خلاصه داستان قسمت ۱۱۴ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۱۴ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد

قسمت ۱۱۴ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۱۱۴ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۱۱۴ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

کراج به کارگردان زنگ میزنه و می‌پرسه که همه چیزو برام تعریف کن تا ببینم چه اتفاقی افتاده قبلش یا نه! کارگردان براش توضیح میده که وقتی قسمت آخر سناریو سریال گودال را برامون فرستاده شد به یکی از افرادمون دادیم تا به مصطفی برسونه، اونم گفت وقتی مصطفی سناریورو خوند هیچ حرفی نزد و امضا کرد ولی امروز اصلا پیداش نشد تا الان داشتیم همه سکانس هایی که مصطفی توش نیست را فیلمبرداری می کردیم ولی الان ما لنگ مصطفی هستیم هر جور که شده پیداش کن. گولن از کراج میپرسه که اتفاقی افتاده؟ چیزی شده؟ کراج بهش میگه مگه ما روزی داریم که بدون دردسر باشه؟ مصطفی غیبش زده! یه زن مصطفی را با طناب بسته و چشمش و دهنش را بسته و داره او را از شهر خارج می کند‌. پریده از چینار تعریف میکنه و میگه شنیدم که سناریو سریال آلپ را تو نوشتی بهت افتخار می کنم خیلی هم خوب بود. سپس دجله اعلام میکنه که می خوام برم داخل آب بخورم کسی چیزی میخواد یا نه؟

کسی چیزی نمیگه و وقتی دجله میخواد برگرده به تراس جیدا جلوشو میگیره و میگه چه حسی داری از اینکه بازیگر منو دزدیدی؟ از سودی که ازش بهت رسید خوشت اومد؟ او بهش میگه من راه دیگه ای نداشتم جیدا خانم آلپر داشت از دستمون در میرفت میخواست بره با یک آژانس دیگه همکاری کنه مجبور شدم که این کارو کنم. جیدا باور نمی کنه و بهش می گه ولی من اینجوری فکر نمی کنم و احساس می کنم تو خودت بهش زنگ زدی و پیشنهاد دادی و در آخر بهش میگه جواب این کارتو می گیری و ازش سودی بهت نمیرسه و میره.. دجله حالش گرفته میشه و وقتی پیش باریش برمیگرده ازش می پرسه که چی گفت؟ او میگه میخواستی چی بگه؟ تهدید کرد. سپس مرال می‌گه نظرتون چیه برای دستیار شدنم یه جشن بگیریم؟ به امراه و گولن هم میگیم بیان سپس به آیدین نگاه میکنه و میگه تو هم بیا، آیدین قبول میکنه. دجله و باریش از اینکه مرال او را دعوت کرده جا می خورن و حس می‌کنن که بینشون داره اتفاق‌هایی می‌افتد و خوشحال میشن.

بازیگری به اسم تیمور به امراه زنگ میزنه و او هم به چینار خبر میده چینار استرس میگیره و میگه چرا یکدفعه میخواد بیاد؟ چینار از دجله میپرسه که تیمور بهش زنگ زده یا نه، دجله با چک کردن گوشیش متوجه میشه که سه تماس از دست رفته ازش داره و همشون استرس میگیرن. کراج میخواد بر سر صحنه فیلمبرداری سریال گودال بره که جیدا جلوشو میگیره و میگه هر کسی دیگه ای بود میگفتم رقابته عیبی نداره اما از آنجایی که دجله دختر تو هست همون قدر که تو پشت اونو میگیری باید همون قدر هم پشت من باشی و از اونجا میره. کراج حسابی بههم میریزه که دجله را میبینه بهش میگه چرا همچین کاری کردی؟ چرا به من چیزی نگفتی؟ دجله کلافه میشه و میگه مجبور بودم چرا همتون همین حرفو میزنین؟ الان کار دارم بزار وقتی برگشتم اونموقع بیا منو سوال پیچم کن. کراج بعد از رفتن دجله از این عصبانیت دجله جا میخوره.

بعد از چند دقیقه تیمور با زنش به اونجا می‌آیند و به آنها میگن که ما می‌خواهیم از هم جدا بشیم چینار شوکه میشه و میگه شما تازه ازدواج کردین چرا می‌خواین طلاق بگیرین؟ گولن و امراه با همدیگه درباره روزهای هفته حرف می‌زنند گولن به امراه میگه من از روزهای دوشنبه متنفرم همین که یکشنبه غروب میشه غم و غصه ها رو سرم میشینه دوشنبه ها هم همیشه یه اتفاق بد میافته هم باید کار کنیم همان موقع طغرل میاد و با حرفاش آن‌ها را حرص میده و در آخر میگه می خوام یک جلسه آموزش برای دستیار ها بزارم امیدوارم کارتون تموم بشه زود بیاید. بعد از رفتن ان گولن به امراه میگه اگه دوشنبه آدم بود قطعاً طغرل بود. زنی که مصطفی را دزدیده یکی از طرفدارهای دو آتیشه نقش مدد در سریال گودال هست که اسمش آیسله. او را به یک کلبه میبره و بهش میگه این کلبه را نگاه کن مثل کلبه تو گوداله مگه نه؟ مصطفی میگه مگه زده به سرت؟ دیوانه شدی؟ چی داری میگی؟ من مدد نیستم مدد واقعی نیست من فقط نقش بازی کردم اسم من مصطفاست.

ولی اون زن باور نمیکنه و میگه تو مددی مصطفی بهش میگه کارت‌ملی منو بردار ببین اسمم مصطفی‌ست. آیسل با دیدن اسم مصطفی تو کارت ملی جا میخوره ولی بهش میگه فکر خوبی کردی وقتی گودال تموم بشه پلیس میاد تا دستگیرت کنه این جوری با نشون دادن این کارت جعلی تورو دیگه نمیتونن دستگیر کنه. مصطفی میگه دوربین مخفی مگه نه؟ دوربین کجاست؟ بس کنین این شوخی بازیه مسخره‌رو. وقتی او را به طرف یه دیوار میبره میبینه که تمام عکسهای مدد اونجا چاپ شده و به دیوار زده شده مصطفی حسابی جا میخوره و میگه این چیه دیگه؟ آیسل بهش میگه توی خونه فقط باید درباره عشق صحبت کنیم مصطفی جا میخوره و بهش میگه داری چی میگی؟ من متاهلم، مصطفی از دست این طرفدارش به شدت کلافه و عصبانی میشه و نمیدونه باید چیکار کنه. تو آژانس تیمور و زنش به اسم دیدم حسابی با هم دیگه دعوا می کنند درباره رفتار هایشان در خانه از مسائل شخصی گرفته تا بازیگری چینار و دجله به داخل اتاق میرن و بهشون میگن که یخورده آروم باشین تا حرف بزنیم ببینیم چی به چیه اما دیدم به چینار می گه به جای این کارا برام یه وکیل پیدا کن تا زودتر ازش طلاق بگیرم.

دجله میگه آخه مگه میشه شما با عشق زندگی کردین و با طلاقتون ریتینگ فیلم میاد به رده ده، دیدم میگه دیگه نه میتونم باهاش زندگی کنم نه تو فیلم باشم و به دجله میگه سریعتر برام یک وکیل بگیر من می خوام از این سریال بیام بیرون. جیدا از سر و صدا می فهمه که اتفاقی افتاده و از طغرل میپرسه که چی شده؟ طغرل میگه ازدواجی که با عشق سریالی شروع شده بود داره تموم میشه جیدا میگه همیشه همین بوده که دو تا بازیگر با هم یا خیلی خوشبخت میشن یا کارشون به اینجا میرسه و به اتاقش بر می گرده. چینار دنبال دیدم میره و انو دلداری میده و میگه تو خودت میگفتی که یه مدت نمیخوای بعد این سریال بازیکنی میخوای بچه دار بشیم و اسمشو چیزی بزاری که کسی تا حالا نذاشته مگه نمیگفتی؟ دیدم بهش میگه هرچی بود تموم شد من نمیتونم دیگه با اون زندگی کنم و بهش میگه هر چه سریعتر برام یک وکیل بگیر. دجله با درماندگی با خودش میگه الان من باید چیکار کنم بدبخت شدیم هم من بدبخت شدم هم آقا چینار….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا