خلاصه داستان قسمت ۱۴ سریال ترکی گلجمال + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال های ترکیه ای قسمت ۱۴ سریال ترکی گلجمال را قرار داده ایم. با ما همراه باشید. سریال گل جمال (Gülcemal) یکی از موردانتظارترین سریال‌های جدید ترکی است که با استقبال فوق‌العاده‌ای پس از انتشار روبه‌رو شد. داستان سریال گل جمال حول محور شخصی به همین نام می‌چرخد. مورات اونلامیش ، ملیس سزن، ادیپ تپلی، نایلای اردونماز ، آتیلا شندیل  بیرجه آکالای مروه سوی و… بازیگران اصلی این سریال هستند.

قسمت ۱۴ سریال ترکی گلجمال
قسمت ۱۴ سریال ترکی گلجمال

قسمت ۱۴ سریال ترکی گلجمال

دوا تو اتاقش نشسته که یه نفر از خدمه اونجا میره و رگال لباساشو میبره و میگه آقا گلجمال گفتن اینو بیارم واستون اینجا و بهش اطلاع میدن که میز صبحانه چیده شده بیاد. دوا ناراحت میشه که لباساشو آوردن پایین و بهم میریزه. مرت به ظفر زنگ می نه و باهاش دعوا میکنه که چرا همچین بلایی سر دوا آورده داشته میمرده! و تهدیدش میکنه که اگه همچین کاری کنه به گلجمال همه چیزو میگه ظفر میخنده و میگه به فکر خودتم باش اونموقع معلوم نیست چه بلایی سر تو میاره. گل اندام قبل از اومدن همه سر میز با وفا تنهاست که او ازش میخواد اگه مشکلی داشت بهش بگه گل اندام باهاش دعوا میکنه که تو مگه کی هستی که به تو مشکلمو بگم؟ من شوهر دارم داداش دارم! سپس همون موقع بقیه سر میز میان. گلجمال وقتی میاد میگه یه سینی صبحانه آماده کنین آنها میگن به دوا گفتیم میاد اینجا گلجمال میگه واسه یکی دیگه میخوام. دوا میاد که گلجمال درباره مزایده ای که توش شرکت کردن حرف میزنه و به وفا میگه کاراشو بکنه سپس رو به گل اندام میگه واسه دکتر وقت گرفتم میریم ببینیم بچه خوبه یا نه گل اندام سعی میکنه منصرفش کنه اما موفق نمیشه. وقتی میخواد بره دوا ازش میخواد تا بره پدرشو ببینه وفا میگه یه تاکسی واسشون خبر کن هرجا میخواد بره، بره دوا جا میخوره از بی محلیش.

دوا وقتی به بیمارستان میره ایپک بهش میگه که این بلارو ظفر سرت آورده او جا میخوره و میگه چرا همچین کاری باید بکنه؟ ایپک بهش میگه که آرمان گفته بهش بعدشم میخواسته به زور بفرستتش بره لندن که آرمان به خانه گلجمال رفته و اونجا میمونه دوا با عصبانیت به طرف خانه ظفر میره. گل اندام با گلجمال و مرت به بیمارستان رفتن که گل اندام به بهونه های مختلف میخواد برن خونه اما موفق نمیشه. وفا که دوارو تعقیب میکرده میبینه داره میره خونه ظفر و فکر میکنه میخواد بره خبرهای مزایده را بهش بده و جاسوسی کنه که به گلجمال زنگ میزنه و خبر میده. ظفر با دیدن دوا از بقیه میخواد برن دوا باهاش دعوا میکنه و جواب میخواد که چرا میخواسته بکشتش؟ ظفر میگه گلجمال اون هیولا اونارو بهت گفته تو هم باور کردی آره؟ دوا میگه نه اون هیولانیست کسی که هیولاعه تویی! پسرت بهم گفته وقتی پسرت تورو باور نداره جرا من باید داشته باشم هان؟ و باهاش با صدای بلند دعوا میکنه میکنه و بعد از زدن حرفاش از گلجمال دفاع میکنه و از اونجا میره. ظفر میخنده و میگه آماده باشین عروسی در پیش داریم عروسی دوا و گلجماله!

گل اندام میخواد بهشون بگه که بچه سقط شده اما همان موقع نوبتش میشه و میره داخل اتاق. دکتر متوجه میشه که رحم خالیه کلا کیسه آبی نیست گلجمال میگه پس چرا چیزی نمیبینم؟ گل اندام میخواد بگه که دکتر سریع میگه نه کیسه آب هست ولی نفخ داره شکم واسه همینه چیزی دیده نمیشه سری بعدی اینم از شانس شما بوده و به گل اندام لبخند میزنه و میرن. وقتی به خانه برمیگردن به بهونه جا گذاشتن گوشیش تو ماشین برمیگرده و به وفا میگه کار تو بوده آره؟ با اینکه اون حرفارو صبح بهت زدم ولی تو بازم بهم کمک کردی از کجا فهمیدی؟ وقت به یاد میاره که وقتی گل اندام برای بچه اش به قبر کوچیک تو حیاط میکنده دیده بودتش ولی چیزی نمیگه و بهش میگه ماه دیگه بری دکتر میگه ضربان قلبمو نمیشنوه و کم کم موضوعو میگه از اونجا به بعد پای خودته دیگه. گل اندام از وفا تشکر میکنه و به داخل میرن. گلجمال پیش آرمان میره که میبینه دوا اونجاست دوا باهاش کمی بحث میکنه و میگه که دوباره اعتمادتو جلب میکنم و میره. او پیش گل اندام میره و بهش میگه که چجوری میتونه دوباره اعتمادشو بدست بیاره؟ و ازش میخواد بهش کمک کنه گل اندام قبول میکنه…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی گلجمال + تصویر

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا