خلاصه داستان قسمت ۳۲۵ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۲۵ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۲۵ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۳۲۵ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۲۵ سریال ترکی خواهران و برادران

سوزان با عصبانیت به مدرسه سراغ شوال میره و فیلم سادو رو بهش نشون میده و با عصبانیت میگه تو باعث مرگ احمد شدی و الان میرم پیش پلیس تا به سزای اعماللت برسی شوال جلوشو می‌گیره و میگه اگه نری پیش پلیس منم صرب را راضی می‌کنم تا شکایتشو پس بگیره او اول قبول نمی‌کنه اما با یادآوری اینکه آسیه بی‌گناه افتاده زندان قبول می‌کنه. شوال پیش صرب میره و بهش میگه سوزان ازم آتو داره اگه آسیه را آزاد نکنیم من می‌افتم زندان صرب اول مخالفت می‌کنه اما با اصرارهای مادرش قبول میکنه. آسیه آزاد شده و همه خوشحال میشن سپس در حیاط خانه اورهان همگی جمع شدن به مناسبت آزادی آسیه. نباهت و آکف کنجکاو شدند که سوزان چه جوری تونسته آنها را راضی کنه سپس وقتی او را تنها گیر میارن ازش می‌پرسند که سوزان ماجرای فیلمی که زن سادو برایش آورده بود را میگه آنها خیالشان راحت می‌شود که حرفی از آکف در میان نبوده.

فردای آن روز در کلوب نباهت با سوزان قرار دارد که یامان به سراغ نباهت میره و ازش می‌پرسه آکف کجاست یک قرار کاری داریم! همان موقع سوزان میاد کنه نباهت فکری به سرش می‌زنه و به دروغ میگه آکف از دندون درد دیشب نتونست بخوابه رفته دندانپزشکی دیر میاد سپس بهش پیشنهاد میده با سوزان بره یامان قبول می‌کنه و میرن. در مدرسه صرب با دیدن آسیه بهش میگه توقع یه تشکر داشتم ازت آسیه میگه تشکر برای چی؟ تو خودت می‌دونی من کاری نکردم تازه عقلت اومده سر جاش بعد از کمی کل کل کردن بچه‌ها به کافه مدرسه میرن. انجا درباره شب گذشته صحبت می‌کنند که سوسن می‌پرسه درباره چی حرف می‌زنین؟ آیبیکه میگه چیزی نیست شب گذشته به خاطر آزادی آسیه همه جمع شده بودیم و یه جشنی گرفتیم.

سوسن که در آن جشن نبوده از عمر دلخور میشه و با ناراحتی به طرف کتابخانه راهی میشه عمر به دنبالش میره تا از دل سوسن در بیاره اما اثری نداره و سوسن میگه وقتی آسیه تو زندان بود من همیشه کنارت بودم اما او در خوشی و خوشحالیش اصلاً یادش نبوده اونو و باهاش آشتی نمی‌کنه. در کلوب آکف وقتی نباهت را می‌بینه ازش سراغ یامان را می‌گیرد که نباهت میگه به دروغ بهش گفتم دندان درد داری و با سوزان فرستادمش بره اینجوری با هم کمی تنها میشن آکف می‌خنده و میگه فکر خیلی خوبی کردی نباهت تایید می‌کند و میگه آنها خیلی به هم میان خیلی ممنون یامان با ثریا حیف می‌شد و میخندند و حرف‌های همدیگر را تایید می‌کنند که ثریا از دور صداهای آنها را می‌شنود و جا می‌خوره و به خودش میگه به حسابشون می‌رسم….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا