خلاصه داستان قسمت ۱۰ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۰ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست در این مطلب از سایت جدولیاب می باشید. تا آخر این مطلب همراه ما باشید. این مجموعه به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و اینجی بالابانوغلو آهیسکا (İnci Balabanoğlu Ahıska) و به نویسندگی تونا کیگی و گولبیکه اوته ساخته شده است. بازیگرانی که در این سریال ترکی نقش آفرینی کردن عبارتنداز؛Hakan Yılmaz, Selen Soyder, Eylül Tumbar, Enes Koçak, Berat Yenilmez, Sema Çeyrekbasi, Yigit Kagan Yazici, Yonca Sahinbas, Serhan Onat, Yigit Kalkavan, Hivda Zizan Alp, Çagla Boz, Sait Genay.

قسمت ۱۰ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست
قسمت ۱۰ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

قسمت ۱۰ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

آلیزه برای مهمونا یکی از خاطراتشو تعریف میکنه که برای یکی از مشتری ها بوراک با ماکارونی درست کرده همگی جا میخورن و میپرسن چجوری؟ آلیزه میگه دستورشو بهتون میدم راحته سراپ سعی تو تخریبش داره اما مهمونا خوششون میاد و میگن حتما امتحان میکنیم. دنیز گوشیشو چک میکنه که میبینه هازال بهش پیام داده که با اون پسری که تو فضای مجازی آشنا شده بود قرار گذاشته و داره میره گوشیش روشن باشه که میخواد بهش گزارش لحظه به لحظه بده دنیز سریعا بهش زنگ میزنه که میبینه گوشیش خاموشه و شوکه میشه سریع به همه خبر میده به اونجا بیان و به آلیزه هم زنگ میرنه. آلیزه به اونجا میره که سرکان با دیدنش میگه تو اینجا چیکار داری؟ او میگه نمیدونم دنیز گفت سریع بیام و باهم پیش بقیه میرن. صنم به نورالدین و میتاد میگه من تصمیم گرفتم به سرکان ترفیع بدم به مدیر تعمیرات دیدم که به خوبی تونست اون بچه و آلیزه را از آسانسور دربیاره میتاد مخالفت میکنه که در آخر مجبور میشه قبول کنه. بچه ها باهم حرف میزنن و میگن از هازال بعیده گوشیش خاموش باشه اون دائم سرش تو گوشیه! با شنیدن ویس هازال، سرکان متوجه میشه که مدل موتوری که صدای اگزوزش میاد چیه و حدس‌هایی میزنه.

او آدرس محلی را به آلپ و بقیه میده و بهشون میگه که برن اونجا اونم پشت سر راه میوفته که آلیزه میفهمه داره اونارو دست به سر میکنه و با سرکان راهی میشه. آلپ مدام غر میزنه که چرا آلیزه با اون رفت و باهاشون راهی نشد! سپس به هتلی دیگه میرسن و میرن پرسجو که ببینن هازال اونجاست یا نه از طرفی سرکان و آلیزه به آدرس دیگه ای رفتن که هازال را اونجا نمیبینن و موقع برگشت آلیزه لنگه گوشواره هازال را روی زمین میبینه و استرس میگیره سرکان به آلیزه میگه بشینه تو ماشین تا برگرده. چندتا مرد هازال را دوره کردن و ازش میخوان تا رمز کارت بانکی که تو کیفش بوده را بهشون بگه اما هازال نمیگه که همان موقع سرکان از راه میرسه و با اونا درگیر میشه و هازال را نجات میده. وقتی به ماشین میرسن میبینن آلیزه نیست و فکر میکنن اونو هم بردن اما آلیزه با پسری که گیرش انداخته موقع فرار میاد و سوار ماشین میشن و میرن به هتل خودشون و به بقیه بچه ها خبر میدن برگردن. تو خال هازال را سرزنش میکنن واسه کار بچه گانه ای که کرده.

اسما که پیش سراپ و مهمونای رفته با بهار حرف میزنه و میگه که ازدواج آلیزه با سرکان الکیه و قراردادی و واقعی نیست بهار خوشحال میشه و با سرکان تماس میگیره و تو ساحل قرار میزاره. سرکان میگه با دوست دوران بچگیش قرار داره و میره، آلیزه به خونه میره و سراغ سرکان را میگیره که سراپ از قصد میگه کجا رفته آلیزه وقتی به اونجا میرسه میبینه که با بهار قرار داشته و ناراحت میشه و از پشت دیوار فالگوش وایمیسته. بهار به سرکان میگه که میدونم ازدواجتون الکیه چرا اینکارو کردی؟ سرکان میگه کی بهت گفته؟ آلیزه؟ او به دروغ تایید میکنه که سرکان ناراحت شده بهار میگه عاشقش شدی ازدواج کردی؟ سرکان برای تلافی میگه نه اصلا واسم مهم نیست فقط قرارداده آلیزه که شنیده ناراحت میشه و یکراست میره خونه پدرش. سرکان به خونه میره و سراغ آلیزه را میگیره و بهش پیام میده که کجایی؟ آلیزه بهش میگه من تسلیم این بازی شدم برگشتم خونه پدرم سرکان شوکه میشه. آلیزه به پدرش میگه اومدم بمونم و بغلش میکنه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا