خلاصه داستان قسمت ۳۱۰ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۱۰ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۱۰ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۳۱۰ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۱۰ سریال ترکی خواهران و برادران

اکیف و یامان برای مهمون ها سخنرانی میکنن و درباره کلوب صحبت میکنن سپس آکیف دور از چشم نباهت پیش ثریا میره و گرم صحبت میشه ثریا میگه فکر میکنم از من خوشت میاد ولی نمیشه چون متعهلی آکیف درباره رابطه اش با یامان میپرسه که او میگه یامان مردی خوشتیپه و مانعی بینمون نیست درباره اش میتونم فکر کنم آکیف دستمال گردنشو بهش میده و میگه تو آنکارا افتاده بود نزدیک بود به خاطرش رابطه ام با نباهت خراب بشه ثریا تشکر میکنه. آکیف کلافه ست که متعهله و کاری نمیتونه بکنه. شنگول و حلمیه باهم رفتن به بانک و میفهمن که اونجا اصلا حساب نداره و دروغ گفته. تو مسیر همسایه شونو میبینه که بهش میگه مادرشوهرش زن عجیبیه چند روز پیش تو پارک خودشو رو زمین انداخته بود و به سر و صورتش خاک میمالید با امید جان هم بود شنگول میفهمه که ماجرای دزدیده شدن امیدجانو هم دروغ گفته بود. سپس به طرف خانه میره و جلوی اورهان تمام کارهایش را به روش میاره فاطما با ناراحتی تایید میکنه و میگه که من هیچی و هیچکسو ندارم و اگه اورهان بخواد میره از اونجا اورهان میگه که میتونه بمونه شنگول عصبی میشه و با اورهان دعوا میکنه.

آیبیکه از اینکه الیف و برک به مراسم نیومدن نگران میشه و به الیف زنگ میزنه او میگه که برک با آیلا در حال رفتن به ایتالیا هستن و دو ساعت دیگه پرواز داره ایبیکه شوکه شده و میخواد بره فرودگاه که تولگا میفهمه و میگه میرسونتش تو مسیر ایبیکه پیامی برای برک میفرسته و تمام واقعیتو میگه.  عمر بیرون نشسته و در حال استراحت کردنه که لیدیا چای میبره واسش و از قصد چای را روی دستش میریزه و میگه خیلی میسوزه عمر میره تا روی دستش یخ بزاره که صرب میبینه اونارو و میره پیش سوسن و میگه عمر پیش لیدیاست. سوسن میره اونجا و میبینه دست لیدیا تو دست عمره و عصبی میشه و با لیدیا دعوا میکنه عمر ازش میخواد اروم باشه و الکی حسادت نکنه و بعدا حرف میزنن و از اونجا میره. ثریا از عمد دستمال گردنو میندازه گردنش که نباهت جا میخوره و ازش سوال میکنه او میگه خیلی خاصه و طراحیش اختصاصیه نباهت از دست آکیف عصبی میشه و باهاش دعوا میکنه سپس از کلوب میره. ایبیکه به فرودگاه رفته اما دیر میرسه او با ناراحتی در حال بیرون رفتن است که برک صداش میزنه و ایبیکه با خوشحالی بغلش میکنه برک میگه دقیقه آخر منصرف شدم سپس دوباره ازش میپرسه که دلیل رفتار اخیرش چی بوده ایبیکه میگه پیاممو نخوندی؟ او میگه کدوم پیام و بعد از روشن کردن گوشیش پیامو میخونه و شوکه میشه…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا