خلاصه داستان قسمت ۲۲ سریال ترکی محکوم mahkum به همراه تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۲ سریال ترکی محکوم را برای علاقمندان به این سریال قرار داده ایم. برای خواندن این قسمت از سریال ما را همراهی کنید. سریال ترکی محکوم سریالی در ژانر اکشن و درام است که به خوبی توانسته خود را در دل بینندگان و منتقدین جا کند. کارگردان این سریال ولکان کوجاتورک (Volkan Kocatürk) است و بازیگرانی چون اونور تونا، اسماعیل حاجی‌اوغلو و سرای کایا در آن بازی می‌کنند. پخش سریال ترکیه ای محکوم از ۱۴ دسامبر ۲۰۲۱ (۲۳ آذر ۱۴۰۰) از شبکه FOX آغاز شده است. سریال محکوم به صورت دوبله فارسی از شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۱ از شبکه mbc persia و تکرارش روز بعد ساعات ۰۹:۰۰ و ۱۶:۴۵ پخش می شود.

خلاصه داستان قسمت ۲۲ سریال ترکی محکوم

فیرات با دیدن نازلی خوشحال می‌شود و او را در آغوش می گیرد بعد از چند دقیقه علی به اتاق نازلی میره که فیرات را آنجا میبینه فیرات با عصبانیت به علی میگه بعدا باید حساب این کارتو پس بدی! علی با ناراحتی و پشیمانی بهش میگه من فقط این کارو برای زنده ماندن و حفاظت از خواهرم انجام دادم سپس بهشون میگه باید هرچه سریعتر از اینجا بریم. علی به فیرات کمک می کند و باهم دیگه از بیمارستان خارج می‌شوند. باریش و ساشا به بیمارستان به بخش اورژانس میروند و وقتی وارد اتاق نازلی میشن می‌بینند که اونا آنجا نیستند و با دیدن رد خون روی زمین متوجه میشوند که فیرات آنجا بوده و نازلی را با خودش برده. باریش و ساشا به اتاق نگهبانی می‌روند و از طریق مانیتور دوربین های مداربسته بیمارستان فیرات را میبینند که با نازلی و علی در راهرو در حال رفتن هستن. آنها به طرفشون به سرعت می روند ‏ فیرات با علی و نازلی در یک اتاق پنهان می‌شوند‌ علی به فیرات میگه باید از پلیس ها کمک بگیریم الان دیگه نازلی هم زنده هست و بی گناهی تو به عنوان قاتل زن و بچه ات ثابت میشه فیرات بهش میگه من الان هیچ مدرکی ندارم و چون حکم حبس ابدم صادر شده بدون مدرک کاری نمیشه کرد سپس به علی میگه تو با نازلی از اونجا برن و ۲۰ دقیقه دیگه تو پارکینگ بیمارستان قرار میزارن. نازلی از خواب بیدار میشه که فیرات بهش میگه پیش علی بمونه و جای دیگه ای نره! فیرات حسابی حالش بده و درد شدیدی را تحمل می کند و خودش را به زور به پارکینگ می‌رساند علی با نازلی در پارکینگ بین ماشین ها پنهان شدند وقتی به آنجا میرسه همزمان ساشا و باریش هم از راه می رسند و فیرات آنها را روبرویش میبیند. باریش ازش میپرسه که نازلی کجاست؟ فیرات از درد همان موقع از حال میرود‌

وقتی به هوش میاد خودش را روی تخت بیمارستان می بیند که بالا سرش باریش هست باریش ازش میپرسه که نازلی کجاست؟ اما او بهش چیزی نمیگه باریش بهش میگه هر جور که شده من نازلی را پیدا می کنم. فیرات توانشو جمع میکنه و با فریاد بهش میگه که با دخترش کاری نداشته باشه و بلایی سرش نیاره. همان موقع مدیر زندان به اتاق فیرات میاد باریش که تلفن فیرات در دستش بود روی میز میزاره و از اونجا میره مدیر زندان با دیدن تلفن بکیر اونجا تعجب میکنه و تلفن را به بکیر پس میده‌. بعد از چند دقیقه طاهر وارد اتاق فیرات می شود و حالش را می پرسد مدیر زندان بهش میگه که آره عملش موفق آمیز بوده و الان هم داره استراحت میکنه. مدیر زندان که به یک سری از موضوعات شک کرده از دادستان طاهر میپرسه که تو مطمئنی فیرات دخترش نازلی را کشته؟ طاهر تایید میکنه. جمره برای ملاقات به اتاق فیرات میره. در زندان نگهبان مجاهد به بند فیرات می‌رود و همه زندانی های آنجا را برای کمک کردنشان به فیرات برای تله گذاشتن واسه باریش سرزنش میکنه. فیرات وقتی به هوش میاد با خوشحالی به جمره میگه بالاخره دخترم نازلی را دیدم و الان خیلی حالم خوبه و وقتی حالم بهتر بشه میریم تا دنبالش بگردیم. جمره بهش میگه که ولی باید برگردی به زندان! اما فیرات در جواب میگه تا زمانی که دخترم را پیدا نکردم به هیچ عنوان به زندان برنمیگردم‌. همان موقع پرستار وارد اتاقش می شود و میگه باید فیرات را برای بردن به ام آر آی حاضر کند. جمره با بکیر طبق نقشه ای که با هم کشیدن فیرات را به سمت اتاق ام آر آی می برند سپس فیرات را داخل سطل بازیافت پنهانش میکنند. جمره به بیرون از بیمارستان میرود و منتظر ماشین بازیافت می شود سپس با حرکت کردن ماشین بازیافت به سمت شرکت تعقیبش می کند. بکیر به اتاق فیرات میرود و تابلوی اسم او را با تخت کناریش که در کما هست جابجا میکند تا در این زمان نبود فیرات، کسی به او شک نکند….