ابیاتی با شروع حرف پ برای مشاعره

برای انجام مسابقه مشاعره احتیاج به دانستن شعرهای زیادی هستید ، در این مطلب ابیاتی با شروع حرف پ را آورده ایم که در اجرای مسابقه مشاعره می تواند کمکتان کند .

مسابقه مشاعره نیز به این ترتیب است که شعری که خوانده می شود نفر بعد با آخرین حرف آمده در مصرع دوم باید بیت خود را آغاز کنید در غیر این صورت بازنده خواهد بود.ابیاتی با شروع حرف پ برای مشاعره

ابیاتی با شروع حرف پ

شعرهای بسیاری هستند که شروع بیت با حرف پ می باشد. ما در این مطلب تعدادی از این بیت ها را که با حرف پ آغاز می شوند را آورده ایم.
شعر با پ

پاک  و صافی شو از چاه طبیعت به در آی

که صفایی ندهد آب تراب آلوده

*******

پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد

گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان

*******

پند حکیم محض ثواب است وعین خیر

فرخنده آن کسی که به سمع رضا شنید

*******

پارسایی و سلامت هوسم بود ولی

شیوه ای می کند آن نرگس فتان که مپرس

*******

پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت

نا خلف باشم اگر من به جویی نفروشم

*******

پشتم از بار غم هجر تو بشکست، مهل

باز می‌بینم همدست رقیبان شده‌ای

*******

پیش تو سبب چیست که ما کم ز رقیبیم

آیین وفاداری ما خود کم ازو نیست

*******

پشت رقیب را همه قربست و منزلت

مردود درگه تو همین ما فتاده‌ایم

*******

پای در زنجیر نزد دوستان

به که با بیگانگان در بوستان

*******

پسرکو ندارد نشان از پدر

تو بیگانه خوانش نخوانش پسر

*******

پیمانه چو پر شود چه شیرین و چه تلخ

عمر چون بسر رسد چه بغداد و چه بلخ

*******

پای استدلالیان چوبین بود

پای چوبین سخت بی تمکین بود

*******

پیش از آن کاندر جهان باغ می و انگور بود

از شراب لایزالی جان ما مخمور بود

ما به بغداد جهان لاف انا الحق میزدیدم

پیش از این کا ن دار و گیر و نکته منصور بود

*******

پیش فرعونان بگو حرف کلیم

تا کند ضرب تو دریا را دو نیم

*******

پر خوری ژنده پیل باشی تو

کم خوری جبرئیل باشی تو  

*******

پرسید یکی که عاشقی چیست ؟

گفتم که چو ما شوی بدانی

*******

پاک وصافی شو از چاه طبیعت به در آی

که صفایی ندهد آب تراب آلوده

*******

پرده بردار زرخ چهره گشا ناز بس است

عاشق دل شده را دیدن رویت هوس است

*******

پارسایی و سلامت هوسم بود ولی

شیوه ای میکند آن نرگس فتان که مپرس

*******

پری به دیدن دیوانه میگردد رام
پریوشا تو ز دیوانه می کنی پرهیز؟

*******

پیش پای همه افتاده کلید مقصود
چیست دانی؟دل افتاده بدست آوردن

*******

پرده بگشای که مردم نگرانند هنوز
چشم در راه تو صاحب نظرانند هنوز

*******
پناه سایه ی آزادگی است بر سر سرو
که جور اره نبیند به جرم بی ثمری

*******

پیرم و بر دوشم از ندیم جوانی
از تو چه پنهان همیشه بار ندامت

*******

پیش زاهد از رندی دم مزن که نتوان گفت
با طبیب نا محرم حال درد پنهانی

*******

پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد
وان راز که در دل بنهفتم به در افتاد

*******

پرتقالی پوست می کندم.
شهرها در آیینه پیدا بود.
دوستان من کجا هستند؟
روزهاشان پرتقالی باد!

 

 

 

بیشتر بخوانید :

ابیاتی با شروع حرف ب برای مشاعره

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا