خلاصه داستان قسمت ۹۱ سریال ترکی رامو + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۹۱ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.

قسمت ۹۱ سریال ترکی رامو
قسمت ۹۱ سریال ترکی رامو

قسمت ۹۱ سریال ترکی رامو

نهیر و رامو به بیمارستان میرسن و نهیر خون میده رامو پشت در اتاق منتظر خبری از سیبله. نهیر میاد و میگه من به قولم عمل کردم رامو حالا نوبت توعه. دکتر میاد و رامو میگه نجات پیدا کرد دیگه آره؟ دکتر میگه وایه این حرف خیلی زوده باید منتظر بمونیم. نهیر داره میره که صبوش دستشو میگیره و میگه خدا خیرت بده دیگه تو هم دختر من محسوب میشی، نهیر میگه حواست باشه چه دعایی میکنی خاله جون و میره و به مظهر میگه ۲۳ ساعت دیگه رامو را میاری رامو میگه من خودم ۲۳ ساعت دیگه میام. رامو به هیچکی درباره قول و قرارش با نهیر نمیگه. فردای آن روز سیبل به هوش میاد که رامو اشک شوق میریزه و خوشحال میشه. کورکوت پیش نهیر میره و وقتی میفهمه چیکار کرده میخنده و میگه تو چقدر ساده ای! نهیر میگه همه رو مثل خودت نبین رامو قول بده عمل میکنه. مراسم تشییع جودت تو محله برگزار شده و رامو بیمارستانو به دوعان سپرده و با بقیه تو مراسم شرکت کردن. رامو و بقیه تو قهوه خونه کوکسال نشستن و درباره اتفاقا و اینکه کار کی میتونه باشه صحبت میکنن. رامو میگه یه چیز دیگه ام هست که جودت یه نفرو دیده بود که کشتنش!

جبار به رامو زنگ میزنه و میگه درسته خون نتونستم پیدا کنم ولی کاری که خواستیو انجام دادم رامو به یادش میاره که وقتی دیشب رفته بود به آدرس اون اهدا کننده خون که خودشو فلج جا زده بود و فهمیده بود که جزء آدم کش هاست آدرسو برای جبار فرستاده بود تا به اونجا بره و ببینه میره اونجا میره. جبار کسیو که به اونجا رفته بود تعقیب کرده و آدرسشو پیدا کرده و با رامو و دوعو به اونجا میرن و تو لباس مامور گاز به اونجا میرن. عفت و صبوش و پسرعموها به اتاق سیبل میرن تا حالشو بپرسن نهیر به گیزم پیام میده که بیا اینجا او میگه من برم که خلوت بشه اینجا بعد دوباره میام. رامو و دوعو با جبار به داخل ساختمان رفتن و با اون آدم ها درگیر میشن و رامو از یکیشون میپرسه که رئیسشون کیه اگه نگه میکشتش اون میگه کورکوت رامو عصبی میشه و بیرون میرن. رامو به مظهر زنگ میرنه و میگه دشمنم یکی از آدم های دور میزه جمعشون کن مدرکم دارم.

گیزم پیش نهیر رفته و نهیر بهش میگه شبو اینجا مهمون منی سپس به رامو زنگ میزنه و میگه اگه سر قولت نمونی و نیای گیزم پیش منه جون اونو میگیرم به جای تو گیزم جا میخوره و رامو میگه احتیاجی نبود به این کار خودم میومدم! نهیر میگه کار از محکم کاری عیب نمیکنه. گیزم بعد از قطع تماسش میگه احتیاجی نیست نگران باشم نه؟ نهیر میگه نه به رامو اونجوری گفتم فقط که بیاد. پرستار پیش سیبل میره و میگه که اهدا کننده خونش کسی به اسم نهیر بود سیبل میگه نهیر هانلی؟ پرستار از تو پرونده میبینه و تایید میکنه که سیبل شوکه میشه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا