خلاصه داستان قسمت ۱۱۴ سریال ترکی رامو + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۱۱۴ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.

قسمت ۱۱۴ سریال ترکی رامو
قسمت ۱۱۴ سریال ترکی رامو

قسمت ۱۱۴ سریال ترکی رامو

سیبل وقتی از پیش مظهر میره رو زمین میشینه و زجه میزنه و از ته دل گریه میکنه. مظهر به شریف زنگ میزنه و میگه حله. سیبل در حین رانندگی یاد خاطراتش با رامو میوفته و مثل مرده ها به جاده زل زده. شریف به آدمش زنگ میزنه و میگه هیچکی نباید زنده بمونه اگه بمونه برگردین اینجا خودم میکشمتون اولم خود تورو! افراد شریف به خانه رامو حمله میکنن و شریف توسط پهباد اونجارو میبینه و برای رامو که زندانی شده فیلمو پخش میکنه که او داد و فریاد میزنه که با خانواده اش کاری نداشته باشه. دوعان و شاهین و حسن زن و بچه هارو به زیرزمین میبرن و خودشون حمله را شروع میکنن. در حین درگیری شاهین تیر میخوره و رو زمین میوفت که دوعان میره بهش کمک کنه که پای اونم تیر میخوره. شاهین جونشو از دست میده و آنها گریه میکنن و حسن از دوعان میخواد به خودش مسلط باشه تا خودشونم نمیرن. تیر آنها هم تموم شده و میخوان دیگه تسلیم بشن و حسن حلالیت میطلبه که دوعو از راه میرسه و همه ی اونارو میکشه سپس تیری به پهباد میزنه که شریف با دیدن اون صحنه عصبانی میشه و میگه گندش بزنن! حشمت و آرام هم به اونجا میرسن. همگی واسه شاهین گریه و شیون میکنن و صبوش با غم به اونجا نگاه میکنه و گریه میکنه و رامو را صدا میزنه و میگه کجایی؟ همگی تو فکر رفتن که این کار کی بوده. دوعان وقتی به هوش میاد صبوش پیشش میره و میگه خوبی پسرم؟ او میگه من خوبم بقیه خوبن؟ صبوش میگه همه خوبیم سیبل و رامو هم بیان دیگه مشکلی نیست.

دوعو و حسن با حشمت و آرامش تو سالن نشستن و در حال فکر کردن به اینن که کار کی بوده و دنبال یه سرنخی هستن که رامو را پیدا کنن. از افراد دانشگاه برای حشمت که ازشون خواسته بود اگه کسی عکس پرفسور ساواش را داشت واسش بفرستن فرستاده که او به دوعو نشون میده دوعو با دیدن عکسش میگه این که شریف عوضیه! مظهر با نهیر و چیچک و دلبر به شام خانوادگی رفتن و دلبر دلیلشو میپرسه که او میگه فردا با نهیر میرین انگلیس رامو را کشتیم خانواده اش ساکت نمیشینن باید برین که تو امان باشین. فردای آن روز دوعو و حشمت به دانشگاه رفتن و فهمیدن که شریف بعد از تمام شدن کارش به بهونه انتقالی به آمریکا رفته. دوعو به نهیر زنگ میزنه و میگه باید باهم حرف برنیم و باهم قرار میزارن. سیبل به خانه برگشته که حسن با دیدنش ماجرارو تعریف میکنه که سیبل باچشمانی اشکی به داخل میره. عفت پیش حسن میاد و ازش میخواد یه لقمه ای چیزی بخوره او میگه نمیتونم همه چیز بهم ریخته چجوری بخورم؟ رامو نیست شاهینو از دست دادیم دوعان فلج شده چجوری برم بگم بهش؟ و به داخل میره که عفت دست رو شکمش میزاره و به خودش میگه داری دوباره دختردار میشی…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا