خلاصه داستان قسمت ۴۵ سریال ترکی محکوم mahkum به همراه تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۵ سریال ترکی محکوم را برای علاقمندان به این سریال قرار داده ایم. برای خواندن این قسمت از سریال ما را همراهی کنید. سریال ترکی محکوم سریالی در ژانر اکشن و درام است که به خوبی توانسته خود را در دل بینندگان و منتقدین جا کند. کارگردان این سریال ولکان کوجاتورک (Volkan Kocatürk) است و بازیگرانی چون اونور تونا، اسماعیل حاجی‌اوغلو و سرای کایا در آن بازی می‌کنند. پخش سریال ترکیه ای محکوم از ۱۴ دسامبر ۲۰۲۱ (۲۳ آذر ۱۴۰۰) از شبکه FOX آغاز شده است. سریال محکوم به صورت دوبله فارسی از شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۱ از شبکه mbc persia و تکرارش روز بعد ساعات ۰۹:۰۰ و ۱۶:۴۵ پخش می شود.

قسمت ۴۵ سریال ترکی محکوم
قسمت ۴۵ سریال ترکی محکوم

خلاصه داستان قسمت ۴۵ سریال ترکی محکوم

فیرات و باریش با افرادشان یک جا قرار می گذارند تا درباره پیدا کردن مدرک علیه سینیور صحبت کنند. فیرات بهشون میگه نجیب فردی است که بمب ها را به اون مرد داده بود تا به خودش وصل کنه سپس به قنبر و حاجی میگه شما برین به حمام عمومی جایی که معامله هایش را انجام میدهد و اطلاعات به دست بیاورید سپس بهشون میگه سامی مشاور مالی سینیور است و تمام پول هایش را جوری تمیز می کند که هیچ ردی از هیچی نمیمونه سپس ادامه میده و میگه او بلیط های قرعه کشی را با رقم بالایی میخرد سپس می فروشد اینجوری پولشو وارد چرخه اقتصاد میکند و کسی هم به چیزی شک نمیکنه. پاشا به فیرات میگه من الان بلیط بخت آزماییم را دارم میتونم به این بهونه بلیطم را پیش اون ببرم این جوری میتونم اطلاعات به دست بیاورم فیرات به ساشا میگه تو هم باهاش برو. حاجی به حمام عمومی رفته آنجا با دیدن نجیب پیشش میره و سر صحبت را باز میکند سپس بهش میگه من بمب می خوام نجیب تعجب میکنه و جا میخوره سپس ازش میپرسه که تو رو کی فرستاده؟ از طرف کی هستی؟ حاجی میگه من رئیس قبیله آلاگوز هستم نجیب بهش میگه برای گرفتن بمب باید بری پیش بن بمب. ساشا و پاشا به عنوان زن و شوهر به شرکت سامی میرن و بهش درباره بلیط بخت آزمایی میگه. پاشا میگه ما میخوایم بلیطمونو بفروشیم و به اندازه ۱۰ میلیون لیر ازت بخریم سامی قبول نمیکنه و به انها شک میکنه که نکنه اونا کلاهبردار باشن اما همان موقع رفیع به سامی زنگ میزنه و میگه سینیور همین الان به ۱۰ میلیون لیر پول تمیز احتیاج داره، سامی درباره صحت بلیط از پاشا میپرسه که او بهش میگه بلیط واقعیه میتونی استعلام بگیری سامی علی رقم میل باطنیش قبول میکنه و باهمدیگه با ۲۰ ٪ سود به توافق می رسند.

سامی بهشون میگه ولی ما اینجا پولو تحویل نمیدیم و آدرس یه هتل را می دهد و میگه شب برین اینجا یه اتاق بگیرین اونجا بهتون پولو تحویل میدیم. فیرات و جمره به لب دریا میرن و فیرات به خاطر اتفاق های افتاده و وضعیت نازلی خیلی ناراحت و پریشان است، او به جمره میگه دارم کم میارم و خسته میشم و به خاطر نازلی امکان داره که جرم را به گردن بگیره جمره باهاش حرف میزنه و ازش میخواد تا کم نیاره برای نازلی هم که شده باید قوی باشه و بهش ایمان داره که بالاخره راهی پیدا میکنن. بوگه در خانه شان حسابی نگران حال جان است و بی تابی میکند باریش او را دلداری میده و سعی میکنه تا آرامش کند، باریش یاد زمانی می افتد که تازه جان به دنیا اومده بود و برای دیدنش به خانه زاهد رفت تا بوگه و جان را ببینه اما وقتی به اونجا میرسه با دیدن جان در بغل ساواش متاثر میشه و او را در آغوش میگیره. سینیور و رفیع در حال شطرنج بازی کردن هستن که در آن کانال دوباره پستی درباره پول شویی سینیور منتشر میشه که رفیع بهش میگه هنوز نتونستیم بفهمیم که کی این کانالو زده و این اخبارو پخش میکنه چون مدام آی پی را عوض میکنه. فیرات و باریش با ساشا و جمره جمع شدن و در حال نقشه کشیدن هستن که فیلمی از جان و نازلی که در یه اتاقک در حال بازی کردن هستن و یه نفر از دور برای تهدید به طرفشان اسلحه گرفته را برای فیرات و بوگه میفرستند آنها با دیدن فیلم بهم میریزند که جمره سعی میکنه فیرات را آرام کند و میگه فقط واسه بهم ریختن و عصبی کردنتون اینو فرستاده وگرنه هیچ آسیبی به بچه ها نمیزنه!

شب ساشا و پاشا به هتل میرن و قبل از به اتاق رفتن در راهرو و اتاق دوربین کار میزارن تا فیرات و باریش از دوربین ها متوجه بشن که پول هارو کجا نگهداری میکنند! سامی به هتل میاد. از طرفی فیرات وقتی پول هارو تو ظرف غذا میبینه به خاطر همین میگه به احتمال زیاد پول ها تو آشپزخانه نگهداری میشه. باریش به اونجا میره ولی چیز مشکوکی نمی بیند. قنبر و حاجی به عنوان توریست در لابی هتل می نشینند جمره به پلیس زنگ میزنه و گزارش ۲ نفر را می دهد که میخوان کارهای تروریستی انجام بدن پلیس ها وقتی به لابی هتل میرسند پیش حاجی و قنبر میرن و ازشون میخواد تا کارت شناسایی بدهند قنبر و حاجی سعی میکنند تا از زیرش در برن. سامی وارد اتاق می شود و به ساشا و پاشا میگه که چند دقیقه دیگه پول ها میرسه و ازشون میخواد تا تا اون موقع غذا بخورند. یکی از افراد سامی با لباس های کارکنان هتل در حالی که لحاف و ملافه به همراه دارد از بین ملافه ها کیف پول را برمیدارد و به اتاق ساشا و پاشا تحویل میده فیرلت از دوربین میبینه و به باریش میگه برو به سمت خشکشویی هتل و خودش هم از در پشتی وارد می شود. حاجی و قنبر حین بحث کردن با پلیس ها متوجه میشن که سینیور و رفیع وارد هتل شدن و با هندزفری به فیرات اطلاع میدن. فیران و باریش اتاقی مخفی در خشکشویی پیدا میکنند و واردش میشن و میبینند که تمام پول ها اونجاست و شروع میکنن به فیلم گرفتن سپس دوربینی را کار میگذازند تا بفهمند که مدارک سینیور کجاست. فیرات به بوگه میگه که شروع کنند او با بکیر که سرتا پا مشکی پوشیدن و صورتشان را ماسک زدن شروع میکنن به تیراندازی کردن در هتل. سینیور به محض فهمیدن به زرف صدا میره و فیرات و باریش از آنجا فرار میکنند و از هتل بیرون میرن. پلیس با شنیدن صدای تیراندازی میفهمند که قنبر و حاجی نبودن و آنها را ول میکنن. سینیور و رفیع به اتاق برمیگردن. فیرات و بقیه از هتل بیرون میرن…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی محکوم Mahkum + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا