خلاصه داستان قسمت ۲۵ سریال ترکی محکوم mahkum به همراه تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۵ سریال ترکی محکوم را برای علاقمندان به این سریال قرار داده ایم. برای خواندن این قسمت از سریال ما را همراهی کنید. سریال ترکی محکوم سریالی در ژانر اکشن و درام است که به خوبی توانسته خود را در دل بینندگان و منتقدین جا کند. کارگردان این سریال ولکان کوجاتورک (Volkan Kocatürk) است و بازیگرانی چون اونور تونا، اسماعیل حاجی‌اوغلو و سرای کایا در آن بازی می‌کنند. پخش سریال ترکیه ای محکوم از ۱۴ دسامبر ۲۰۲۱ (۲۳ آذر ۱۴۰۰) از شبکه FOX آغاز شده است. سریال محکوم به صورت دوبله فارسی از شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۱ از شبکه mbc persia و تکرارش روز بعد ساعات ۰۹:۰۰ و ۱۶:۴۵ پخش می شود.

قسمت ۲۵ سریال ترکی محکوم
قسمت ۲۵ سریال ترکی محکوم

خلاصه داستان قسمت ۲۵ سریال ترکی محکوم

فیرات برای اینکه باریش بهش شک نکنه با نازلی صحبت میکنه تا برای یه مدتی پیش باریش بمونه و نازلی را به او می‌دهد باریش با نازلی از اونجا میرکی فیرات از عصبانیت فریاد میزنه باریش و ساشا از اینکه دوباره تونست نازلی را بگیرند حسابی خوشحالت و با همدیگه جشن می گیرند و نوشیدنی می خورند ساشا به باریش میگه که نازلی را جای امنی فرستاده باریش مدام ذهنش درگیر که چه کسی فیلم لحظه تصادف گوگل را به فیرات داده و داره بهش کمک میکنه وکیل فیرات را با خودش به زندان می برد و آنجا ازش میپرسه که نازلی کجاست فیرات درباره تهدید های باریش به او چیزی نمیگه و ازش میخواد تا صبر داشته باشه جرم به ملاقات فیرات میاد و بهش میگه که می توانند به راحتی ثابت کنند که نازلی زنده است فیرات بهش میگه فعلاً نمیتونیم کاری بکنیم چون نازلی را باریش با خودش برد و فعلا دستمون کوتاه سپس از جرم رو میخواد تا پیش طاهر برود و ازش کمک بخواد جمره از اینکه فیرات هنوز که هنوزه به طاهر اعتماد دارد و میدونه که بهش کمک میکند کلافه میشه باریش به خانه برمی گرده و که گوگل با ترس پیشش میره و بهش میگه که اون مرد اینجا بود و باز هم سراغ فردا رو گرفت و بهم گفت که فیلم لحظه تصادف را داره باریش او را آرام میکند سپس به لابی ساختمان میرود و دوربین های مداربسته آنجا را چک میکند نگهبان را بازخواست می‌کند که چرا گذاشته یک فرد غریبه وارد ساختمان بشم نگهبان بهش میگه اون مرد کارت سکونت این ساختمان را داشت و در همین ساختمان زندگی می کند تو همان واحدی که شما واسش گرفتین باریش حسابی جا میخوره و ازش درباره اون مرد اطلاعات میخواد نگهبان میگه شما خودتون گفته بودین که ازش هیچ اطلاعاتی نگیرم باریش با شنیدن این حرف ها حسابی شوکه میشه

مدیر زندان فیرات را صدا میزند تا به اتاقش برود و ازش میپرسه که دخترت نازلی را پیدا کردی فیرات تایید میکند سپس مدیر زندان ازش میپرسه که مشکل تو با ساواش یساری چیه با کلافگی میگه بهتره از خودش بپرسیم و میخواد که به بند برگرده مدیر زندان مجاهد را صدا میزنه تا فرات را ببرد و بهش میگه که چند نفر از زندانی ها را نشان کند تا اتاق بایگانی را تمیز کنم چون میخواد بازرس بیاد و بهترین جا کثیف نباشه و مرتب باشه همبندی های سیرات با کلافگی بهش میگن که باریش از همه اطلاعات آنها خبر دارد حتی از جرم باباخان که هیچ کس از ما نمی دونیم چیه اون میدونست فیرات حسابی تعجب میکنه و رو به خان بابا میپرسه که جرمش چیه اما او چیزی نمیگه فردای آن روز باریش جان را به کلاس پیانو می فرستد گوگل استرس دارد که نکنه اون مرد بلایی سر جان بیاورد باریش با کلافگی ازش میپرسه که تو باید حواستو بیشتر جمع میکردی تا سر از کارهای شوهرت ساواش در می آوردی گوگل خاطره ای به یاد می آورد و برای باریش تعریف می کند که یه شب وقتی از خواب بیدار شده بود دید که ساواش در خانه نیست و منتظر موند تا برگرده وقتی اومد ازش میپرسه که کجا رفته بوده ساواش میگه رفته بودم به پیاده روی اما گوگل با دیدن لباس های رسمی تنش باور نمیکند و ازش حقیقت را میخواد ساواش بهش میگه من هر کاری که می کنم به خاطر آسایش زن و بچه اش هست باریش با شنیدن این حرف ها از بودجه حسابی عصبانی می شود که چرا این اشخاص را نمی شناسد و از طرفی نگران این موضوع هست که نکنه زاهد هم از این ماجرا و افراد خبر داشته باشد

جمره فیلم دوربین مداربسته ای که علی و نازلی در آن هستند نگاه می کند و آماده می شود تا به سمت دادگستری برود خاله اش پیشش میره و میگه دوستت اومده تا تو را ببینه جمر با دیدن ساشا جا میخوره و میگه واسه چی اومدی اینجا ساشا ازش میپرسه که چه کسی اون فیلم واسش فرستاده جرم را چیزی نمیگه و ازش می خواد تا هرچه سریعتر از اونجا بره جمر به دادگستری پیش طاهر میرود که میبینه داره وسایلش رو جمع میکنه طاهر بهش میگه من دیگه دادستان پرونده فیرات نیستم و دارم از اینجا میرم و از تهدید ساواش بهش میگه سپس ادامه میده و میگه که نمیدونم چرا ساواش به تو و فرات و نازلی پیله کرده جمره وقتی تاکید های طاهر را میبیند بهش نمیگه که ساواش همان باریش است باریش پیش مدیر زندان میرود و او را سرزنش میکنه که فیرات از بیمارستان فرار کرده بوده مدیر زندان بهش میگه که دختر فیرات زنده هستش به خاطر اینکه او از این ماجرا خبر دارد کلافه میشه سپس ازش میخواد تا همبندی های فرات را از همدیگه جدا کند تا به خاطر تله ای که واسه او گذاشته بودند تنبیه بشن توریست به دادگستری می رود که جمره را می بیند و ازش میخواد تا او را پیش دادستان ارول ببرد جمر اورا پیش دادستان می برد سپس از جمر میخواد تا در اتاق بماند و با گریه برای دادستان میگه که پسرش ساواش مرده و او پسرش را کشته دادستان تعجب می کند و این برداشت را می‌کند که هوش و حواس او سر جایش نیست و جدیش نمیگیره باریش به ملاقات فیرات میرود سیرات میداند که او برای این اومده تا درباره فیلم لحظه تصادف گوگل از زیر زبونش حرف بکشه به خاطر همین فیرات با طعنه بهش میگه از فردا چه خبر باریش با شنیدن این حرف جا میخورد….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی محکوم Mahkum + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا