آیا ۱۴۰۰ سال خوبی خواهد بود؟

هر چه در سال ۹۹ اتفاق افتاد بخش مهمی یعنی پایه قضیه ناشی از مسائل سیاسی چه در سطح بین الملل و چه در سطح داخلی است. یعنی ما کنش ها و واکنش های سیاسی که داریم نمود را در بخش های اقتصادی می بینیم که این بخش اصلی است یعنی علت قصه همین است. حالا این که چطور این کنش های سیاسی را می توانیم اثر آن را در اقتصاد کنترل کنیم بحث دیگری است که به ضعف مدیریت برمی گردد و این که ما در این ۴ دهه تجربه های زیادی داریم یعنی شاید از نظر سیاسی روزهای بدتری از امروز را داشتیم.

مجیدرضا حریری
مجیدرضا حریری

در زمان جنگ هم منابع بسیار محدودی داشتیم و هم با منابع محدود باید جنگ با دنیا را مدیریت می کردیم. اسم این بود که با عراق می جنگیم اما این افتضاح صف های مرغ که این روزها پیش آمده، از آن زمان جنگ خیلی کمتر به گوش و چشم می آمد. آن زمان صف بود اما درک صف در مردم وجود داشت که علت جنگ است. به این علت قدرت آستانه تحمل بالاتری داشتند و همکاری و اعتماد به دولت داشتند ولی الان هم اعتماد از بین رفته و هم آستانه تحمل مردم پایین آمده و سوء مدیریتی که می شود با توجه به منابع موجود نسبت به زمان جنگ ده ها برابر وضع اقتصادی ما بهتر است اما همان قضیه هایی که قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرده و مجبور هستند برای مرغی که نسبت به دو سال پیش چندین برابر قیمت است و آن هم مصوبه دولتی است در صف های چند ساعته بروند و این برای تخم مرغ و روغن و غیره هم وجود دارد که بخشی مربوط به سوءمدیریت عظیمی است که نوعی بی عملی و بی کفایتی را در سطوح مدیریتی مملکت شاهد هستیم.

 

با توجه به چنین چیزی که امسال شاهد بودیم سوال اینجاست که سال دیگر چه می شود؟ اصل اول این است که مشکل سیاسی ما با دنیا باید حل شود. منظور از دنیا هم عمدتاً امریکا است یعنی تکلیف خود را معلوم کنیم. یا قرار است رابطه با امریکا یک رابطه تحریمی بدون نرمش باشد و برای آن برنامه داشته باشیم یا این که نیت خود را بر این بگذاریم که این رابطه را حل کنیم و برای آن هم برنامه داشته باشیم. این است که نه حل می کنیم و نه برنامه ای برای حل نشدن آن داریم و همواره در حالت صبر و انتظار مردم و مملکت را نگه می داریم. این کاری است که به همه جا و همه چیز، نه فقط اقتصاد بلکه به تمام شئون مملکت ضرر می زند. این حالت انتظار است. که باز به چند سال پیش یعنی ۵-۴ سال پیش برگشتیم که یک بخشی مربوط به کنش های سیاسی در دنیا است و دولت تنها در این خصوص نمی تواند تصمیم گیری کند. اگر قرار است با امریکا به طرف هر نوع مذاکره و مصالحه یا منازعه و دعوا برویم اختیار تصمیم گیری تنها با دولت نیست، با مجموعه ای از حاکمیت است که تصمیم می گیرد این کار بشود یا خیر ولی آنچه می بایست در سطح دولت انجام شود این است که برای روزهای این چنینی سخت و تحریمی بهترین برنامه ریزی را داشته باشد.

اینجا سوء مدیریت داریم یعنی این مدیریت اثرات تحریم است. تحریم آن چیزی است که اختیار آن دست دولت نیست اما مدیریت اثرات تحریم در دست دولت است منهای این که بخشی منازعات سیاسی داخلی است. یعنی هر جناحی، هر گروهی سعی می کند جناح دیگر را تضعیف کند. سال های قبل از انتخابات ما همواره این تداخل مدیریت ها و سنگ اندازی داخلی را داشتیم ولی در حال حاضر بیشتر خواهیم داشت.

بحث دیگر بازار ارز که امسال واقعا سردرگمی بیش نبود. این که در حال حاضر دلار ثابت شده آیا بر اساس تصمیمات اقتصادی است یا این که دولت فعلی می خواهد ثابت نگه دارد یا چند درصدی پایین تر بیاورد که عملکرد خود را موفق نشان دهد؟ اینها همه کنش های سیاسی است و هیچ یک روابط اقتصادی نیست. علت قصه ارز هم سیاست خارجی است. تا نتوانیم نفت بفروشیم قاعدتاً مشکل تامین ارز و قیمت آن را داریم. به نظر نمی رسد سال راحت تری داشته باشیم مگر این که از نظر روانی قصه واکسیناسیون به جاهایی برسد که مردم از نظر ذهنی آسایش یابند وگرنه با خط کش های اقتصادی بنا به تجربه چند دهه گذشته، سال های که انتخابات داریم و اتفاقاً انتخابات به این شکل است که پیش بینی می شود قدرت سیاسی بین جناح های داخلی دست به دست شود، معمولاً آن سال ها، سال های خوبی نبوده است.

*رییس اتاق بازرگانی ایران و چین

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا