خلاصه داستان قسمت ۱۳۴ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۳۴ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۱۳۴ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۱۳۴ سریال ترکی شربت زغال اخته

روزگار زنگ میرنه به عامر و برای جشن سال نو دعوتش میکنه او وقتی میفهمه آذرخش هم میاد قبول میکنه. شب سر میز خانواده خودش میشینه که وقتی میبینه آذرخش و مهمت دست تو دست هم به داخل سالن اومدن همگی شوکه میشن بیشتر از همه عامر. شعله تو هتل با عبداله خان حرف میزنه و میگه که برنامه هام یکی یکی داره کنسل میشه این عادی نیست و احتمالا خانواده ات هم توش دست دارن عبداله خان آرومش میکنه. سولماز میره با پنبه تنهایی حرف میزنه تا ازش معذرت خواهی کنه بابت اتفاقات ولی وقتی پررویی اونو میبینه باهاش خوب رفتار نمیکنه و از اونجا میره. عامر حالش خوب نیست و ارطغرل میره پیشش و میگه آدمی نیستم که عاشقارو از هم جدا کنم امیدونم اگه کسی باید بره کنار منم عامر میگه با چیزی که امشب دیدم جوابمو گرفتم امیدوارم خوشبخت بشین و ارطغرل میره که امید میره پیشش و ازش میخواد برن بیرون یه دوری بزنن عامر قبول میکنه و میرن. مراسم شروع میشه و اول روزگار از پنبه قدردانی میکنه سپس سوپراستاریو دعوت کرده تا بیاد و آهنگی بخونه. امید با عامر رفته به کلوبی که خودش قبلا کار میکرده اونجا ازش میخوان یه آهنگی بخونه که وقتی میره بالا عامر با شنیدن آهنگ یاد آذرخش میوفته و بهم میریزه و از نوشیدنی هایی که روی میز هست برمیداره پشت سرهم شروع میکنه به خوردن.

شعله به عبداله خان میگه سال نو میشه چیکار کنیم؟ عبداله خان میگه مگه باید کاری کنیم؟ شعله میگه دارم رستوران هارو نگاه میکنم یه شامی چیزی بخوریم فقط اون قبول میکنه. شعله تو فضای مجازی فیلم روزگار و پنبه را میبینه و شوکه میشه و به عبداله خان نشون میده اونم جا میخوره. تو مسیر برگشت فاتح به دوعا میگه فردا وقت عقدمونه دوعا اول جا میخوره بعد خوشحال میشه. نورسما منتظر امید بیدار مونده که امید میاد و میگه عمو حالش خوب نیست حسابی مست کرده نورسما جا میخوره و میرن کمک کنن بیادداخل. فردای آن روز دوعا و فاتح رفتن و باهم عقد میکنن. نیلای میره دفتر شعله و بهش پول میده و میگه مامانم واست حقوق تعیین کرده شعله عصبی میشه و اونو بیرون میکنه که نیلای رومیزی زا میکشه و همه جارو میریزه بهم او سریعا به عبداله خان زنگ میزنه و میگه عبداله میره پیش مصطفی و فاتح و با اونا حرف میزنه درباره مادرشون و با مصطفی درباره نیلای دعواش میشه که مته خان و یوسف عبداله خان را میبرن. دوعا میره پیش شعله و بهش میگه که هنوز عصبیم از دستت ولی میخوام پشتت باشم تا پنبه دیگه نتونه کاری کنه. شب دوعا دیر میره که فاتح میگه کجا بودی؟ او میگه پیش شعله و عبداله خان همه جا میخورن و پنبه بلند میشه تا بهش حمله کنه که دوعا میگه خیلی عم بهم میومدن همش تو بغل هم خوش میگذروندن سپس پنبه میخواد بیرونش کنه که دوعا میگه من زن فاتحم و سندو نشون میده و میگه مجبوریم بهم احترام بزارین چون خانم خونه منم تا وقتیکه شعله بیاد اینجا همه شوکه شدن و پنبه خشکش زده….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا