خلاصه داستان قسمت ۹۷ سریال ترکی رامو + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۹۷ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیهای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال میتوان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.
قسمت ۹۷ سریال ترکی رامو
سیبل به بهونه پاپ کورن آوردن میره و میخواد با تلفن زنگ بزنه که دلبر مچشو میگیره و سیبل سعی میکنه نرمش کنه و میگه تو ادم خوبی به نظر میرسی اما دلبر میگه از کجا فهمیدی اینو؟ سیبل میگه اینا آخرش میخوان منو بکشن! دلبر میگه خوب حتما حقته خواهرزادشو کشتی سیبل میگه اگه میشناختیش میدیدی که حقش بود سپس بعد از کمی بحث پیش چیچک برمیگردن. رامو از تو دوربینهای محله میبینه که شریف جلوی عفت و فاتوشو گرفته و با فاتوش درحال حرف زدنه که سریع به اونجا میره و به عفت میگه با فاتوش سریع برین خونه سپس با شریف حرف میزنه و میگه مگه نگفتم جلوی راهم دیگه سبز نشو؟ و باهم بحث و کل کل میکنن. حسن و دوعان طبق نقشه میرن به خانه و به همه جلوی گیزم میگن که سیبل زنده ست و به رامو هنوز نگفتن عفت میگه چجوری فهمیدی؟ حسن میگه من شک کردم رفتم یواشکی قبرو کندم و یه نمونه برداشتم بردم آزمایشگاه و از طریق دی ان ای فهمیدم که سیبل نیست عفت خوشحال میشه و میره به صبوش بگه گیزم هم خودشو خوشحال نشون میده و میگه الان سیبل کجاست؟ حسن میگه نمیدونیم ولی پیداش که کردیم بعد به رامو میگیم که سورپرایز بشه واسش.
دلبر درحال درد و دل کردن با سیبله که نهیر به اونجا میره و دست میزنه واسشون و میگه میبینم باهم جورم شدین که! سیبل با دیدن نهیر تعجب میکنه. گیزم تو یه فرصت به نهیر زنگ میزنه و میگه باید همدیگرو ببینیم درباره سیبل خبر دارم واست نهیر میگه خوبه بیا. حسن و دوعان که میکروفن کار گذاشتن واسشون ثابت میشه که با نهیر دستش تو یه کاسه ست. رامو سر جلسه با مظهر، شریف، فیکو و کورکوت رفته که اونجا مظهر از رامو میخواد جمیل را بکشه رامو میگه این اشتباهه نباید اون بمیره کارها میریزه بهم مظهر رو حرف خودش هست و به رامو میگه بکشش رامو از اونجا میره و به طرف اتاق ییلدریم میره. ییلدریم ازش میپرسه از کجا فهمیدی که من اینجام؟ رامو میگه سخت نبود و یادش میاد روزی که مظهر فهمید اون تانر را کشته متوجه دوربین روی صندلی شده بود. سپس با ییلدریم حرف میزنه و میگه نباید جمیل بمیره اونا باهم در این باره بحث میکنن که مظهر میاد و میگه داری زیرآب منو میزنی؟ بعد از کمی حرف زدن ییلدریم راضی نشد و به رامو میگه به دستور مظهر برس و میخواد بره که رامو کلاهشو میده بهش و تو همون فرصت ردیابی تو کلاهش جاهای میکنه. بعد از رفتنش مظهر میگه داری خودشیرینی میکنی؟ رامو میگه بالاخره باید دنبال دوستای جدید باشم دیگه مظهر میگه با من در نیوفت میبازی! رامو بدون هیچ حرفی میره. رامو پیش حشمت میره و میگه ردشو بزن. آنها پیدا کردن خونه ییلدریمو که رامو با افرادش در حال رفتن به اونجاست حسن بهش زنگ میزنه و میگه که خبر بد اینه که جاسوس بودن گیزم ثابت شد خبر خوبم این که سیبل خونه مظهره رامو تو فکر میره….