خلاصه داستان قسمت ۳۲ سریال ترکی بوی توت فرنگی + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۲ سریال ترکی بوی توت فرنگی را مطاله می فرمایید. با ما همراه باشید. سریال ترکی بوی توت فرنگی (Çilek Kokusu) محصول سال ۲۰۱۵ شرکت گلد فیلم ترکیه است. این سریال در ژانر کمدی و عاشقانه ساخته شده است که بازیگران اصلی آن عبارتند از؛ Demet Özdemir , Yusuf Çim , Mahir Günşiray, Murat Başoğlu , Laçin Ceylan , Ekin Daymaz , Mine Tugay .

قسمت ۳۲ سریال ترکی بوی توت فرنگی

خلاصه داستان قسمت ۳۲ سریال ترکی بوی توت فرنگی

آسلی و ولکان به مهمانی می رسند. همه سر میز می روند. کمی بعد، طبق حدس چایلا، بوراک نیز به آنجا می آید. او از دیدن ولکان و آسلی کنار یکدیگر سر میز حرصش میگیرد و چایلا نیز به او دقت میکند. چایلا با بوراک عاشقانه برخورد میکند و سعی دارد با اینکار، آسلی را حرص دهد و به او بفهماند که آنها با یکدیگر خوب هستند. کمی بعد، دوست چایلا به عمد میگوید که چهره آسلی آشناست و او را در کافه کلوپ دیده است و فکر میکند که او گارسون آنجاست. چایلا به تمسخر میخندد و میگوید که حتما اشتباه شده است. آسلی خجالت زده می شود. بوراک و ولکان از برخورد چایلا عصبی می شوند و بوراک با او بحث میکند. ولکان از آسلی میخواهد که بروند. چایلا به عمد روی لباس آسلی آب میوه می ریزد و سپس او را داخل خانه می برد تا به او لباس بدهد. او به عمد آسلی را به اتاقش می برد تا عکسهای بوراک و چایلا را ببیند. آسلی با دیدن عکسها ناراحت شده اما چیزی به روی خودش نمی آرود. چایلا برخوردش عوض شده و با خشم و لحنی طلبکارانه به آسلی میگوید که از همه چیز خبر دارد و میداند که او دوست دختر ولکان نیست.
سپس میگوید که بیهوده دلش را خوش نکند، زیرا او برای بوراک یک خوشی چند روزه است و بوراک نهایتاً با چایلا خواهد بود و او همه چیز را همیشه برای چایلا تعریف میکند. آسلی به شدت ناراحت شده و با گریه از خانه بیرون می آید. او به ولکان اشاره میکند تا کیفش را بیاورد. بوراک متوجه حال آسلی شده و پیش او می رود. آسلی با عصبانیت از بوراک میخواهد که از او فاصله بگیرد. ولکان رسیده و میخواهد همراه آسلی برود، اما بوراک مانع می شود و آن دو با یکدیگر دست به یقهه می شوند. آسلی آنها را جدا کرده و بی توجه به بوراک، همراه ولکان می رود. چایلا از اینکه نقشه اش عملی شده خوشحال است، اما بوراک با عصبانیت پیش او آمده و مقابل همه میگوید که رابطه آنها تمام شده و از چایلا میخواهد که از او فاصله بگیرد. سپس از آنجا می رود. چایلا جا خورده و عصبی می شود. باشاک که خبر دارد ادا در خانه تنهاست، دم خانه می رود . او خودش را به ادا معرفی میکند و عکسهای کودکی ادا را به او نشان میدهد . ادا شوکه می شود و با عصبانیت از باشاک میخواهد که از آنجا برود. باشاک میگوید که او را درک میکند و قصد دارد همه چیز را برای او توضیح بدهد. سپس شماره اش را به ادا می دهد و از او میخواهد که هر زمان که خواشت با او تماس بگیرد تا یکدیگر را ببیند و از این دیدار نیز به ولکان و سینان چیزی نگوید.
بعد از رفتن باشاک، ادا به هم ریخته و گریه میکند. ولکان در ماشین از آسلی بخاطر اتفاق اخیر عذرخواهی کرده و می‌گوید که فقط آرامش او برایش مهم است. سپس آسلی را میرساند. بعد از پیاده شدن آسلی، بوراک رسیده و میخواهد با آسلی حرف بزند. آسلی با عصبانیت میگوید که هیچ حرفی با او ندارد و دیگر چیزی بین آنها نیست و میداند که او همه چیز را به چایلا گفته و او را گول زده است. بوراک ناراحت شده و با عصبانیت به سمت خانه می رود. او در مقابل تعجب سلدا از شر و صورت زخمی اش، تمام وسایل اتاقش را می شکند و از خانه می رود. همه متوجه عصبانیت بوراک می شوند. آسلی که میداند او چرا عصبی شده، نگران بوراک می شود. او با غنچه قرار میگذارد تا بیرون برود و ماجرا را تعریف کند. در خانه، هنگامی که سینان و ولکان به خانه می روند، ادا تصمیم می‌گیرد که ماجرای آمدن باشاک را به آنها بگوید، زیرا به باشاک اعتماد ندارد. او در راه پله متوجه حرفهای سینان و ولکان می شود و وقتی می فهمد که سینان هنوز با الچین رابطه دارد و ولکان نیز از قبل این ماجرا را می‌دانسته ، به شدت ناراحت شده و با عصبانیت به اتاقش می رود. سینان و ولکان دم اتاق ادا می روند اما او حاضر به صحبت با آنها نیست.
۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا