خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکیه ای با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکیه ای با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امیدها و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد.سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۱۲ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۱۲ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۱۲ سریال ترکیه ای با منیجرم تماس بگیر

دجله به سمت خونه باریش میره. وقتی میرسه میبینه که ماشین باریش با سرعت رد میشه و اول فکر میکنه خوده باریش بوده ولی وقتی به داخل خانه میره، باریش بهش میگه که داداشم بود باهم بحثمون شد اونم رفت. دجله میگه سریع چندتا عکس انتخاب میکنم میرم که باریش میگه خودم انتخاب کردم الان بیا بریم تو حرف بزنیم. باریش برای دجله تست درست میکنه و باهم حرف میزنن. باریش به دجله میگه مثل دارو میمونی واسم آرومم میکنی سریعا، دجله خوشش میاد و میگه تا حالا به دارو تشبیه نشده بودم و باهم میخندن. فردای آن روز دجله تو اتاقش هست که براش یه پیتزا میفرستن. دجله به امراه میگه تو سفارش دادی؟ که امراه میگه نه، بکیر میگه ماله توعه دجله و با یه نوشته بهش میده امراه میگه عه ماله توعه؟ پس ازش یخورده میخورم، دجله نوشته را میگیره تا ببینه چیه که میبینه باریش واسش نوشته این پیتزا جای پیتزای دیشبی که نتونستی بخوری نوش جونت، دجله خیلی خوشحال میشه.

چینار پیش ملیسا میره و باهاش حرف میزنه تا راضیش کنه با ادیس نرم بشه. چینار بهش میگه کارگردان امروز میخواد چند سکانس عشق بازی و عاشقانه ازتون بگیره، ملیسا میگه من اصلا نمیتونم حتی فکر کنم که بهش دست بزنم چندشم میشه، چینار بعد از چند دقیقه صحبت کردن باهاش بالاخره راضیش میکنه. از طرفی فریس با ادیس حرف میزنه و بهش میگه سکانس اون روزو. ادیس میگه ملیسا اصلا خوب حس نمیگیره منم حسم نمیاد اصلا و در آخر فریس هم راضیش میکنه. تو کارخانه برای ضبط سکانس همه جمعن و چند بار ادیس و ملیسا اون سکانسو بازی میکنن ولی درست در نمیاد‌. عکس های برن و باریش را برای دجله میفرستن، دجله به فریس زنگ میزنه و خبرشو میده که فریس میگه برو به برن و باریش بده و سریع برگرد آژانس. جولیده امراه را میبینه و ازش میپرسه که چیشد؟ من قبول شدم واسه اون نقش؟ امرا بهش میگه نه و به جولیده میگه غصه نخور چینار میاد واست یه نقش درست حسابی پیدا میکنه.

ادیس و ملیسا یه سکانس دیگه بازی میکنن که ملیسا رو لباسش عنکبوت میبینه و میترسه همونجوری که جیغ میزنه و اینور اونور میره که به چراغ میخوره و باعث آتیش سوزی میشه، ادیس ملیسارو نجات میده و میبرتش یه گوشه و دلداریش میدهد که کارگردان به تصویر بردار سریعا خبر میده که ازشون فیلم بگیره و بهترین صحنه را ازشون فیلمبرداری میکنه. بعد از آن ملیسا و ادیس باهم رابطشون خیلی خوب میشه و ادیس به چینار میگه اگه شخصیت ملیسا تو فیلم نباشه و زود بمیره من بازی نمیکنم و ملیسا هم به فریس میگه اگه ادیس نباشه تو فیلم کلا فیلم واسم بی معنیه. دجله به سمت خانه باریش که تو راه پوستر مارلون براندو را میبینه و برای باریش میخره. وقتی به خانه باریش میرسه عکسارو بهش نشون میده. تا میخواد پوسترو بهش بده برن باریشو صدا میزنه که دجله میبینه برن هم اونجا بوده و تو ذوقش میخوره. باریش دجله را صدا میزنه و میگه بیا تابلو جدیدمو ببین برن واسم خریده، دجله وقتی تابلو را میبینه، میفهمه که همون پوستریه که اون واسش خریده بوده.

دجله ناراحت میشه و میگه باید برم آژانس کار دارم و پوستر را دیگه به باریش نمیده‌. فریس به آژانس میره که میبینه یه فردی ناشناس تو اتاق جلسه هست. از چینار میپرسه که اون کیه، چینار میگه از مالیات اومدن اسمش نجاته، فریس خودشو مرتب میکنه و به چینار میگه برم ببینم میتونم مخش کنم یا نه. وقتس به اتاق میره نجات محل نمیده بهش. فریس به اتاقش میره و میگه چقد قیافش آشنا بود من اینو کجا دیدم. فریس بعد از چند دقیقه فکر کردن میفهمه که همان همکلاسی دوران دبیرستانش هست که اتفاقا چند وقت پیش تو فضای مجازی جوابشو خوب نداده بود. فریس دوباره پیش نجات میره و وقتی میبینه خوب رفتار نمیکنه میگه دیگه با همکلاسی قدیمیت که نباید اینجوری رفتار کنی و ازش به خاطر رفتارش تو فضای مجازی معذرت خواهی میکنه. چینار پیش جولیده میره و دلداریش میده. جولیده میگه واسه انتخاب نشدنم ناراحت نیستم من این نقشو دوسش داشتم، دوست داشتم بازیش کنم. چینار در آغوشش میگیرد و میگه اصلا این نقش خدمتکار واست خوب نبود تو هنوز اول کاری بخوای واسه هر سریال و فیلم اینجوری ناراحت بشی اصلا وارد این حرفه نشی بهتره.

چینار، جولیده را بیرون میبرد تا حال و هواش عوض بشه که یکی از بازیگرای کراج را میبینه و درباره سریال جدیدش حرف میزنن. در آخر چینار بهش میگه مزاحم نمیشم بعدا که قرارداد بستین بیشتر همدیگرو میبینیم که او به چینار میگه البته که با اینکه راهتون از هم جدا شده ولی باز هم همدیگرو میبینیم. چینار میگه راهمون جدا شده؟ یعنی چی؟ که به چینار میگه کراج با یه آژانس دیگه قرارداد بسته دیگه، چینار و جولیده شوکه میشن و سریعا خودشونو به آژانس میرسونن. دجله به اتاق فریس رفته که فریس از دجله تشکر میکنه. دجله میگه واسه چی؟ فریس میگه عکس های خوبی شده ازت ممنونم، دجله میگه من که کاری نکردم عکاس کارشو خوب بلد بوده، فریس میگه بالاخره تو انتخاب لباس و آرایش و مدل مو کمک کردی. دجله خوشحال میشه و میگه من تمام سعیمو کردم که کارا خوب پیش بره‌، دجله قبل از بیرون رفتن از اتاق به فریس میگه که کراج با یه شرکت دیگه میخواد قرارداد ببنده.

همان موقع فریس یکدفعه سر و صدای چینار را میشنوه که داد میزنه اون عوضی کجاست؟ اون بی چشم و رو کجاست؟ اون خانه خراب کن کجاست؟ پریده ازش میپرسه چیشده؟ کیو میگی؟ که چینار میگه مگه کسی به جز کراج خانه خراب کن هست؟ کراج میاد و میگه چیشده؟ چرا همه جارو گذاشتی رو سرت؟ همان موقع فریس میاد و به سمت کراج حمله میکنه که میگیرنش و وقتی پریده ازشون میپرسه چیشده؟ چینار میگه با یه آژانس دیگه میخواد قرارداد ببنده از اینجا بره. پریده شوکه شده و نگاهش میکنه که کراج میگه میخواستم بهتون بگم که چینار داد میزنه کی؟ مثلا از تو آژانس جدید میخواستی ایمیل بزنی بگی؟ پریده با چشمانی اشکی بهش نگاه میکنه و میگه چجوری شبا میخوابی؟ فقط دوست دارم بدونم وقتی میخوای بخوابی چشاتو میبندی وجدانت راحته؟ و میره….

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا