خلاصه داستان قسمت ۳۴۸ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۴۸ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۴۸ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۳۴۸ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۴۸ سریال ترکی خواهران و برادران

شنگول برای آیبیکه یک پیام تصویری می‌فرسته و میگه دلش براشون تنگ شده و برای دو روز دیگه بلیط داره و برمی‌گرده و خانواده‌اش با همدیگه این پیامو می‌بینند و از اومدن مادرشان خوشحال میشن. در خانه صرب از شوال درباره پدر برک که مستخدم مدرسه شده می‌پرسه شوال میگه انگاری برک وقتی بچه بوده به فرزند خواندگی گرفته بودنش یاسمین میگه از تولگا شنیدم که وقتی بچه بوده پدرش او را به خاله آیلا فروخته بوده انها جا می‌خورند و شوال با تعجب می‌پرسه مطمئنی؟ آخه چطور ممکنه یه پدر بچه‌شو بفروشه؟ صرب از شنیدن این حرف خوشحال میشه و پوزخند می‌زنه یاسمین ازش می‌خواد تا با این قضیه کاری نداشته باشه و به کسی چیزی نگه چون اون بده میشه. مراسم خیریه در مدرسه شروع میشه آیلا با دیدن گوکان که ایستاده ازش دعوت می‌کنه تا کنار بقیه بشینه و راحت برنامه را نگاه کنه . بچه ها با لباس‌های عروسکی و صورت‌های گریم روی صحنه میرن و شروع می‌کنند به رقصیدن و نمایشی موزیکال را اجرا می‌کنند که  همه تشویقشون می‌کنند.

آکف به خانه تولگا میره تا کمی استراحت کنه او وقتی می‌بینه کوسن‌های مبل نیست پریشان میشه و به یاد می‌آورد که چند روز پیش وقتی اونجا نشسته بود عروسک بهار را اونجا دیده بود که پشتش یه اسکناس زده بود بیرون او با تعجب خرس را باز می‌کنه و هرچی پول توی اون خرس بود را با خوشحالی برمی‌داره چون فکر می‌کنه عروسک بهاره و اون هم پول‌های نباهت. او پولهارو در کوسن‌های مبل تولگا پنهان می‌کنه تا بعداً سر فرصت برشون داره و الان که می‌بینه کوسن‌ها نیست به هم ریخته او به تولگا زنگ می‌زنه و سراغ کوسن‌ها را می‌گیره تولگا بهش میگه آوردم مراسم خیریه تا بفروشمش آکف ازش می‌خواد اونا رو نفروشه تا خودشو بهش برسونه چون به اون کوسن‌ها عادت کرده تولگا پیش یاسمین میره و سراغ کوسن‌ها را می‌گیره اون میگه به مادرم فروختم و الان برده خونه. صرب عروسکی شبیه برک پیدا کرده و پیشش می‌بره و میگه می‌خوام اینو هم بفروشی و با طعنه میگه سرنوشتتون مثل همه تو هم فروخته شده بودی برک باهاش درگیر میشه و بچه‌ها آنها را جدا می‌کنند.

آکف از راه می‌رسه و تولگا بهش میگه که یاسمین به مادرش فروخته آکف با کلافگی میگه چرا این کارو کردی؟ تو اون کوسن‌ها پر از دلار بوده که اوگولجان با شنیدن اون حرفا شوکه میشه و با همدیگه به طرف خانه شوال راهی میشن. در خانه گلتن پیش شوال میره و میگه می‌خوام استعفا بدم دلم برای بچه‌هام تنگ شده و می‌خوام برم پیششون شوال از خدا خواسته قبول می‌کنه. بعد از چند دقیقه آکف به همراه اوگولجان و عمر به اونجا می‌رسند و سراغ کوسن را می‌گیرند  و ماجرا رو برای شوال تعریف می‌کنن. آنها وقتی کوسن‌ها را خالی پیدا می‌کنند شوال متوجه رفتار گلتن میشه و میگه حتماً او برداشته همین الان رفت. آنها تاکسی که گلتن سوار شده را تعقیب می‌کنند گلتن به طرف یک ساختمان نیمه کاره میره که اکف با بچه‌ها او را در طبقه آخر گیر می‌اندازند اما گلتن پول را به آنها نمیده. تو اون کشمکش کیف پول‌ها از دستشان به طرف پایین پرت می‌شه و پول‌ها رو هوا پخش میشه رهگذرها پول‌ها را جمع می‌کنند و میرن آکف و اوگولجان در گوشه خیابان غصه می‌خورند….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا