خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی اسرار خانواده + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی اسرار خانواده را مطالعه می فرمایید. با ما همراه باشید. سریال ترکی اسرار خانواده به کارگردانی نیهات دوراک با ژانری درام محصول کشور ترکیه می باشد. Onur Uğraş و Murat Uyurkulak نویسندگان این سریال می باشند. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Ayça Bingöl – Bülent İnal – Ceyda Düvenci – Sercan Badur – Erdem Akakçe – Emel Göksu – Caner Şahin Eva Dedova – Sera Kutlubey – Can Albayrak.

قسمت ۳۱ سریال ترکی اسرار خانواده

خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی اسرار خانواده

مرت بخاطر اینکه در مدت دزدیده شدن، قدیر هوای او را داشته، از او تشکر میکند. با این حال او از تصور اینکه کمال قدیر را انتخاب کرده، ناراحت است. کمال میگوید که او چنین کاری نکرده و برایش نقشه کشیده اند. شب سر میز شام، همه خانواده با اکراه دور هم جمع شده اند. امینه به عمد، سوزان را مخاطب دستور گرفتن هایش قرار میدهد و نیلگون از این قضیه ناراحت می شود. کمال شروع به صحبت کرده و می‌گوید که تا زمان پیدا شدن عزیز بایهان، همگی باید در خانه بمانند. خانواده سوزان هیچیک راضی نیستند اما به خاطر حرف کمال و شرایط مجبور هستند قبول کنند. بعد از شام، کمال به نیلگون میگوید که باید به امینه با برخورد هایش بفهماند که حد و حدود خودش را بداند و از او پیروی کند. صبح، پلیس به کمال خبر میدهد که عزیز بایهان دستگیر شده است. کمال خیالش راحت شده و این خبر را به اهل خانه میدهد. سوزان و بچه ها از اینکه می‌توانند به خانه برگردند، خوشحال می شوند. چیچک از اینکه سوزان با حسرت خوب برخورد میکند، عصبانی است، اما سوزان به او میگوید که برای حسرت نقشه کشیده است.

چیچک با فهمیدن این قضیه خوشحال می شود. کمال به ملاقات بایهان می رود تا برای او خط و نشان بکشد. بایهان به کمال میگوید‌ که زیاد خوشحال نباشد، زیرا به زودی بیرون آمده و کار نیمه تمامش را تمام می‌کند. سوزان و ماجده هر کدام در حال نقشه کشیدن برای خانواده نیلگون هستند. سوزان، پسری را برای عاشق کردن حسرت فرستاده و تمام علایق حسرت را به او گفته است تا از این طریق به حسرت ضربه عشقی بزند. یک نفر از کارگاه قالیبافی با نیلگون تماس میگیرد و برای کار به او پیشنهاد میدهد و با او قرار ملاقات میگذارد. نیلگون پیش او رفته و بعد از صحبت، قرار میگذارد تا خبر بدهد. بعد از رفتن نیلگون، ماجده از پشت مغازه بیرون آمده و مشخص می شود که نقشه ای برای نیلگون دارد تا او را از طریق این شغل به دردسر بیندازد. کمال به همراه مرت و قدیر به جلسه مناقصه می رود. تامر نیز در جلسه حضور دارد و در انتها بخاطر پیشنهاد کمترین قیمت، برنده مناقصه می شود. کمال از اینکه تامر با قیمتی بسیار نزدیک به قیمت آنها برنده شده، مشکوک می شود و مطمئن است که کسی در شرکت برای او جاسوسی میکند. حسرت با پسری به اسم تارک که گوشه خیابان نوازندگی میکند، آشنا می شود. سوزان با حسرت در آرایشگاه قرار میگذارد و به او پیشنهاد تغییر رنگ و استایل موهایش را میدهد تا جذاب تر شده و به خودش برسد. در مدرسه چیچک، پسری تازه وارد به کلاس آنها اضافه می شود که اوزان نام دارد. چیچک از اوزان خوشش آمده و چشم از او برنمیدارد. بعد از کلاس، اوزان با چیچک همکلام شده و به همراه او به مغازه ای می رود و یک هندزفری را می‌دزدد و هر دو از آنجا فرار میکنند. چیچک از این حرکت اوزان متعجب می شود، اما اوزان میگوید که بخاطر هیجان این کار را انجام میدهد. سپس هندزفری را به چیچک هدیه میدهد.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا