خلاصه داستان قسمت ۱۴۴ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۴۴ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۱۴۴ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۱۴۴ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۱۴۴ سریال ترکی شربت زغال اخته

نیلای با عصبانیت میگه بچه از تو نیست خیالت راحت شد؟ راحت شدی؟ مصطفی داد میزنه و میگه گمشو! نیلای با عصبانیت میره تا لباساشو جمع کنه که عبداله خان حالش بد میشه و اونا دور عبداله خان را میگیرن و سریع به اورژانس زنگ میزنن. نورسما به پنبه زنگ میزنه و پنبه واسش ماجرارو میگه که نورسما شوکه شده و بعد از قطع تماس به امید میگه که امید هم تعجب میکنه و میگه این کار دیگه از نیلای بعیده! آنها که قراربوده برن واسه دیدن خونه امید میگه من میرم چندتارو میبینم خبرت میکنم. پنبه با مصطفی حرف میزنه و میگه این نشدنیه مگه میشه آخه؟ نیلای امکان نداره اسن کارو بکنه اون همش پیش ما بود! مصطفی میگه ما مگه فکر میکردیم بابا طلاق بخواد؟ از هرکسی هرکاری برمیاد و ماجرای دکتر رفتنشو بهش میگه. پنبه میگه خوب رفتی آزمایش بدی؟ مصطفی میگه وقتی رفتیم چکاب ازش خواستم از بچه خون بگیرن اما نذاشت وقتی تو خونه خواستم برم پیشش و ازش بخوام بریم آزمایش بدیم شنیدم داشت زلفی بهش میگفت باید به مصطفی بگی اون میگفت نه اگه بگم منو از خونه میندازه بیرون! زلفی میاد و آنها ماجرارو ازش میخوان توضیح بده زلفی میگه چی؟ من اصلا خبر ندارم از نیلای همچین کاری محاله! و بهشون میگه که اون حرفا د باره فروختن سکه های بچه بود که من گفتم به شما بگه! پنبه ازش میخواد بره.

کایهان وقتی میفهمه امید پولدار شده بهش زنگ میزنه و تو کافه باهاش قرار میزاره. نیلای به دم در خانه نورسما میره اما او از چشمی وقتی میبینه اونه نمیدونه باید چیکار کنه و ترجیح میده درو باز نکنه. سولماز با دیدن نیلای اونو میبره به خونه خودش. گوکان به چیمن زنگ میزنه و تو دفتر تدارکات مجالس باهاش قرار میزاره. چیمن به شعله زنگ میزنه و اول ماجرای نیلای را میگه سپس ازش میخواد بره خونه استراحت کنه اون به جاش تو دفتر میاد شعله خوشحال میشه و قبول میکنه و چیمن هم از اینکه با گوکان میخواد تنها بشه خوشحال میشه. فاتح تو شرکت به عامر ماجرارو میگه و او شوکه میشه و وقتی مصطفی میره پیششون عامر و فاتح ازش میخوان قبل از جدا شدن مطمئن بشه اما مصطفی میگه همه چیز مثل روز روشنه چه مطمئن شدنی آخه و بعد از کمی حرف زدن از اونجا میره. ارطغرل خیریه ای که افتتاح کرده را به آذرخش نشون میده اونجا کارمندی به نام عایشه با دیدن آذرخش جا میخوره. گوکان با دسته گل رفته پیش چیمن و میگه اومدم فقط تورو ببینم و بپرسم چرا اومدی سر راهم؟ چیمن میگه یعنی چی؟ او میگه خوب تا الان زن مورد علاقمو پیدا نکردم ولی الان فکر کنم دیگ‌ پیدا شده که چیمن خجالت میکشه. سولماز با نیلای حرف میزنه و ازش میخواد تا آروم باشه چون یه سوء تفاهمه فقط سپس ازش میپرسه چرا نرفتن یه تست بدن؟ نیلای میگه اینجوری تبرعه شدن بخوره تو فرق سرم!. دوعا پیش چیمن میره و درباره نیلای باهاش حرف میزنه چیمن هم تعجب میکنه و میگه یعنی حالا حالاها خونه ما میمونه؟ دوعا میگه امکانش هست!….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا