گفتگو با فرزین محدث مجری برنامه ما ایرانی ها: خودم را یک تئاتری می دانم!

فرزین محدث: به شدت دیوانه بازیگری هستم!

فرزین محدث، متولد بیست اردیبهشت هزار و سیصد و پنجاه و هشت، تهران، فعالیت هنری اش را از تئاتر آغاز و با فیلم «شاعر زباله ها» به شهرت رسید، در کارنامه هنری او فیلم های سینمایی «مارمولک»، «مزرعه پدری»، «یک تکه نان»، «مجنون لیلی»، «شکلات داغ»، «شرق شرق است»، «آزمایشگاه»، «شکلاتی»، «امپراطور جهنم»، « جاده شهریار»، «ما همه با هم هستیم» و مجموعه های تلویزیونی «سرزمین کهن»، «پرانتز باز»، «سلام آقای مدیر»، «حیرانی»، «مینو»، «بچه مهندس»، «بانوی سردار»، «دوپینگ» و همینطور سریال شبکه نمایش خانگی «هیولا» به چشم می خورد. با فرزین محدث برگزیده بازیگری از سی و ششمین و سی هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر گفتگویی بهاری در آستانه تولدش داشته ایم که با هم می خوانیم.

گفتگو: عباسعلی اسکتی

عکس: آبتین کرمانی

* برنامه “ما ایرانی ها” چه حرفی برای گفتن دارد؟

این برنامه در مورد قهرمان های اجتماعی است و معطوف به کسانی است که به آن شکلی که عوام می شناسند سلبریتی نیستند. یعنی اینگونه نیست که تمام مردم ایران آنها را بشناسند ولی هر کدام از آنها به نوعی قهرمان هستند که در ایران کار و جریان سازی می کنند.

*چه شد اجرا در این برنامه را قبول کردید؟

تجربه جذابی بود و من دوست داشتم به عنوان مجری در این تجربه حضور داشته باشم، در کنار یک مجری توانمند به نام خانم گیتی خامنه و آقای عیدی کارگردانی که کار خودش را بسیار بلد است و یک گروه بی نظیر، به عنوان یک تجربه جدید به آن نگاه می کنم و از این تجربه برای کارهای آینده ام استفاده خواهم کرد، امیدوارم که مدام این تجربه اتفاق بیفتد و این برنامه به این دلیل که قهرمان های واقعی مردم را به مردم معرفی می کند مدت های زیادی ادامه داشته باشد.

*چرا از اینهمه فعالیت هنری سراغ بازیگری رفته اید؟

به این دلیل که شما می توانید در بازیگری زندگی های متفاوت را تجربه کنید، می توانید لحظات روحی و روانی و فیزیک های جسمانی متفاوت را تجربه کنید و این در هیچ وقت و هیچ رشته هنری و هیچ لحظه زندگی شما اتفاق نمی افتد.

*رسیدن به دنیای تصویر و دیده شدن چه المان هایی می خواهد؟

اولا که دیده شدن به هر قیمت خوب نیست، مهمترین لازمه رسیدن به دنیای تصویر این است که شما دانش خودتان را بالا ببرید، دانشی که به تصویر ربط داشته باشد و سعی کنید جایگاه علمی و هنری خودتان را بالا ببرد، صبر، صبر، صبر، صبر و امید داشته باشید.

*می دانیم خیلی اهل تئاتر هستید، این هنر کجای زندگی شما قرار دارد؟

من فارغ التحصیل تئاتر هستم و همه جا گفته ام که خواستگاه من و خانه من تئاتر است، پس جایگاه ویژه ای در زندگی من دارد، تمام جوایز بازیگری ام را در تئاتر گرفته ام. با تئاتر شروع کرده ام و حداقل سالی یک بار روی صحنه تئاتر بازی می کنم. برای من خیلی مهم است اما این دلیل نمی شود که به سینما و تلویزیون نگاه ویژه ای نداشته باشم و برای من مهم نباشند. به هر حال من خودم را در وهله اول یک تئاتری و بعد بازیگر سینما و تلویزیون می دانم.

*وضعیت امروز تئاتر را چگونه می بینید؟

وضعیت تئاتر در حال فعلی وضعیت کرونا است و وضعیت بدی است چون از هفته اول اسفند تمام سالن های تئاتر تعطیل شده اند و هنوز هم این تعطیلی ادامه دارد و معلوم نیست کی باز می شوند، پس در حال حاضر وضعیت تئاتر بد است.

*و تا قبل از این وضعیت کرونایی!؟

از آن جهت خوب است که نیروهای جوان آمده اند، خوش فکر و خوش سلیقه هستند و دارند تلاش می کنند که کارهای نو انجام بدهند.

*تئاتر چقدر در اولویت های هنری مردم قرار دارد؟

اینکه تئاتر در کجای زندگی مردم قرار دارد را ابتدا باید ببینیم وضعیت اقتصادی مردم چگونه است، اگر مردم به نان شب خودشان محتاج باشند اصولا کالای فرهنگی در اولویت های بعدی قرار می گیرد، ملتی به فرهنگ و هنر اهمیت می دهد که وضعیت اقتصادی مناسبی داشته باشد.

*باندبازی چقدر در این هنر وجود دارد؟

همه جا باندبازی وجود دارد، شما حتی اگر بخواهید در رشته مهندسی و هر رشته دیگری بروید آنجا هم باندبازی وجود دارد، می توانید اسمش را این بگذارید که روابط حاکم است بر ضوابط، تئاتر هم مستثنی نیست ولی یک جمله که من به آن معتقد هستم این است که اگر شما دانش و علم خودتان را در زمینه بازیگری بالا ببرید و تلاش کنید، آدمی باشید که قابل حذف شدن نباشید به هر حال ضوابط باعث می شود شما بر روابط چیره شوید، پس مهم است که دانش و علم و شعور هنری و انسانی خودتان را بالا ببرید.

*در میان کارهایتان در دنیای تصویر کدام را بیشتر دوست دارید؟

در بخش تصویر می توانم بگویم که فیلم «شاعر زباله ها» را خیلی دوست دارم چون برای من نقش ویژه ای بوده است، سریال «هیولا» به کارگردانی آقای مدیری را خیلی دوست دارم. سریال «پرانتز باز» به کارگردانی آقای کیومرث پوراحمد و آخرین کارم سریال «دوپینگ» را هم خیلی دوست دارم. در میان فیلم های سینمایی هم «مزرعه پدری» کار آقای ملاقلی پور و «مارمولک» کار آقای تبریزی.

*و در میان کارهای بی شمار روی صحنه تئاتر؟

در تئاتر حدود چهل و اندی کار داشته ام و تعداد تئاترهایی که دوست داشته ام خیلی زیاد بوده که می توانم فقط برخی از آنها را اسم ببرم، «چیستا» به کارگردانی و نویسندگی «نادر برهانی مرند»، «این یک اعتراف است» به نویسندگی و کارگردانی «شادی اسدپور»، نمایش «شب بخیر جناب کانت» به کارگردانی «میکائیل شهرستانی»، «استیو جابزم به نویسندگی و کارگردانی «مهران رنجبر»، «شب دشنه های بلند» به نویسندگی و کارگردانی «علی شمس»، «ماکوندو» کار خانم «آزاده انصاری» و «رومئو ژولیت» کار «هستی حسینی» و «مصطفی کوشکی» و خیلی کارهای دیگر که دوستشان دارم، کارهای دوست داشتنی من بیشتر در تئاتر است.

*تجربه همکاری با مهران مدیری در سریال «هیولا» را دارید، ایشان چه شخصیتی دارند؟

مهران مدیری به نظر من یک شخصیت باهوش، مدیر، هنرمند و بسیار جذاب است. کسی که در کار هنری شرایط همه چیز را می داند و اینکه باید چه کند. مهران مدیری نسبت به کاری که می کند آگاه است.

*همکاری با ایشان چگونه تجربه ای بود؟

مطمئنا همکاری  با مهران مدیری برای من خیلی جذاب بوده و در پرونده کاری من نقطه عطفی است، همیشه گفته ام که مهران مدیری در پرونده کاری من تاثیر گذار است و از هیولا به بعد نگاه مردم به من، شناخت مردم از من، معروف شدن و حضور بیشتر من در فضای هنری به واسطه کار هیولا و مهران مدیری بوده است، خیلی خوشحال هستم که با ایشان کار کرده ام و امیدوارم این تجربه دوباره برای من تکرار شود، کار کردن با مهران مدیری پر از آرامش و راحتی خیال است و به شما به عنوان یک بازیگر کاملا اجازه می دهد که ایده های خودتان را در چارچوب نظریات کارگردان کاملا بیان کنید. یک تجربه درخشان و جزو کارگردان هایی است که آرزو می کنم دوباره برای ایشان بازی کنم، من از مهران مدیری چیزهای دیگری غیر از هنر یاد گرفته ام که مطمئنا در زمینه زندگی شخصی به من خیلی کمک خواهد کرد.

*دوست دارید چه نقش هایی را بازی کنید؟

هر نقشی که من را وادار به چالش کند و باعث شود من به سختی بیفتم و مدام مجبور شوم بر روی بدن و جسم و زبان نقش تحقیق کنم برای من کار جذابی خواهد بود.

*دوست دارید در کنار کدام بازیگرها بازی کنید؟

مسلما باید اسامی را نام ببرم که در قید حیات هستند. دوست دارم دوباره با استاد علی نصیریان بازی داشته باشم. در فیلم «امپراطور جهنم» به کارگردانی «پرویز شیخ دادی» کنار ایشان بازی کرده ام. جناب آقای پرویز پرستویی با اینکه سعادت داشته ام و یک بار در مارمولک کنارشان بازی کرده ام و همینطور آقای رضا کیانیان که در سریال آقای پوراحمد با ایشان همبازی شده ام. در بین نسل جوان هم دوست دارم کنار نوید محمدزاده، هوتن شکیبا و بهرام افشاری بازی کنم.

*در میان کارگردان ها تمایل دارید برای چه کسانی بازی کنید؟

همه دوست دارند برای اصغر فرهادی بازی کنند و اگر اسم نبریم کج سلیقگی می شود، سعید روستایی، همایون غنی زاده، آتیلا پسیانی، کیومرث مرادی، بهرام توکلی، آقای جلیلوند و مانی باغبانی که با اینکه فیلم اولش بود اما درخشان بود.

*با توجه به موضوع کرونا این معظل چه تاثیری روی فضای هنری کشور گذاشته و خواهد گذاشت؟

می توانم به جرات بگویم کرونا نه تنها فقط روی تئاتر و سینما و هنر بلکه روی همه چیز تاثیر داشته است، روی زندگی بشر تاثیر گذاشته است، همیشه این را گفته ام و حالا هم می گویم که دلبستگی های کوچک ما که زود و ساده از آنها گذشته ایم مثل دست دادن، بغل کردن و روبوسی تبدیل به آرزو شده است. پس مطمئنا انسان قبل از کرونا با انسان بعد از کرونا  تفاوت خواهد داشت و تغییر خواهد کرد. کرونا روی تئاتر و سینما و هنر تاثیر گذاشته و باید ببینیم با کرونا چگونه کنار می آییم تا دوباره کار کنیم.

*شما هم قرنطینه را رعایت کرده اید؟

تا جایی که می توانستم رعایت کرده ام، برای این می گویم تا جایی که می توانستم چون من مجبور بودم چند روز سر سریال دوپینگ بروم تا تمام شود و یک روز در هفته هم باید سر ضبط برنامه ما ایرانی ها که برنامه تلویزیون بود بروم، به جز این کارها که مجبور بودم از خانه خارج شوم در خانه بودم مگر آنکه بیرون بروم و چیزی برای منزل بخرم، تمام تلاشم را کرده ام که قرنطینه را رعایت کنم به این دلیل که معتقد هستم اگر من به خودم وسلامتی خودم احترام بگذارم به دیگران و سلامتی آنها نیز احترام خواهم گذاشت.

*الگوی شما در بازیگری چه کسی است؟

الگوی من در بازیگری بلاشک استاد علی نصیریان است به این دلیل که ایشان درسن هشتاد و پنج سالگی که امیدوارم سالیان سال زنده و سلامت باشند و سایه شان بر هنر ایران برقرار باشد می توانند به روز باشند و درخشان بازی کنند، می توانند تمام کارهایی را انجام بدهند که یک جوان شاید در جاهایی توان آن را نداشته باشد، پس تلاش می کنم به گونه ای زیست اجتماعی و هنری ام را ادامه دهم که تا سنی که می توانم زنده باشم بتوانم کار کنم، به روز باشم و با نسل های مختلف بتوانم کار کنم و ایده پرداز باشم.

*نقشی بوده در میان فیلم های ایرانی که دوست داشته باشید شما آن را بازی کنید؟

از قدیم ها اگر بگویم فیلم سوته دلان و آن نقش را خیلی دوست دارم بازی کنم، فیلم اینجا بدون من را دوست دارم، نقشی که نوید محمدزاده در سرخپوست بازی کرده و همینطور نقشش در ابد و یک روز را خیلی دوست دارم، نقش آقای پرستویی در آژانس شیشه ای و نقش هادی حجازی فر در ماجرای نیمروز، اینها رو دوست دارم ولی نمی دانم به درد این نقش ها می خورده ام یا نه و فیلم هایی که علی حاتمی ساخته است، دوست داشتم در مجموع آنها بازی کنم.

*چقدر به ماندگاری در تاریخ هنر ایران فکر می کنید؟

مسلما هر کسی که دارد در فضای هنری کار می کند به ماندگاری خیلی فکر می کند و دوست دارد در این فضای هنری خوش نام و ماندگار شود.

*هنرمندانی را داریم که از نظر شما ماندگار شده باشند؟

بله آدم هایی ماندگار شده اند مانند پرویز فنی زاده، خسرو شکیبایی، استاد انتظامی، استاد مشایخی، استاد کشاورز، خود استاد علی نصیریان، آقای پرستویی، آقای کیانیان، بهروز وثوقی، فردین و ناصر ملک مطیعی، خانم سوسن تسلیمی و خانم جمیله شیخی، هر کسی که در این مسیر هنری به خودش، هنرش و مردمش احترام بگذارد مطمئنا ماندگار می شود.

*و در میان نسل جوان کسی را داریم که ماندگار شود؟

نوید محمدزاده می تواند باشد، بابک حمیدیان به شدت می تواند ماندگار شود، هوتن شکیبا و بهرام افشاری نیز همینطور. پوریا رحیمی سام و بانیپال شومون هم بازیگرهایی هستند که به نظر من ویژگی های ماندگار شدن را دارند. ستاره پسیانی نیز این قابلیت را به شدت دارد. همینطور ترانه علیدوستی و باران کوثری. همه این دوستان ویژگی های ماندگار شدن را دارند.

*موسیقی کجای زندگی شماست؟

موسیقی در همه جای زندگی ما انسانها وجود دارد و ما بدون موسیقی اصلا نمی توانیم زندگی کنیم، حیات انسان با موسیقی است و هستی یک نوع موسیقی است که شکل می گیرد، من موسیقی سنتی و موسیقی های مختلف را دوست دارم.

*خواننده محبوب هم دارید؟

خواننده محبوب من بلاشک استاد محمدرضا شجریان است، آقای همایون شجریان، علیرضا قربانی، محسن چاوشی، محسن نامجو و هنرمندان دیگری که نمی توانم اسمشان را ببرم!

*چند فیلم خوب که به تازگی تماشا کرده اید را به مخاطبان ما معرفی می کنید.

فیلم های خوبی که در این مدت دیده ام و می توانم توصیه کنم، «هزار و نهصد و هفده»، «داستان ازدواج»، «جوکر» که این روزها خیلی معروف است. «روزی روزگاری هالیوود»، «دونده ماراتون»، «بانوی آهنین» و فیلم «سقوط». این فیلم ها به  نظر من خیلی خوب و باارزش هستند.

*آخرین کتاب خوبی که خوانده اید؟

آخرین کتاب هایی که خوانده ام “تنهایی پرهیاهو” و “سر کلاس کیارستمی” بوده است که سر کلاس کیارستمی را به کسانی که دوستدار هنر هستند یا به هنر وارد شده اند خیلی توصیه می کنم بخوانند. آقای کیارستمی در زمان حیات خیلی نه تنها ایران بلکه در جهان تاثیرگذار بوده است و حالا هم که در حیات جاودانه هستند بیشترتاثیرگذار هستند.

*جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن می کنید و آدم خیال پردازی هستید؟

بله جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن می کنم، نه تنها در جلوی آینه بلکه در خصوصی ترین حالت های خودم تمرین جایزه گرفتن می کنم، یکی از جایزه هایی که دوست دارم بگیرم و تقدیم کنم به روح پدر و مادرم سیمرغ است. فرقی هم نمی کند سیمرغ نقش مکمل یا اول، واقعا دوست دارم سیمرغ بگیرم، خیال پرداز هم هستم.

*دوست داشتید در کجا و با چه شغلی متولد می شدید؟

حتما دوست داشتشم در ایران به دنیا می آمدم، به ایرانی بودنم افتخار می کنم و همین شغل، بازیگری برای من جذاب است هرچند شاید به شکل دیگری حرکت می کردم و یک جور دیگر پازل ها را می چیدم.

*زندگی را چه رنگی می بینید؟

زندگی به نظر من رنگین کمانی از رنگها است، روزهایی که شما شاد هستید مطمئنا رنگهای شاد و شارپ در ذهنتان پیدا می شود و روزهایی که غمگین هستید رنگ های تیره پس مطمئنا رنگین کمانی از همه رنگ هاست.

*خط قرمز شما در زندگی چیست؟

خط قرمز من این است که احساس کنم آدم احمقی هستم و می توانند به من دروغ بگویند و ادعای راستگویی کنند یا اینکه من را بازی بدهند در صورتی که در همه حال می دانم آدم ها دارند چکار می کنند.

*یک نکته جالب از خودتان برای مخاطبان ما بگویید.

من به شدت آدم مغروری هستم ولی دیگران فکر می کنند متواضع هستم، حسادت دارم اما حسادتم در جهت تخریب دیگران نیست، دیگران که در مورد من حرف می زنند معتقد هستند من دیوانه بازیگری هستم و بله من به شدت دیوانه بازیگری هستم، مجنون بازیگری هستم.

*چیزی که از خودتان انتظار داشتید امروز باشید هستید؟

درصد کمی از آن چیزی که انتظار داشتم باشم را الان هستم. اگر بگویم همه چیزی که می خواستم الان هستم نمی توانم با تکاپو به جلو بروم و اتفاق جدیدی برای من بیفتد، به یک ایستایی می رسم، پس درصد کمی از آن چیزی که فکر می کنم هستم ولی مطمئنم و امیدوارم آرام آرام به آن قله خواهم رسید.

*آقای محدث، فکر می کنید ده سال بعد کجا باشید؟

ده سال بعد اصلا نمی دانم زنده هستم یا نیستم ولی امیدوارم وقتی وارد دهه پنجم زندگی ام شدم و آن زمان خواستیم دوباره با هم صحبت کنیم خیلی جایگاه درست تری داشه باشیم، هدف من این است که جایگاه درست تر و بالاتری داشته باشم اما چگونه به آن خواهم رسید و آیا اوضاع درست پیش خواهد رفت را نمی دانم! امیدوارم در دهه پنجم زندگی در جایگاه دهه چهارم نباشم!

 

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا