خلاصه داستان قسمت هشتم سریال روزهای ابدی

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت هشتم سریال روزهای ابدی از شبکه یک سیما می خوانید، با ما همراه باشید: سریال روزهای ابدی به کارگردانی جواد شمقدری و به تهیه کنندگی محسن علی اکبری ساخته شده است و هرشب ساعت ۲۲:۱۵ دقیقه بر روی آنتن شبکه یک سیما می رود.

قسمت هشتم سریال روزهای ابدی

مهدی برای گرفتن اطلاعات و نوشتن گزارش به سایت کپکان رفته است و به کمک یکی از همافرها آن‌جا را بررسی می‌کند.
مهدی به همراه یکی از سروان ها در حال قدم زدن در محوطه می‌باشد که متوجه یک هواپیما می‌شود و درباره آن نیز اطلاعاتی می‌گیرد.
مهناز از مادربزرگ مهدی خداحافظی می‌کند و سوار بر قطار به سمت تهران می‌رود که در حین سفر متوجه حضور مهدی در قطار می‌شود و از واگنش بیرون می‌رود و یواشکی او را نگاه می‌کند و خاطرات سه سال پیش را به یادآوردی می‌کند و روزهای بودن مهدی را مرور می‌کند.
مهدی با همراهانش در واگن صحبت می‌کند و آن ها می‌گویند، می‌خواهند به تهران بروند تا زندگی بهتری داشته باشند.

منطقع کشت و صنعت جوین – سال ۱۳۵۴
مهدی روزهایی که به همراه سید و بکتاش مشغول مبارزه برای سرنگونی حکومت شاه و بیرون آمدن از زیر بلیط آمریکایی ها و قرار های یواشکی گروهک هایشان را به یاد می‌آورد و اتفاقات آن زمان را در دفترچه خاطراتش می‌نویسد.
جاده هتل کازینو آبعلی – سال ۱۳۵۴
مهدی مخفیانه درحال دید زدن ماشینی که در آن سرهنگ آمریکایی حضور داشت بود و بعد از آمار دادن به بکتاش و دوستش برای ترور او خودش ماشین اسکورت ارتش را متوفق کرد و با خوردن تیر در پهلویش از آن‌جا فرار کرد اما سرهنگ شریف‌زاده به به دنبالش دوید…
مهدی در فکر است که قطار دچار مشکل می شود و تعدادی وسایل روی سرش می‌خورد و بعد از آن قطار متوقف می‌شود او برای فهمیدن ماجرا از قطار پیاده می‌شود و از دور آن‌ها را دید می‌زند که گویا چند نفر خراب کار برای مسیر ریل قطار مشکل‌ پیش آورده اند.
بعد از کمک مامور ها قطار باز حرکت می‌کند که مهناز مهدی را می‌بیند که زخمی شده است.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا