خلاصه داستان قسمت ۷۶ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۷۶ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست در این مطلب از سایت جدولیاب می باشید. تا آخر این مطلب همراه ما باشید. این مجموعه به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و اینجی بالابانوغلو آهیسکا (İnci Balabanoğlu Ahıska) و به نویسندگی تونا کیگی و گولبیکه اوته ساخته شده است. بازیگرانی که در این سریال ترکی نقش آفرینی کردن عبارتنداز؛Hakan Yılmaz, Selen Soyder, Eylül Tumbar, Enes Koçak, Berat Yenilmez, Sema Çeyrekbasi, Yigit Kagan Yazici, Yonca Sahinbas, Serhan Onat, Yigit Kalkavan, Hivda Zizan Alp, Çagla Boz, Sait Genay.

قسمت ۷۶ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست
قسمت ۷۶ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

قسمت ۷۶ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

توچه به شیرینی فروشی پیش دوستاش میره و ازشون میخواد تا بهش کمک کنن چون مادرش باهاش لج کرده و باهاش خوب نیست و ازشون میخواد تا وقتی که اوضاع آروم بشه پیش اونا بمونه آلیزه و سرکان به اونجا میرن و آلیزه بهشون میگه که جواب امتحانا اومده بیاین چک کنیم همگی باهم چک میکنن که آلیزه میگه اخیش من قبول شدم، اما بقیه یکی یکی میگن که رد شدیم سپس سرکان میگه پس پاشو خانمم که کار زیاد داریم و میخوان برن که دوستای الیزه جا میخورن و میگن واقعا دارن میرن! سپس آلیزه وقتی به خونه میرسه شروع میکنه به جمع کردن چمدان که بعد از چند ساعت سرکان به خانه میره و ازش میخواد بیاد دم در. الیزه به دم در میره و میبینه که سرکان با یه کاروان جلوی در خانه ست که میپرسه این چیه دیگه؟ سرکهن میگه آرزوتو براورده کردم الیزه میگه پولشو از کجا اوردی؟ سرکان میگه وانتو فروختم یکمم قرض گرفتم دیگه با این میخوایم بریم که زندگی خودمونو بکنیم بدون اینکه کسی مزاحممون بشه الیزه خوشحال میشه و همدیگرو بعل میکنن.

سراپ تو مغازه رفتارش تغییر کرده سر چیزهایی که شب گذشته شنیده که بیلگه سعی میکنه باهاش حرف بزنه اما سراپ گوشاشو میگیره و میگه بسه نمیخوام بشنوم میدونم همه چیزو! الیزه و سرکان اول به خانه پدر سرکان میرن و از آنها خداحافظی میکنن اول اونا ناراحت میشن که دارن میرن و معلوم نیست کی ببینن همو دوباره اما در اخر همو بغل میکنن و واسشون آرزوی خوشیختی و سلامتی میکنن. سپس میرن به خانه نورالدین که او درو میبنده و نمیزاره برن الیزه بهش قول میده که سریع برگرده و همدیگرو بغل میکنن. سپس آنها راهی سفر میشن. اسراء هم باهاشون میره و میگه منو جایی کار دارم بزارین و نورالدین ناچارا میزاره بره. شب وقتی برمیگرده با مسعود برمیگرده که نورالدین میخواد بیرونش کنه اما نمیتونه چون حلقه هاشونو  نشون میدن و میگن ما ازدواج کردیم نورالدین حالش بد میشه و حرص میخوره. سرپ یواشکی سوئیچ ماشینی که سراپ برنده شده را برمیداره و به دوستش نشون میده او وادارش میکنه برن با دور بزنن که در اخر تصادف میکنن، تورکان هرچی به سرپ زنگ میزنه میبینه برنمیداره که استرس میگیره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا