خلاصه داستان قسمت ۱ سریال ترکی رامو + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۱ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیهای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال میتوان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.
قسمت ۱ سریال ترکی رامو
عبدیک یه پسر بچه رو پشت بوم خوابیده که با دیدن هلیکوپتر سریعا میره و اطلاع میده و میگه بیدارشین! دارن پلیس ها میان اینجا! تمام اهل محله در حال آماده شدن که پلیسا دارن میان اونجا. پلیس ها تمام خانه هارو میگردن و کسایی که مشکوکن و در حال فرار کردنن را دستگیر میکنن. پلیس ها اسلحه زیادی پیدا کردن اما رامو را که دنبالش اومده بودن پیدا نکردن. گروهی برای کمک کردن به فرار کردن رامو حواس پلیس هارو پرت میکنن. مامورها یکیشونو میگیرن که میبینن رامو نیست ازش میپرسن رامو کجاست؟ او میگه اینجا آداناست همه راه ها به رامو میرسه! رامو به یه شرکت میره و بعد از کتک زدن آدم هایی که اونجان به اتاق رئیس میره که اون مرد که اسمش عثمان میپرسه تو کی هستی؟ او بعد از زدن مشتی تو شکمش میگه اسمم راموعه از طرف چنگیز اومدم! او پیغام چنگیز را بهش میرسونه و بهش فیلمی نشون میده برای تهدید که با اسلحه بالاسر پسرشن عثمان مجبور میشه قبول کنه. رامو با هم بهش میره جلوی زندان که نِجو پسر چنگیز میخواد آزاد بشه. سیبِل خواهر نجو هم به اونجا میاد سپس بعد از کمی حرف زدن نجو آزاد میشه. نجو به رامو میگه بریم بگردیم و خوش بگذرونیم؟ سیبل میگه مامان منتظره بدو بریم!
چنگیز از میرسین به رامو زنگ میزنه و میگه همه چیز خوب پیش میره؟ رامو تایید میکنه. رامو پیش خانواده اش میره، او پیش سِبوش پیرزنی که اونجاست میره و گلگی میکنه که چرا قرصاشو نمیخوره! سپس به زن داداشش میگه چرا قرصاشو سر وقت بهش نمیدین؟ او به رامو میگه من دست تنها به همه کارها نمیرسم داداش! رامو میپرسه پس فاتوش کجاست؟ او میگه فاتوش پشت دخل میشینه پولشو میگیره. فاتوش و بوجور تعمیرات و شست و شو ماشین باز کردن. رامو به اونجا به دیدن فاتوش میره، همراه و دوست رامو با فاتوش در ارتباطه که واسش تو یه کاغذ نوشته که تو ساحل منتظرشه فاتوش بعد از خداحافظی کردن با رامو میره پیشش. چنگیز به رامو اطلاع میده که جنس هاش دزدیده شده و مال جهانگیر مافیای استانبوله! رامو میگه میگردم ببینم مقصر کیه. رامو به چنگیز خبر میده که کار سیهانه چنگیز دستور میده که برن سیهان را پیدا کنن و زنده بیارنش. رامو شب با دارو دسته اش به محل سیهان میرن و باهاشون درگیر میشن. رامو سراغ سیهان میره و اسلحه میزاره رو سرش سیهان میگه که دست من نیست کار من نبوده! رامو بهش میگه میدونم چون من دزدیدم و یه تیر تو سرش میزنه. دستیار چنگیز بهش میگه چرا کشتیش؟ رامو میگه اگه ناراحتی برو به مراسم تشییع جنازه اش! او میپرسه از کجا بفهمیم جنسا کجاست؟ رامو میگه گفت دیگه و آدرسیو میگه. رامو از قصد اونجارو به آتیش کشیده که بگه یه نفر رفته اجناسو سوزونده وقتی به چنگیز این خبرو میدن چنگیز عصبی میشه و میگه حالا چیکار کنیم؟ نسلیهان زنش میگه بندازیم گردن سیهان و بگیم ما هم فهمیدیم کارشو تموم کردیم چنگیز میگه جهانگیر پولشو میخواد به اینچیزا کاری نداره!……
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو + عکس