خلاصه داستان قسمت ۴۶ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۴۶ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست در این مطلب از سایت جدولیاب می باشید. تا آخر این مطلب همراه ما باشید. این مجموعه به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و اینجی بالابانوغلو آهیسکا (İnci Balabanoğlu Ahıska) و به نویسندگی تونا کیگی و گولبیکه اوته ساخته شده است. بازیگرانی که در این سریال ترکی نقش آفرینی کردن عبارتنداز؛Hakan Yılmaz, Selen Soyder, Eylül Tumbar, Enes Koçak, Berat Yenilmez, Sema Çeyrekbasi, Yigit Kagan Yazici, Yonca Sahinbas, Serhan Onat, Yigit Kalkavan, Hivda Zizan Alp, Çagla Boz, Sait Genay.

قسمت ۴۶ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست
قسمت ۴۶ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

قسمت ۴۶ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

عادل با یه دسته گل میره سراغ سراپ و بهش پیشنهاد میده تا برن کافه و باهم حرف بزنن سراپ اول لبخند میزنه و دسته گلو میگیره سپس شروع میکنه به زدنش و گلو تو سرش پر پر میکنه و میگه مارو بدبخت کردی! که عادل از اونجا میره. خیری وقتی از قدیر میفهمه آلیزه واسه همیشه رفته عصبی میشه و میگه معلوم نیست سرکان چیکار کرده و میگه باید سرکان بره دنبالش و بیارتش. از مدرسه سرپ به قدیر زنگ میزنن و میگن که دعوا کرده باید بره مدرسه و سریعا به طرف مدرسه میره. تو هتل آلیزه به دوستاش میگه باید دوتا شاهد پیدا کنم اما دوستاش میگن مارو دخالت ندین تو این ماجرا و فقط توچه میگه من پشتتم و شاهدت میشم آلیزه میگه باشه یکی دیگه رو خودم میرم پیدا میکنم سرکان همان موقع از کنارشون رد میشه که آلیزه میره دنبالش و میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ او میگه اومدم امضاء کنم یه برگه رو آلیزه میگه پس بلدی امضاء کنی بی زحمت برگه طلاقم یه امضاء کن سریع همه چیز تموم بشه سرکان میگه نه نمیکنم باید زجر بکشی و میره.

سراپ به دم در خانه نورالدین میره و به اسماء میگه اومدم این بقچه رو بدم و برم. آنها باهم بحث و دعوا میکنن و در آخر ناراحتن که دیگه باهمدیگه نمیتونن قهوه بخورن و با خودشون میگن دیگه با کی بریم و خرید و با کی درد و دل کنیم؟ سپس اسماء بهش میگه برای آخرین بار بیا بریم قهوه بخوریم که سراپ از خداخواسته قبول میکنه. سپس وقتی قهوه را میخورن و سراپ میخواد بره سراپ دنبالش میره و میگه من نمیخوام دوستی‌مون بهم بخره سراپ هم میگه منم ولی چیکار کنیم؟ اسماء میگه میتونیم در طاهر دشمن باشیم ولی دوستیمونو ادامه بدیم یواشکی قرار بزاریم سراپ تایید میکنه و میرن داخل تا نقشه بکشن چجوری پیش برن تا کسی نفهمه. قدیر و تورکان به مدرسه رفتن که مدیر بهشون میگه سه نفرو زده دلیلشو میپرسین هیچی نمیگه فقط میگه جریمه مو قبول میکنم. آنها از مدرسه میرن به یه کافه تا حرف بزنن و ببینن ماجرا چی بوده. توچه به آلیزه میگه انگاری جایگاه کاریت تو هتل تغییر کرده مدیر عوض شده برو ببین باید چیکار کنی.

آلیزه به اتاق میره که میبینه سرکان اونجاست او باهاش دعوا میکنه و با دلخوری پیش پدرش میره و میگه تو سرکانو آوردی بالاسر من؟ چجوری تونستی اینکارو بکنی؟ و باهاش دعوا میکنه که در آخر میگه اگه اون نره من میرم نورالدین میگه اگه انقدر پس انداز داری که هزینه دانشگاهتو بدی استعفاء بده آلیزه میگه میرم یه جای دیگه کار میکنم و از اونجا استعفاء میده و میره. او برای مصاحبه کاری میره به یک هتل دیگه که اونجا بهش میگن مدیر بخشتون حرف های خوبی درباره تون نزدن قطعا با این حرفایی ک زدن از سما جایی استخدامتون نمیکنن. آلیزه با عصبانیت میره هتل و با سرکان دعوا میکنه در آخر سرکان میگه باشه طلاقت میدم ولی به یه شرط تا روز دادگاه با من زندگی میکنی کنار خودم!…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا