خلاصه داستان قسمت ۲۱۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۱۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال ترکیه ای که یکی از پربیننده ترین و پربحث ترین سریال های شبکه تی آر تی محسوب می شود، بر اساس داستانی واقعی درباره بیماران یه روانپزشکی به نام گولسرن بوداییجی اغلو می باشد. پخش سریال ترکی آپارتمان بی گناهان در ژانر هیجان انگیز و درام در شبکه های ترکی از ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۰ بود و از شبکه های جم تی وی از شهریور ۱۴۰۰ روی آنتن رفت.

قسمت ۲۱۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان
قسمت ۲۱۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

خلاصه داستان قسمت ۲۱۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

دکتر به صفیه میگه حالا نوبت آشپزخانه هست باید بریم اونجارو تمیز کنیم صفیه کمی دودل و تردید داره اما با حرف های دکتر شجاعتش را جمع میکنه و به طرف آشپزخانه میره و شروع به تمیز کاری میکنه به کمک دکتر. مدام مادرش او را سرزنش می کنه و ازش میخواد تا کارش را ادامه نده اما صفیه اصلا بهش اعتنایی نمی کنه سپس ماکارونی درست میکنه برای خوردن. دکتر وقتی از آن غذا می خورد حسابی تعریف میکنه و میگه خیلی خوشمزه شده و از صفیه میخواد تا خودش هم امتحان کنه اما صفیه کمی مردد و دلش نمیخواد که غذا بخوره اما خیال مادرش بهش میگه اگه غذارو بخوری مسموم میشی صفیه با شنیدن این حرف شجاعتش بیشتر میشه و از اون غذا میخوره و دکتر خوشحال میشه. اسد و گلبن به طرف مطب دکتر رفتند تا جنسیت بچه را بفهمند که چیه. قبل از وارد شدن به اتاق، گلبن به اسد میگه من خیلی احساس گناه می کنم اسد وقتی دلیلشو میپرسه او بهش میگه چون من دوست دارم که دختر باشه نمیخوام پسر باشه می خوام همه کمبودهایی که در دوران بچگی داشتم را برای دخترم جبران کنم.

اسد او را دلداری میده و بهش میگه جنسیت اصلاً مهم نیست گلبن مطمئن باش چه دختر باشه چه پسر تو اون بچه را بدون قید و شرط دوستش داری و بهش عشق می ورزی و بهترین مادر دنیا میشی. مطمئن باش. گلبن با شنیدن این حرف لبخند میزنه و حالش خوب میشه سپس با اسد وارد اتاق وارد میشن. بعد از سونوگرافی دکتر بهشون میگه که بچه تون دختره. گلبن و اسد از خوشحالی گریه میکنند و حسابی خوشحال میشن. صفیه با توجه به گفته دکتر میخواد شب غذا درست کنه و همه اهالی ساختمان را به خانه شان دعوت کنه. به خاطر همین پیش اوکشان میره تا ازش کمک بخواد. آنها با هم دیگه به طرف خانه میرن و شروع به تمیز کردن آنجا می کنند. همه جا تمیز میشه و مثل روز اولش می شود اما وقتی به سمت اتاق صفیه میرن تا آنجا را تمیز کنند صفیه به اوکشان میگه این اتاق درش دیگه باز نمیشه و من هم دیگه به این اتاق برنمیگردم. صفیه برای همه یادداشت دعوت می نویسد و همه را دعوت می کند. هان به خانه جیلان میره تا از او دعوت کنه که شب شام بیاد خانه آنها سپس بهش ۲تا بلیط میده و بهش میگه هر وقت که بخوای با هم دیگه میریم مسافرت.

جیلان بهش میگه قبل از هر چیزی باید بریم پیش یک روانشناس و باهاش حرف بزنیم و برای فردا وقت گرفتم هان بهش میگه بزار یک شب بدون دغدغه و فکر و خیال بگیرم بخوابم و فکرم آزاد باشه فردا درباره‌اش صحبت میکنیم. گلبن و نریمان وقتی نوشته خواهرشان را می بینند حسابی خوشحال میشن و همدیگر را در آغوش میگیرند. صفیه در آشپزخانه در حال غذا درست کردن هست که خیال مادرش دست از سرش برنمیداره صفیه با کلافگی رادیو را روشن میکنه و صدایش را زیاد میکند تا صدای او را نتواند بشنود و شروع آشپزی کردن میکنه اما بین سبزیجات کرم میبینه و حالش بد میشه خیال مادرش بهش میگه این که چیزی نیست تو این خونه مار و عقرب هم پیدا میشه همه رو مثل ناجی مریض میکنی و همه رو خودت میکشی. صفیه به حرفاش اعتنایی نمیکنه اما با دیدن کرم هل میکند و دستش را میبرد. وقتی صفیه قطره خونی را میبینه که تو بشقاب افتاده حالش بد میشه ناجی از پنجره در حال دیدن صفیه هست که وقتی حالش را میبینه به گلبن زنگ میزنه و بهش میگه که بره به صفیه کمک کنه مثل اینکه به کمک احتیاج داره و گلبن خودشو سریعاً به خانه پدرش میرسونه.

صفیه با باز کردن در و دیدن گلبن حسابی ذوق میکنه و او را در آغوش می کشد و بهش میگه که خیلی به کمکت احتیاج دارم گلبن خوشحال میشه و لبخند عمیقی روی لبانش می‌نشیند و بعد از مدتها دوباره باهم دیگه به آشپزخونه میروند و شروع می‌کنند به آشپزی کردن. وقتی کارشان تمام میشود گلبن سراغ رادیو میره و با روشن کردن آن به یاد قدیم ها شروع می کنند با هم دیگه به رقصیدن و حسابی خوشحالن. موقع شام همگی سر میز جمع می شوند و همه از این وضعیت حسابی خوشحالن. حکمت سر میز شام میگه تیم کامله اما صفیه به جای خالی ناجی نگاه میکنه و به پدرش میگه نه بابا کامل نیست. همه برای عوض کردن حال و هوا و پرت کردن حواس صفیه از دستپختش تعریف می‌کنند صفیه که میبینه مثل قبل هنوز میتونه آشپزی کنه حسابی خوشحال میشه و از تعریف آنها ذوق می کند.

گلبن وقتی میبینه صفیه هنوز مثل قدیم با کنایه صحبت میکنه از خوشحالی زیر گریه میزنه و میگه خیلی خوشحالم آبجی مثل قبل شده سپس بهشون میگه واستون یه سوپرایز داریم! بچه ما دختره! همگی خوشحال می شوند و صفیه که میدونه این چه معنی برای گلبن داره از خوشحالی گریه میکنه و با چشمانی اشکی به گلبن چشم می دوزند و بهش تبریک میگن. بعد از مهمانی گلبن وقتی از خانه بیرون میاد تو راهرو حالش بد میشه و دلش درد میگیره اسد هل میکنه و میگه میخوای بریم بیمارستان؟ بریم اونجا ببینیم چی شده؟ گلبن میگه نه چیزی نیست برگردیم به خونه. صفیه بعد از رفتن همه دوباره فکر و خیال میکنه و به خودش میگه نکنه حرف ها واقعیت داشته باشه و بلایی سر بچه اسد و گلبن بیاد و حسابی ترس او را فرا می گیرد…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی آپارتمان بی گناهان + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا