خلاصه داستان قسمت ۱۲۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۲۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال ترکیه ای که یکی از پربیننده ترین و پربحث ترین سریال های شبکه تی آر تی محسوب می شود، بر اساس داستانی واقعی درباره بیماران یه روانپزشکی به نام گولسرن بوداییجی اغلو می باشد. پخش سریال ترکی آپارتمان بی گناهان در ژانر هیجان انگیز و درام در شبکه های ترکی از ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۰ بود و از شبکه های جم تی وی از شهریور ۱۴۰۰ روی آنتن رفت.

قسمت ۱۲۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان
قسمت ۱۲۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

خلاصه داستان قسمت ۱۲۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

گلبن و اسد وقتی به خانه شنور مادر اسد میرن و چشمش به غذاهای روی میز می افتد حالش بد میشه و خودشو کنترل میکند و بهشون میگه من یه دستشویی برم دستامو بشورم بیام. اینجی برای همه دلمه می کشد و همشون ازش تعریف میکنن نریمان می‌گه از اگه شنیده بودم دلمه هات خیلی خوشمزه است. حکمت خان تعریف میکنه و میگه خیلی خوشمزه است اما ای کاش گوشت هم داشت اینجی بهشون میگه ایشالا دفعه بعد هان میپرسه پس گلبن کجاست؟ نریمان بهش میگه خونه مادر دوستش شام دعوته هان فکرش سمت شنور خانم میره و ازش می پرسد خونه شنور خانوم؟ نریمان تایید میکنه هان با عصبانیت به صفیه میگه آبجی تو چطور گذاشتی بره؟ میدونی که حالش بد میشه استرس بهش دست میده نریمان بهش میگه خیالت راحت داداش آنها با هم صبح آشنا شدن تو همین کافه نزدیک خونه باهم حرف زدن چای خوردن اونم شام دعوتش کرد همه چی رو به راه غصه نخور.

اینجی نظر صفیه را می‌پرسد درباره غذا اما صفیه با اینکه غذاش خوب شده تعریف نمیکنه و بهش میگه خیلی شفته شده یه خورده هم بی مزه ست اما در کل میشه خورد ولی اگه بهترین غذایی که درست می کنی اینه دیگه نمی دونم باید چی بگم! اینجی که منظورش را میفهمه تشکر میکنه و لبخند میزنه شنور خانم به اسد میگه این دختر یک ربع شده که تو دستشوییه نکنه اتفاقی افتاده! نکنه در روش قفل شده؟! برو ببین کجاست! اسد بهش میگه الان میاد سپس بهش گوشزد میکنه می‌گه مامان فقط چند تا نکته رو من بگم گلبن زیاد اهل گوشت نیست زورش نکن که گوشت بخوره نکته بعدی اینه که زیاد درباره ازدواج حرف نزن بهش فشار نیار بزار راحت باشه همان موقع گلبن از راه میرسه و با هم دیگه به سر میز شام میرن. اسد که میدونه گلبن بدون ملافه چندشش میشه روی صندلی‌ش ملافه میندازه که مادرش بهش میگه این چه کاریه دیگه پسرم؟ مگه خونه ارواحه؟

زود برش دار! گلبن ناچارا مجبور که روی صندلی بشینه شنور به گلبن تعارف میکنه تا از دلمه ها بخوره اما گلبن بهش میگه میتونم نخورم ؟ شنور اصرار می کنه و می گه به خاطر من فقط یه قاشق، اسد به مادرش میگه زورش نکن مامان بذار هر چی دوست داره بخوره گلبن بهش میگه من گوشت نمیتونم بخورم به خاطر همین مادر اسد زورش نمیکنه و میگه هرچی دوست داری بخور. سر میز شام حکمت از اینجی میخواد دوباره برایش دلمه بزارد. صفیه بهش میگه بسه دیگه بابا پنجمین دلمه هستش که میخوای بخوری واست خوب نیست انقدر زیاد، حکمت بهش میگه حسودیش شده و روبه اینجی می‌گه تو‌دلمه بریز این به غذاهای تو هم حسودی میکنه هان طرفداری صفیه را میکنه و بهش میگه چرا این حرفو میزنی بابا؟ هرچی باشه آبجی براش زحمت میکشه حکمت بهش میگه حالا هی طرفداری بکن ازش از وقتی ناجی اومده کلا ما را گذاشته کنار ما را به یک نفر که هفت پشت غریبه است فروخته حالا هی طرفدارشو کن.

صفیه ناراحت میشه و سر میز بلند میشه و میره. اینجی از هان میخواد تا بره دنبال صفیه اینجوری شاید با هم آشتی هم بکنن. هان اول از صفیه تشکر میکنه و میگه مرسی که اینجی را به آشپزخونه راه دادی صفیه بهش میگه به خاطر تو این کارو نکردم دلم به حالش سوخت من میترسیدم که اون بهت صدمه بزنه ولی در واقع تو بهش صدمه میزنی هان با کلافگی بهش میگه من هیچ وقت کاری نمیکنم که به اینجی صدمه بزنم صفیه بهش میگه به منم اینارو میگفتی ولی در آخر چی شد؟ تو الان لبه پرتگاهی! هان بهش میگه کسی که لبه پرتگاهه من نیستم ناجیه اگه من نبودم اون الان ته پرتگاه بود! هان تا میخواد بره میبینه که اینجی حرف‌هایشان را شنیده ازش میپرسه مگه تو چیکارش کردی؟ هان بهش میگه من هیچ کاری نکردم فقط ازش خاصم اون راه درمانی که تو آمریکاست را امتحان کنه. بعد از خوردن غذا گلبن به آشپزخونه میره تا تو شستن ظرف ها کمکش کنند اما مادر اسد بهش میگه نمیخواد تو ماشین ظرفشویی میزارم. گلبن که دلش راضی نمیشه میگه پس من اینا رو یه آب بگیرم که فیلتر ماشین را کثیف نکنه.

شنور خانم هم قبول میکنه اما وقتی آب کشیدن او را میبینه حسابی جا میخوره و از وسواسی بودن بیش از حدش میترسد. فردای آن شب وقتی ناجی از خواب بیدار میشه میبینه که اون پرنده حالش خوب شده با خوشحالی تومریس را بیدار میکنه و دخترش با خوشحالی بهش میگه به خاله صفیه زنگ بزن و خبر بده حتما خوشحال میشه. ناجی دم در خانه اش میره و بهش میگه که پرنده حالش خوب شد صفیه هم خوشحال میشه ناجی باهاش قرار میزاره که شب برن بیرون. شنور خانم به گلبن زنگ‌میزنه تا همدیگر را ببینند اول بهش میگه اگه اشکالی نداره بیام خونتون اما گلبن مخالفت میکنه و بهش میگه حال پدرم زیاد خوب نیست خونه مرتب نیست و باهاش همان کافه قبلی قرار میذاره گلبن زودتر به اونجا میره و میز را ضدعفونی میکند و ملافه اش را روی صندلی می اندازد.

شنور خانم که حدس هایی درباره گلبن زده از قصد زودتر به اونجا رفته و او را زیر نظر دارد تا ببینه چیکار میکنه وقتی جلو میره ازش میخواد تا روی یه صندلی دیگه بشینن اما گلبن میگه سفارش چای دادم احتمال داره سفارش ها قاطی بشه دفعه بعد اونجا میشینیم. مادر اسد مطمئن میشه که حدس هایش درباره گلبن درسته. گلبن بهش میگه فکر میکردم به خاطر اینکه یه خورده متفاوتم از من خوشتون نیومده. شنور بهش میگه من ازت خیلی خوشم اومده تو دختر خیلی مهربون و دل پاک هستی با نزاکت و با شعوری گلبن خوشحال میشه و تشکر میکنه و بهش میگه شما هم همینطوری اما شنور بهش میگه ولی امروز می خوام نزاکت را بزارم کنار و بهش میگه من تو رو درک می کنم با این بیماری کاملا آشنام یکی از همسایه هامون همینجوری بود مرض وسواس داشت انقدر به همه چیز وسواس داشت که کسی را خونش راه نمی داد مثل امروز تو به خاطر همین تو کافه قرار گذاشتی نه؟

انقدر بیماریش وخیم شد که حدود ۱۵ سال بود از خونش در نمی اومد حتی در دندانپزشکی هم نمی رفت و با موچین دندانهای خودش را می کشید صدای داد و فریادش را ما می شنیدیم. گلبن با چشمان اشکی به شنور خانم چشم دوخته او بهش میگه فقط یک راه داره اونم اینه که درمان بشی تو قصد داری که درمان بشی؟ اگه میخوای درمان بشی و بگی که مامان شنور من قول میدم که خوب بشم اون موقع من حرفی ندارم اما با این وضعیت نمیتونی به خانه زندگیت برسی به خودت هم نمیتونی برسی چه برسه به اسد و بچه و در آخر بهش میگه نه من وقت تو رو بگیرم نه تو وقت مارو سپس اونجا رو ترک میکنه. گلبن گریه کنان به دم خانه اسرا میره و بهش میگه به کمکت احتیاج دارم…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی آپارتمان بی گناهان + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا