خلاصه داستان قسمت ۳۸۹ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۸۹ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۸۹ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۳۸۹ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۸۹ سریال ترکی خواهران و برادران

آیلا به خانه برک رفته و وقتی برک به خانه برمیگرده با دیدن مادرش حسابی خوشحال میشه و آیلا میگه برگشتیم به روزهای خوبمون اون عوضی از زندگیمون رفت برک میگه چطور ممکنه؟ آیلا پولارو بهش نشون میده که برک میپرسه چجوری پس گرفتی؟ آیلا میشینه و تمام ماجرارو برایش توضیح میده. آکیف پیش ثریا رفته و ثریا بهش میگه که نباهت ماجرای تصادف سوزان را میدونه ثریا ازش میخواد برگرده پیش زنش و پولشم پس بده باید جدا بشیم آکیف میگه به من اعتماد کن درستش میکنم و دیگه حرف از جدایی نزن همان موقع که دستشو گرفته سوسن به خانه برمیگرده که با دیدن آکیف اونجا باهاشون دعوا میکنه و میره تو اتاقش. عمر با امل نمایششو تمرین میکنه، یاسمین به عمر میگه که جانسو میاد تو مدرسه ما عمر میگه پس چه دعواهایی در انتظارمونه. گوکان میره سراغ برک و ازش میخواد تا حرف های آیلا را باور نکنه و میگه واسش پاپوش درست کردن اما برک گول حرفاشو. اینبار نمیخوره و سوئیچ ماشینم ازش میگیره و میگه حالا هم گمشو برو! بچه‌ها باهم به مدرسه میرن که یاسمین به جانسو پیشنهاد میده بیاد تو کلاس اونا جانسو برخلاف آیبیکه استقبال میکنه.

آکیف به دم در خانه نباهت میره که نباهت با دیدنش میگه وای وای وای ببین کی اومده اینجا! بوی سوختنی میاد فکر کنم سوختی و میخنده و باهمدیگه کل کل میکنن. سپس باهم میخوان توافق کنن که نباهت میگه دوتا شرط دارم که به پلیس نگم یکی اینکه اون چکی که دزدکی ازم امضاء گرفتیو میاری واسم دومین شرطمم اینه که تا آخر عمرت از ثریا باید فاصله بگیری فکراتو بکن! تا فردا فرصت داری و درو میبنده. برک میره پیش الیف و ازش میخواد باهم حرف بزنن اونم قبول میکنه. جانسو وارد کلاس میشه و کنار آیبیکه هم میشینه همان موقع ایاس و صرب هم به اونجا میان که اونا با دیدن همدیگه جا میخورن و همه از دروغ های جانسو باخبر میشن. جانسو با شرمندگی بیرون از کلاس میرن که صرب میره پیشش تا آرومش کنه و باهم به کلاس برمیگردن. شوال را اورهان میرسونه به مدرسه و شوال ازش میخواد برن داخل باهم قهوه بخورن. بچه ها از رفتار شوال با اورهان جا میخورن و میفهمن که شوال از اورهان خوشش میاد بعد از رفتن آنها بچه ها میخندن. جانسو میره پیش ایاس و صرب و میخواد توضیح بده بهش که ایاس میگه اونقدرها واسم مهم نیست بیخیال و میره تا با صرب تنها بشه. جانسو درباره ایاس با صرب حرف میزنه که صرب میفهمه اون از ایاس خوشش میاد و میگه اینم از شانس ما! دو نفر نباهت را میدزدن و با ون میبرنش. تو مدرسه گوکچه میاد پیش برک و آیبیکه و ازشون معذرت میخواد و میگه به خاطر پول جمع کردن برای درمان پدرم بوده و میره…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا