خلاصه داستان قسمت ۳۰۱ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۰۱ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۰۱ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۳۰۱ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۰۱ سریال ترکی خواهران و برادران

سوزان پیش اکیف و نباهت می رود و قضیه را برایشان تعریف میکند انها دستپاچه میشوند و آکیف میگه که نباید به حرفش اعتماد کنی اون یه کلاهبرداره سوزان ازشون ۳ میلیون لیر قرض میخواد که اکیف میگه به خاطر سرمایه گذاری تو یه کلوب دستشون خالیه و ندارن. بعد از رفتن سوزان اکیف پیش شوال میره و میگه پول ندادنت به سادو داره دردسر میشه واست چون میخواد همه چیزو به سوزان بگه سپس ازش میخواد تا پولو به سادو بده که چیزی به سوزان نگه. فردای ان روز فاطما پیراشکی درست کرده و پیش بچه ها میره وقتی به خانه برمیگرده میبینه همه دور میز نشستن و اوگولجان از پیراشکیا تعریف میکنه. اورهان از دست اونا عصبی  میشه و از خانه میره. آکیف به انبار سادو رفته و به خاطر رفتن پیش سوزان باهاش دعوا میکنه و میگه شوال را راضی کرده تا پولو بده بهش ولی باید از اونجا بره کلا و دیگه اطرافشون نبیننش سادو قبول میکنه و آکیف به شوال زنگ میزنه که تا فردا پولو جور کنه. بچه ها به مدرسه میرن و آیبیکه وقتی از دور اومدن برک را میبینه به بهونه کتابخانه به داخل میره که برک متوجه میشه ازش فرار میکنه.

او به داخل میره و ازش میپرسه مشکل چیه چرا چند روز ازش فرار میکنه و سرد شده آیبیکه میگه اشتباه برداشت کردی اینجوری نیست برک میگه اگه مشکل مالیه مادرت از مادرم پول قرض گرفته و اون مشکل حل شده آیبیکه شوکه میشه و تو سرویس بهداشتی به مادرش زنگ میزنه و باهاش دعوا میکنه به خاطر این کارش. تو راهرو پای ایبیکه گیر میکنه به سطل زباله و آشغالها میریزه کف راهرو شوال میبینه و باهاش بد رفتار میکنه آسیه از ایبیکه دفاع میکنه و بعد از رفتن شوال اونا پشت سرش حرف میزنن که یاسمین میفهمه و با اسیه دعوا میکنه عمر میاد و پشت اسیه را میگیره و یاسمین از اونجا میره. شوال با عصبانیت میره پیش آیلا و ماجرارو میگه بهش که ایبیکه فکر کرده ازت اخاذی کردم بعد از کمی حرف زدن آیلا میگه من نمیتونم پسرمو از دست بدم بدون اون میمیرم ما از اینجا میریم این خونه رو واسه الیف میزارم ماهیانه هم واسش پول میزنم بیشتر از این ازم برنمیاد دیگه. بچه ها تو حیاط مدرسه نشستن که یه دختر وارد مدرسه میشه که اوگولجان ازش خوشش میاد او پیش تولگا میره و باهاش سلام و احوالپرسی میکنه تولگا اونو به بچه ها معرفی میکنه و میگه لیدیا دختر داییم تازه از آلمان اومده اینجا.

اوگولجان شیفته لیدیا شده که الیف از توجه او به لیدیا حرص میخوره. لیدیا از عمر خوشش اومده و کنار او میشینه و باهاش حرف میزنه سوسن و یاسمین از دور اونارو میبینن و سوسن حساس میشه نسبت به اون دختر و میگه اون کیه دیگه؟ ببین رفته کنار عمر نشسته چجوریم میخنده یاسمین سعی میکنه آرومش کنه و میگه اونجوری که فکر میکنی نیست. بعد از رفتن بچه ها لیدیا از تولگا درباره عمر میپرسه که تولگا میگه درسته خیلی خوشتیپ و کاریزماتیکه ولی اون دوست دختر داره هرچند الان باهم قهرن ولی خیلی همو دوس دارن لیدیا میگه کجاست دوست دخترش که تولگا از دور سوسنو بهش نشون میده و انها با حرش بهم نگاه میکنن. فاطما وقتی شنگول به خونه میره میگه که غذا درست کرده و امیدجانو هم خوابونده شنگول خوشحال میشه و تشکر میکنه ازش فاطما نیم سکه ای برای امیدجان به شنگول میده که او خوشحال میشه. شنگول درباره خانه و زندگیش میپرسه که او میگه ۳تا خونه داره و باغ و ویلا هم داره و از حقوق بازنشستگی شوهرش استفاده میکنه شنگول از شنیدن این حرفا خوشحال میشه و بهش میگه نگران نباش اورهان هم چند وقته دیگه مرم میشه و باهات آشتی میکنه فاطما میگه خداکنه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا