خلاصه داستان قسمت ۹۹ سریال ترکی رامو + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۹۹ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیهای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال میتوان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.
قسمت ۹۹ سریال ترکی رامو
دوعو بعد از دادن قرصا به ییلدریم رامو با متکا خفه اش میکنه که دوعو از رامو میپرسه الان چی میشه؟ رامو میگه قیامت! سپس همه چیزو طبیعی جلوه میکنن و از خونه دوباره میخوان بیان بیرون. مظهر و آدم هاش بیرون میان و با دیدن حسن و دوعان میپرسه که اینجا دم خونه من چیکار دارین؟ دلبر با مظهر دعوا میکنه و میگه تو به من یه توضیح بدهکاری این اینجا چیکار داره؟ مظهر میگه تو با چیچک برین خونه ببینم چی به چیه! سپس حسن بهش یه پیغام میده گوش بده که مظهر با عجله میگه بشینین سریع بریم. وقتی به پیش رامو. دوعو میرسن مظهر به رامو میگه نمیتونی کشته باشیش! رامو میگه حالا که کشتمش البته جوری که مشخصه به مرگ طبیعی مرده دارو بیش از حد خورده سپس بهش میگه اگه تو این قضیه را نرمال نشون ندی میوفته گردن تو. فکر میکنن چون ییلدریم منو گذاشته بود کنارت تو عصبی شدی و رفتی کارشو ساختی! و بعد از کمی بحث کردن از اونجا میره. مظهر پیش شریف میره و بهش میگه احتمال ۱ در هزار شد شریف میگه پس ییلدریمو کشت! مظهر میگه آره ولی چرا تو جلوشو نگرفتی؟ شریف میگه من جلوشو نگرفتم ولی کاریم نکردم گذاشتم ببینیم چیکار میکنه این اشتباه خود ییلدریم بود که خودشو به رامو نشون داد!
رامو به طرف خانه راهی شده که تو کوچه با یه ماشین روبرو میشه اول جبهه میگیره اما بعد میبینه که سیبله و اونا از ماشین پیاده میشن و به طرف همدیگه می دوند و همدیگرو بغل میکنن. سیبل تو بغل رامو گریه میکنه و رامو آرومش میکنه که همه چیز تموم شد من دیگه پیشتم گریه نکن گلم! فردای آن روز سریع عقد میکنن و سیبل باور نمیکنه و میگه واقعا اینا واقعین؟ رامو پیشانیشو می بوسد که سیبل میفهمه واقعیه و همه تشویقشون میکنن. مظهر و شریف به خانه ی رامو رفتن ولی نمیزارن داخل بشن اول به رامو خبر میدن و او قبول میکنه که بزارن بیاد. شریف به مظهر میگه چه خونه و دم و دستگاهی واسه خودش درست کرده! سپس به داخل میرن و به رامو تبریک میگن و مظهر میگه شریک شدن تو غم و شادی از قوانین سر میز شریک دوعو میخواد بیرونشون کنه که رامو میگه پس زدن از دم در خونه دور از شخصیت ماست امروز هیچکی نمیتونه منو امروز ناراحت کنه! سپس شروع میکنن به تانگو رقصیدن که سیبل میگه منو شگفت زده کردی! سپس باهم حین رقصیدن صحبت میکنن درباره تعداد بچه که همزمان آدم های رامو به افراد فیکو که محموله را دارن جابه جا میکنن حمله میکنن….