خلاصه داستان قسمت ۸۶ سریال ترکی رامو + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۸۶ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.

قسمت ۸۶ سریال ترکی رامو
قسمت ۸۶ سریال ترکی رامو

قسمت ۸۶ سریال ترکی رامو

دوعو هم مثل رامو به گروه فدائیان می پیوندد و با تو به زیر زمین میره تا همه دور هم جمع بشن حشمت آخرین اطلاعاتو در اختیار رامو میزاره. رامو عکس دو نفرو رو مانیتور میندازه و میگه این دوتا ابراهیم و مسعود هستن که دو رئیس این مجموعه اما از سومی هیچ اطلاعی نداریم دوعو میگه میدونم من اسمش ییلدریمه جهانگیر بهم گفته بود ولی چیز دیگه ای ازش نمیدونم رامو میگه قراره هر سه تاشونو تو یه ساعت مشخص بکشیم تا سیستمشون کلا از بین بره یکی یکی نمیتونیم بریم سراغشون همان موقع صدای آژیر قرمز محله درمیاد و اونا میفهمن که به محله حمله کردن. ادم های وادیم به محله اومدن تا رامو و خانه اش را پیدا کنن اما خودشون تو محاصره رامو، حسن و پسرعموها و فدائیها گیر میکنن رامو یقه رئیسشونو میگیره و میگه برو به وادیم بگو دفعه بعدی خودشو میفرسته پیش پسرش. نهیر با برهان به محله رامو میاد و بهش میگه با سیبل کار دارم یه کار نصفه نیمه دارم باهاش. مظهر پیش یکی از رئیسا رفته و او مظهر را سرزنش میکنه واسه کشتن جهانگیر و میگه این بهم ریختگی واسه خالی بودن صندلی جهانگیره سپس ازش میخواد اسلحه رو میزو برداره و برای اینکه خودشو ثابت کنه شلیک کنه تو سر خودش اولین شلیک مظهر جون سالم به در میبره وبه رئیسش میگه میخوام برای صندلی که حق پدرم بود یه روز تلاش کنم رئیسش میگه یه بار دیگه شلیک کن مظهر بازم جون سالم به درمیبرد.

سیبل و رامو با نهیر و برهان به یه کافه تو محله رفتن. اونجا نهیر با نفرت به سیبل نگاه میکنه و اونو قاتل مادرش میدونه اما او میگه هی من هیچی نمیگم تو داری پرو میشی دیگه گفتم من نکشتم نادیا کشت! اما نهیر باور نمیکنه سپس ازش میخواد خیریه را به خودش برگردونه سیبل قبول میکنه و قرار میشه با رامو فردا برن به محل نهیر تا کارهای انتقالی انجام بدن. پیرمرد بی خانمانی وارد قهوه خانه میشه و از رامو چای میخواد او واسش سریع میریزه تا جلویی تابه کنه سپس باهم صحبت میکنن و پیرمرد میگه انگاری مرد بامصممی هستی تا به جیزی که بخوای نرسی ول نمیکنی! رامو میگه یجورایی سپس بعد از چند دقیقه پیرمرد میره. رامو با سیبل به طرف محل قرار با نهیر راه افتادن اما سیبل میترسه چون از نقشه های نهیر خبر ندارد برهان با آدم های وادیم دست به یکی کرده تا وقتی میان رامو را بکشن اما رامو خودش نمیره و با نقشه ای مدارک را به دست برهان میرسونه برهان به آدم هاش میگه برین سراغ وادیم اوضاع خطریه. رامو بالاسر وادیمه و به زنگ های برهان بهش پوزخند میزنه و میگه پس شریکت اینه آره؟ سپس دست و پایش را میبندد و تو ماشینش میندازه و میبرتش به طرف یه جنگل و بهش بیل و کلنگ میده تا زمینیو بکنه. نهیر به محله غیرآشنایی میره و در یه خونه را میزنه و میگه تو گیزم باید باشی! اومدم برسونمت به خواهرت!….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا