۸ شوال چه روزی است؟
تخریب بُقاع متبرکه ائمه مظلوم (ع) مدفون در قبرستان بقیع در مدینه منوّره توسط وهابیون سعودى و دشمنان از خدا بی خبر و سفاک قرآن و عترت در هشتم ماه شوال المکرم سال ۱۳۴۴ هجری قمری (۹۲ سال قبل) یکی از ناگوارترین و اسفناکترین حوادث تاریخ اسلام به شمار می رود.
تا آن زمان بر روی قبور پیشوایان و سایر بزرگان اسلام که در مدینه مدفون بودند گنبدها و بناهایی قرار داشت. ائمه بقیع (ع) در بقعه بزرگی که به طور هشت ضلعی ساخته شده بود و اندرون و گنبد آن سفیدکاری شده بود مدفون بودند.
با قوت گرفتن فرقه وهّابى در عربستان (در قرن چهاردهم هجرى) و تسلط یافتن وهابیون بر مدینه، قبور مطهر ائمه مظلوم (ع) و بسیارى از بزرگان اسلام، مدفون در قبرستان بقیع (که تا آن زمان دارای گنبد و ضریح بودند.) توسط این فرقه منحرف ویران گردید و شیعیان و مسلمانان، از فیض زیارت بارگاه و تربت نورانی آن بزرگواران محروم شدند.
از جمله قبور مطهرى که در جریان این حرکت وحشیانه وهابیون ویران گردید، بارگاه و مقبره شریف حضرت امام حسن مجتبى (علیه السلام)، حضرت امام سجاد (علیه السلام)، حضرت امام محمدباقر (علیه السلام) و حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) بود. علاوه بر ویرانى قبور ائمه مظلوم شیعه (ع)، قبر نورانی حضرت عبدالله بن عبدالمطلب (ع) و حضرت آمنه (س)، پدر و مادر حضرت رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم)، عباس عموى پیامبر (ص)، اسماعیل از فرزندان حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) و … نیز به طور کامل تخریب شد.
پیشینه تاریخی قبرستان بقیع به دوران قبل از اسلام می رسد ولی در کتب تاریخی به روشنی قدمت تاریخی آن مشخص نشده است. بعد از هجرت مسلمانان به مدینه، بقیع تنها قبرستان مسلمانان گردید. مردم مدینه قبل از آمدن مسلمانان به آنجا اجساد مردگان خود را در دو گورستان «بنیحرام» و «بنیسالم» و گاهی نیز در منازل و خانههایشان دفن میکردند و در واقع بقیع، اولین مدفن و مزاری است که به دستور پیامبر اسلام (ص) توسط مسلمین صدر اسلام به وجود آمده است.
اولین کسی که در آنجا به توصیه رسول خدا (ص) دفن شد، عثمان بن مظعون بود که از دوستان نزدیک حضرت پیامبر (ص) و حضرت امام علی (ع) به شمار می رفت. حضرت علی (ع) در سخنانش او را بسیار یاد میکرد و از روی علاقهاش به او، نام یکی از فرزندانش را عثمان نهاد. حضرت رسول الله (ص) برخی از شهدای اُحُد و نیز فرزندش ابراهیم را در آنجا دفن کرد و به این ترتیب بر شرافت آن افزود. بعدها که عثمان پسر عفان در قبرستان یهودیهای مدینه به اسم حس کوکب دفن شد، معاویه بقیع را به قدری گسترده ساخت که قبر عثمان در بقیع قرار گیرد.
بقیع هم اکنون مدفن شریف چهار امام بزرگوار شیعه (حضرات امام حسن مجتبی، امام سجاد، امام محمدباقر و امام جعفرصادق (علیهم السلام)) و به روایتی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. همچنین قبر بیشتر زنان پیامبر اکرم (ص) و نیز عباس عموی آن حضرت (ص)، فاطمه بنت اسد (س) مادر امام علی (ع)، ام البنین (س) همسر امام علی (ع) و مادر ابوالفضل العباس (ع) و برخی دیگر از بزرگان در این قبرستان قرار دارد. بقیع قبرستانی است مورد احترام همه فرقههای اسلامی و اکنون در چند قدمی حرم پیامبر اسلام (ص) قرار دارد.
ویژگیهای بقیع:
قبرستان بقیع دارای دو درب ورودی بوده که یک درب همیشه بسته، و درب دیگر از صبح تا غروب هر روز بر روی زائران باز بوده است. حرم بقیع حالت هشت ضلعی داشته است.
میرزا محمدحسین فراهانی در سفرنامهاش آورده است که:
” اول چهار نفر از ائمه اثنیعشر (صلوات الله علیهم) است که در بقعه بزرگی که به صورت هشتضلعی ساخته شده و اندرون و گنبد آن سفیدکاری است. “
ویژگی بعدی، داشتن محراب است و این که حرم، خادمانی نیز داشته است. حرم ائمه بقیع (ع) مانند سایر حرمها دارای ضریح، روپوش، چلچراغ، شمعدان و فرش بوده است.
ابن جبیر هم مینویسد:
” قبرشان بزرگ و از سطح زمین بلندتر و دارای ضریحی از چوب میباشد که بدیعترین و زیباترین نمونهاست از نظر فن و هنر، و نقوشی برجسته از جنس مس بر روی آن ترسیم شده و میخکوبیهایی به جالبترین شکل در آن تعبیه شده که نمای آن را زیباتر و جالبتر نموده است. “
محمد لبیب مصری که در سال ۱۳۲۷ ه.ق به مدینه سفر کرده، مینویسد:
” در آنجا ، گنبدی معروف به «قبه البین» قرار دارد که حجرهای در آن وجود دارد و در میان آن گودالی است که ادعا میکنند، جایگاه افتادن دندان پیامبر است. و ضریح امام حسن (ع) در داخل قبهای است و از فلز ساخته شدهاست و خطوط فارسی بر آن نقش بسته است. به گمانم از آثار شیعیان عجم باشد. “
« الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ و ارْزُقْنا زِیارَتَهُمْ وَ شَفاعَتَهُمْ، وَ احْشُرْنا مَعَهُمْ وَ فى زُمْرَتِهِمْ وَ تَحْتَ لِوائِهِمْ، وَ لا تُفَرِّقْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ طَرْفَهَ عَیْنٍ اَبَدًا فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ »
انگیزه پیدایش و تخریب حرم ها
یکی از برنامه های مذهبی مسلمانان،أعم از شیعه و سنی ،از صدراسلام تا به امروز؛ مانند همه پیروان ادیان و مذاهب آسمانی و همه صاحبان فکر و اندیشه،بزرگداشت و تجلیل از مقام انبیاء و اولیاء و ادای احترام نسبت به راهنمایان فکری و رهبران معنوی و شهدای راه اسلام و قرآن بوده است و این احترام و بزرگداشت که بیشتر در قالب زیارت قبور آنان جلوه می کند ،نشأت یافته از تعالیم قرآن مجید و سنت پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده و از عبادات و مستحبات به شمار می آید.
مسلمانان همواره از دور و نزدیک، در کنار مدفن آن عزیزان حضور می یابند و برایشان درود و سلام می فرستند و از خداوند متعال علوّ مقام و ترفیع درجاتشان را درخواست می کنند و جملاتی بر زبان می رانند که بیانگر فضلایل اخلاقی و تعلیمات دینی و برنامه های عملی آنها است و گویای شکیبایی آنها در مقابل مصیبتها و مشکلاتی است که در راه تحکیم بخشیدن به این تعالیم تحمل نموده اند.
شیفتگان آن حضرات ،بدینسان مراتب ارادت خویش را به ساحت آنان ابراز می دارند و خود را آماده پیروی از راه ورسم آنان و عمل به برنامه ها و دستورالعملهای ایشان می نمایند و در کنار قبورشان ،به نماز و دعا می ایستند وآمرزش گناهان و پذیرش توبه خویش را در کنار مرقد این «عبادالرحمان» از خداوند مسألت می کنند .
و به همین انگیزه بزرگداشت و احترام و نیز بخاطر حفاظت زائران آنان از سرما و گرما، به هنگام عبادت وزیارت و اقامه نماز به روی قبر آنان، سقفی قرار دادند و گاهی به اقتضای نیاز به فضای بیشتر،در کنار این مدفن ها مساجدی ساختند که این محلها امروز به «مشهد» و«حرم» شهرت یافته اند.( ۲۲ )
لازم به گفتن است که این تجلیل و بزرگداشتها از سوی مسلمانان، نه یک عمل ابتکاری و بدون دلیل شرعی و مدرک و مستند مذهبی است،بلکه راه ورسمی است برگرفته از قرآن مجید و سنت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) و کردار صحابه وپیشوایان دین ، که اکنون نمونه هایی ازآن را می آوریم:
*آنجا که سخن از أنبیا است ،خداوند درباره آنها ،واژه «سلام» و درود را به کار برده و با این کلمه زیبا از آنان یاد نموده است:«سَلامٌ عَلَی إِبْرَاهِیمَ»( ۲۳ )،«سَلامٌ عَلَی مُوسَی وَهَارُونَ »(۲۴ )،« وَسَلامٌ عَلَی الممرْسَلِینَِ ».( ۲۵ )
**و آنجا که سخن از شهداء و بندگان صالح به میان آمده،آنان را این چنین ستوده است:
«وَمَن یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفیقاً ».(۲۶)
قرآن مجید مسلمانان را تشویق نموده است که درمقام توبه و إنابه و به هنگام طلب آمرزش گناهان، به رسول الله(صلی الله علیه و آله وسلم) توسل جویند و وساطت و درخواست آن حضرت را عامل آمرزش گناهان بندگان معرفی نموده،می فرماید:«…وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًارَّحیماً ».(۲۷)
***ودر جایی دیگر منافقان را نکوهش می کند که هرگاه به آنان گفته می شود به حضور رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) برسند تا آن حضرت درباره آنان طلب آمرزش کند ،از این أمر سرباز میزنند :«وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ ».(۲۸)
**** دفن شدن پیکرپاک رسول خدا درداخل خانه خویش ودرزیرسقف ، دلیل روشن ومصداق عینی دراین واقعیت است که دراسلام، وجود بنا درروی قبرشخصیت های معنوی،عملی مستحسن ومورد تأیید بوده است واین حقیقت را درباره قبور انبیای گذشته نیزمیتوان دید، مانند قبر حضرت ابراهیم،اسحاق ویعقوب (علیه السلام) وقبور همسرانشان درشهر الخلیل، شهری که به یاد وبه نام حضرت ابراهیم (علیه السلام) «خلیل» نام گرفت.ومانند قبرحضرت داود وسلیمان (علیه السلام) در«بیت لحم» وقبورو آثار سایر انبیاء در بیت المقدس وشامات که در طول قرن های متمادی ، قبل وبعداز اسلام، از استحکام وزیبایی بنا وساختمان برخورداربوده اند.
نکته جالب توجه در قبور انبیای گذشته این که شخص خلیفه دوم در فتح بیت المقدس، نه تنها بر این مقابر و براین آثار متعرض نگردید،بلکه با نمازگذاردن در این بقاع و أمکنه، وجود آنها را در عمل تأیید کرد.همچنین روش علماء و پیشوایان اسلام نیز در طول تاریخ به همین منوال بوده است.
این برنامه بزرگداشت از بزرگان و پیشوایان دین از سوی مسلمانان در طول تاریخ جاری بود تا اینکه در آستانه قرن هشتم، در شام، شخصی به نام ابن تیمیه پیدا شد و تجلیل و احترام از انبیاء و اولیاء و مدفن آنها را،نه تنها غیر مشروع و حرام بلکه مرتکبین آنها را مشرک و مرتد خواند و اظهار داشت که در صورت توبه نکردن باید به قتل برسند.
وی همچنین بر وجوب تخریب این بناها وآثار،فتوا صادر کرد.
این عقیده در آن زمان گرچه پیروان اندک یافت اما پس از مدت کوتاهی متروک گردید،تا اینکه در قرن یازدهم و پس از مدت چهار قرن،با پیدایش وهابی گری در نجد حجاز، بار دیگر طرح گردید و به مرحله إجرا گذاشته شد ودر نتیجه همین باور واعتقاد بود که با تسلّط وهابیان بر مکه و مدینه درسال۱۳۴۴ ه.ق تمام حرم ها در این دو شهر و دیگر شهرهای حجازـ که متعلق به اقوام و
عشیره رسول خدا و صحابه آن حضرت و سایر شخصیت های مذهبی بود و همچنین مساجد موجود در کنار آنها ـ منهدم و تخریب گردید و امروز دیگر اثری از این بناها باقی نیست.
اکنون این پرسش مطرح می شود که:«انگیزه و عامل این بینش چیست؟» وچگونه است که افرادی خود را مسلمان می نامند ولی به خود اجازه می دهند نسبت به بزرگان دین اهانت کنند وأبنیه وآثار آنان را منهدم نمایند.
پاسخ این سئوال این است که: یکی از آفات بزرگ و خطرناک درهر مذهب و آیینی،کج فهمی ها و تندروی ها و برداشت های غلط و انحرافی و به اصطلاح قرائت های خود ساخته از آن آیین است که در مقاطع مختلف،از میان پیروان همان مذاهب به وجود می آید و موجب تضعیف و تفرقه درآن مذهب می شود.
از مصادیق بارز چنین انحراف فکری و برداشتهای ناروا،گروه قشری ومتحجّر خوارج بودند که در زمان رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) پا به عرصه گذاشتند ودرروزگار علی (علیه السلام) گسترش یافته، به صورت یک غدّه سرطانی درمیان مسلمین ریشه دوانیدند ،و سرانجام آن بزرگوار به دست یکی از عوامل همین گروه به شهادت رسیدند.