزی که فکر می کنم یک روز دغدغه من باشد، این است که چیزهایی را که خودم می نویسم را خودم بسازم و اینکه حول و حوش یک سال است که در گروه نماهنگ کار دوبله می کنم. در حال حاضر غیر از بازیگری و دوبله کار دیگری انجام نمی دهم.

*رسیدن به دنیای تصویر و دیده شدن چه المان هایی می خواهد؟

مهمترین نکته در بازیگری، بیان و بدن است، استعداد و پردازش به احساسات و تخیلات و تربیت کردن عناصری که بازیگر لازم دارد، به اضافه آن چهره فتوژنیک و نه زیبا، چون زیبایی به این معنا نیست که شما بینی خودتان را عمل کنید، زیبایی فتوژنیک، زیبایی شناسی دارد و آن چیزی نیست که آدم های عادی فکر می کنند که چون زیبا هستند، باید بازیگر شوند.

*شما جزو بازیگران خوش چهره هستید؟

من خودم را جزو خوش چهره ها و یک دختر خیلی زیبا نمی بینم. نه اینکه اعتماد به نفس نداشته باشم، چون اعتماد به نفس دارم، ولی فکر می کنم تمام فیلم هایی هم که بازی کرده ام، زیبایی خاص خودم را گرفته اند، یعنی زیبایی اصلی من هم توسط گریم دیده نشده است. یا نقش یک دختر شهرستانی را بازی کرده ام یا کاراکتری که از ظاهر عادی خودم در جامعه عمومی خیلی دور بوده است.

*اگر با خودتان ملاقات کنید، از خودتان خوشتان خواهد آمد؟

بله، اگر با خودم ملاقات کنم، از خودم خوشم خواهد آمد.

*یک نکته جالب از خودتان برای مخاطبان ؟

اینکه خیلی آدم اخلاق گرایی هستم و اخلاق و ادب برای من خیلی مهم است.

*بیشتر دوست دارید چه نقش هایی را بازی کنید؟

بیشتر دوست دارم نقش هایی را بازی کنم که از غالب شخصیت خودم دور باشند. کاراکتری را بسازم و خلق کنم. همانطور که نویسنده آن را خلق کرده است، من هم وقتی بازی می کنم، چیزی به آن اضافه کنم و خودم لذت ببرم. اول باید خودم لذت ببرم و بعد مخاطب لذت ببرد، این برای من خیلی مهم است.

محیا دهقانی
محیا دهقانی

*از کار بازیگران و کارگردان های خارجی کدام را می پسندید؟

از خانم های بازیگر خانم «جولیتا ماسینا» همسر آقای «فدریکو فلینی» که کارگردانی خود آقای فلینی را هم دوست دارم، «پولانسکی» را می پسندم، «وودی آلن»، «اسکورسیزی» و «هیچکاک» هم مخصوصا به خاطر متن و داستان هایی که دارد، هنوز برای من جذاب است.

*دوست دارید در کنار کدام هنرپیشه ها و برای کدام کارگردان بازی کنید؟

واقعا شخص خاصی مدنظرم نیست که بگویم در کنار ایشان بازی یا کار کنم. دوست دارم کاری را انجام بدهم که کار خوبی باشد و بدرخشد، حرفی برای گفتن داشته باشد و این برای من نکته مهمی است.

*نقشی بوده در میان فیلم های ایرانی که دوست داشته باشید شما آن را بازی کنید؟

به این موضوع واقعا فکر نکرده ام که بخواهم بگویم چنین نقشی را من بازی کنم. زیاد از این ایدئولوژی خوشم نمی آید که اگر من الان جای این شخص بودم، فلان کار را می کردم، چنین شخصیتی ندارم و می گویم حتما باید همان شخص آن کاراکتر را بازی می کرده است.

*در بین بازیگران امروز کسی را داریم که ماندگار شود؟

در ده سال اخیر روند ذهنی من شاید برای ماندگار بودن کلا تغییر کرد. فکر می کردم خیلی چیز مهمی است و واقعا ماندگار بودن پیچیدگی عجیبی دارد و الان به این ایدئولوژی رسیده ام که آیا دنیا اصلا در آینده باقی خواهد ماند که من به عنوان انسان بخواهم به ماندگاری نظر بدهم؟ ما داریم به سمتی پیش می رویم که هنوز نمی دانیم دنیا در حال تمام شدن است یا زندگی ادامه خواهد داشت، به همین خاطر نسبت به این سوال نمی توانم جواب دقیقی بدهم.

چه توصیه ای برای علاقه مندان به «بازیگری» دارید؟

به علاقه مندان بازیگری می گویم، هم تجربه کسب کنند و هم به صورت علمی آن را دنبال کنند. باید به آکادمی، دانشکده و کلاس های بازیگری بروند، البته کلاس هایی که چیزی به آنها اضافه کند. خیلی از بازیگرهایی که امروز یا در گذشته داشته ایم، شاید موفق بوده اند و موفق باشند، ولی من می گویم اگر قرار است یک بازیگر کامل باشید، باید هر دو وجه را داشته باشید. هم از نظر علمی و هم تجربی به معلومات خودتان اضافه کنید تا بازیگر کاملی شوید. توصیه می کنم که از طریق درس کلاس های بازیگری و تجربی به خواسته خودتان برسید.

*موسیقی کجای زندگی شما قرار دارد؟

همانطور که می دانید، موسیقی کاملترین «آرت» است و در حدی است که تنها با شنیدن یک کار، می تواند دنیای شما را از درون متحول کند. قدرت خیلی تاثیرگذاری دارد و من کلا شنیدن موسیقی را دوست دارم. هیچ استعدادی در نواختن موسیقی ندارم، ولی سلیقه من در انتخاب موسیقی بسیار خوب است.

*آخرین فیلم و کتاب خوبی که خوانده و دیده اید را معرفی می کنید؟

فیلم زیاد دیده ام، ولی فیلمی که آن را خیلی دوست دارم فیلم «tenet» بود و کتاب هم کتاب «ساربان سرگردان» خانم «سیمین دانشور» خیلی خوب بود و آن را دوست داشتم.

*ازدواج چقدر برای هنرمندان سخت تر از مردم عادی است؟

کلا مقوله ازدواج برای جوان های این نسل خیلی سخت شده است و به نظر اینطور نیست که بگوییم فقط برای این قشر شرایط سختی است، اما مردم اینکه شغل همسرشان بازیگری است را خیلی سخت می پذیرند که در این شغل فعالیت داشته باشد و بالاخره متفاوت و سخت تر است.

محیا دهقانی
محیا دهقانی

*چقدر به ازدواج فکر می کنید؟

اولویت زندگی من بعد از کار این است که دوست دارم یک همسر خوب باشم و بعد یک مادر خوب. این ایدئولوژی ای است که برای نسل خودم و برای آینده در نظر دارم.

*شما بازیگر کم حاشیه ای هستید، حاشیه را دوست ندارید؟

من اعتقادی به حاشیه و اینکه بخواهم حاشیه درست کنم ندارم. حتی حاشیه هایی که برای من ساخته اند را هم نه تایید و نه تکذیب می کنم، هیچ واکنشی نشان نمی دهم و واقعا حاشیه را یک چیز پوچ می دانم. کسی که حاشیه درست می کند و کسی را که آن را دنبال می کند، آدم های پوچی تلقی می کنم. به خاطر همین این اتفاق هیچ وقت در چارچوب زندگی و افکار من نمی گنجد.

*نظر مخاطبانتان مخصوصا در دنیای مجازی چقدر برایتان اهمیت دارد؟

به خاطر اینکه دنیا دارد به سمتی پیشرفت می کند که شما باید از میزان کاری که می کنید، به دیگران اطلاع بدهید، من دنیای مجازی را نه اینکه خودم را به نمایش بگذارم، بلکه یک چارت کاری می بینم. اینکه بخواهم خودم را درگیر کامنت یا پیشنهاد آدم ها کنم، نیستم و تحت تاثیر آن قرار نمی گیرم. دنیای مجازی جایگاهی است که شما خودتان و کارتان را پرزنت می کنید.

*شهرت را دوست دارید؟

به آن فکر نکرده ام، ولی کار و شغل من ایجاب می کند که این اتفاق در آن باشد. اگر به شهرت علاقه داشتم، فکر می کنم این زمان زیادی باشد که یک نفر زندگی اش را بگذارد و بخواهد بدون حاشیه به جایگاهی از این حرفه برسد، بدون حاشیه این مسیر را طی کند و الکی خودش را به خودنمایی و حاشیه نکشاند.

*اتفاقی افتاده که دوست نداشته باشید چهره مشهوری باشید؟

اتفاق که نه، ولی دوست ندارم آدم ها در زندگی شخصی من اظهار نظر و دخالت کنند. این موضوع بعضی وقت ها من را ناراحت می کند و بعضی وقت ها هم به آن اهمیت نمی دهم، چون مسیر خودم را انتخاب کرده ام.

*دوستان صمیمی شما سینمایی هستند؟

نه، دوستان صمیمی من در سینما نیستند. همکار هستیم، ولی دوستی به عنوان دوستی صمیمی ندارم. من آدمی هستم که خانواده ام به شکلی من را تربیت کرده اند که زیاد آدم دوست باز و رفیق بازی نیستم.

*در زمینه هنر تصمیمی گرفته اید که پشیمان شده باشید؟

متاسفانه تصمیم هایی گرفته ام که پشیمان شده باشم. شما با کلی انرژی سر یک کار می روید و آن کار یا اکران نمی شود یا مثلا بین کارگردان و تهیه کننده اتفاقی پیش می آید که زحمت تک تک افرادی که در آن گروه کار کرده اند، به باد می رود. واقعا پشیمان شده ام که چرا آن کار را انتخاب کرده ام. با عشق و علاقه وارد کار شده ام و با عشق و علاقه کار کرده ام، ولی در نهایت تجربه شده است.

*مافیا و حسادت تا چه حد در تصویر ایران وجود دارد؟

این سوال خیلی جواب زیادی می طلبد، چون بخش مافیا و حسادت خیلی در آن شدید است. من فکر می کنم چیزی که کرونا به وجود آورد این بود که وقتی سینما تعطیل شد، همه با گروه های خودشان رفتند و در سینمای خانگی کار کردند. شما می توانید ببینید که همان بازیگرهای تکراری که در فیلم ها بودند، با همان کارگردان ها و تیم تکراری رفتند به سینمای خانگی. این با آن دوست است و آن یکی برای آن یکی می زند و چه بسا پشت پرده می آیند و می گویند اگر فلان بازیگر در کار باشد، من بازی نمی کنم. اظهار نظرهای زیادیِ بازیگرها تاثیر زیادی روی انتخاب بازیگر و حتی تهیه کننده و سرمایه گذار دارد و می بینید که چه بلایی سر سینمای ما آورده است. تلویزیون را نمی دانم، اما در مورد سینما این را می دانم.

*چقدر اهل ورزش هستید؟

از ۸ تا ۲۱ سالگی کاراته کار کرده ام و تا «دان دو» کاراته هم رفته ام. بعد از آن کاراته را به خاطر بازیگری کنار گذاشته ام. تا قبل از کرونا پیاده روی، ورزش های بدنسازی و شنا را دوست داشتم و به شطرنج هم خیلی علاقه دارم.

*بهترین تعریفی که از خودتان شنیده اید، چه بوده است؟

بهترین تعریفی که از خودم شنیده ام این بوده که می گویند مهربان هستم.

*اگر یک دوست تخیلی انتخاب کنید، چه شخصیتی را انتخاب می کنید و خودتان شبیه کدام شخصیت کارتونی هستید؟

خودم شخصیت «پوکوهانتس» را درون خودم می بینم و از بچگی «سیندرلا» را دوست داشته ام.

*اگر دوباره متولد شوید، دوست دارید این اتفاق کجا و با چه شغلی بیفتد؟

دوست دارم دوباره در ایران متولد شوم و مجددا همین شغل بازیگری را اما با فضایی متفاوت تر انتخاب کنم، با فضایی سالم از نظر اینکه واقعا آدم ها به خاطر استعداد وارد این عرصه شوند.

*جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن می کنید؟

نه تنها جلوی آینه فکر و تمرین می کنم که حتی وقتی در خانه ورزش می کنم، به آن مراسمی که قرار است در آن جایزه بگیرم، فکر می کنم. حتی به جشنواره ای که مدنظر من است و به اینکه قرار است چگونه آن روز را بگذرانم و چگونه حرف بزنم هم فکر می کنم.

*چهار شماره در گوشی تان که وقتی به اسم آنها می رسید، حالتان خوب می شود؟

خانواده و یکی از دوستان نزدیکم!

*چهار چیزی که به جزیره تنهایی خودتان می برید؟

پدرم، مادرم، عشقم و یک آینه هم می برم!

*زندگی را چه رنگی می بینید و خط قرمزهای شما چیست؟

زندگی برای من مثل یک رنگین کمان است و خط قرمز من خلاف جهت انسانیت بودن است، حالا هر چیزی که می تواند زیر شاخه این موضوع باشد، از لحاظ کلامی، رفتاری، ارزشی همه اینها زیرشاخه آن ارزش های انسانی هستند.

*چیزی که از خودتان انتظار داشتید امروز باشید، هستید؟

بله، چیزی که از خودم انتظار داشتم امروز باشم هستم، ولی خیلی دوست داشتم خیلی اتفاق های بهتری برای من بیفتد که البته این را پیش بینی نکرده بودم آدم هایی هستند که مانع می شوند و چیزی به اسمِ پیدا کردن استعداد و تشویق جوان ها واقعا وجود ندارد. متاسفانه از ماست که بر ماست و با این همه من توانستم چیزی را درون خودم بسازم که قبلا خواسته بودم و طراحی کرده بودم.

*باشکوه ترین لحظه زندگی شما؟

باشکوه ترین لحظه زندگی من زمانی است که مادر بشوم.

*یک اتفاق ایده آل همین الان برای محیا دهقانی چه می تواند باشد؟

اینکه کرونا تمام شود و همه به زندگی عادی خودشان برگردند. آدم ها برای هم کم نگذارند و جنگ ها و مرزبندی ها تمام شود. انسان ها به خاطر گرسنگی و برای معاش اینقدر از روی هم رد نشوند و خیلی چیزهای ایده آل دیگری که دوست دارم اتفاق بیفتد، ولی نمی شود. دنیا باید تبدیل به بهشت شود تا به یک زندگی ایده آل دست پیدا کنیم.

*و در پایان؛ یک سوال از خودتان بپرسید و پاسخ بدهید؟

از خودم می پرسم آیا برای این دنیا مفید بوده ام؟ و جواب می دهم: هنوز نمی دانم!

 

 

 

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا