خلاصه داستان قسمت ۶۴ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۶۴ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست در این مطلب از سایت جدولیاب می باشید. تا آخر این مطلب همراه ما باشید. این مجموعه به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و اینجی بالابانوغلو آهیسکا (İnci Balabanoğlu Ahıska) و به نویسندگی تونا کیگی و گولبیکه اوته ساخته شده است. بازیگرانی که در این سریال ترکی نقش آفرینی کردن عبارتنداز؛Hakan Yılmaz, Selen Soyder, Eylül Tumbar, Enes Koçak, Berat Yenilmez, Sema Çeyrekbasi, Yigit Kagan Yazici, Yonca Sahinbas, Serhan Onat, Yigit Kalkavan, Hivda Zizan Alp, Çagla Boz, Sait Genay.

قسمت ۶۴ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست
قسمت ۶۴ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

قسمت ۶۴ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

آلیزه برای عقب انداختن کار سرکان به تعمیرگاه میره و با تعریف کردن داستان هایی از محله سر بهاء و سرپ را گرم میکنه که در آخر سرکان آلیزه را از اونجا بیرون میکنه تا به کارشون برسن. خیری آفتابه را از تو دکور درمیاره و بهشون نشون میده که معجزه میگه این جلوی چشممون بود نفهمیدیم؟ پس اون نقشه چی بود؟ خیری میگه نقشه اینکه آفتابه اینجا نیست معجزه میگه خیلی قشنگه سپس رضوان ازش میگیره و میزاره سرجاش و میگه اینو حق نداره کسی بفروشه معجزه میگه چرا؟ رضوان میگه چون نمیخوام مال خودمه و نمیخوام. سرکان به شیرینی فروشی میزه تا به آلیزه سر بزنه همان موقع سراپ میاد و میگه باید این سفارش هارو ببری سرکان میگه بیا من میبرمت آلیزه خوشحال میشه. آنها یه آدرسو پیدا نمیکنن و تا موفق بشن پیداش کنن دیر میشه که وقتی به تعمیرگاه میرسن سرکان شروع میکنه به غر زدن و آلیزه میگه بهت کمک میکنم اما سرکان میخواد ازش بره خونه که آلیزه یواشکی نقشه پروژه شو برمیداره و میره تا نتونه کار کنه. تارخ به بشیر دستیارش میگه تا به یه نفر بسپاره زنگ بزنه به نورالدین و بگه که به جای مبلغی که او پیشنهاد داده از نصف هم کمتر پیشنهاد بده واسه خرید هتل، نورالدین اول قبول نمیکنه اما بعدش قبول میکنه و میگه باشه. آلیزه با توچه و بقیه دوستاش میرن به رستوران تا توچه که تو قالب روانشناس با بشیر قرار داره را تنها نزارن.

بشیر سر قرار مشاوره با توچه میره و وقتی میخواد بشیر به تارخ و کارهاش اعتراف کنه و به توچه درباره اش حرف بزنه بهاء انها را میببینه و فکر میکنه توچه داره بهش خیانت میکنه و به داخل میره و با بشیر دعوا میکنه که بعد از رفتن بشیر آنها به بهاء میگن که ماجرا از چه قرار بوده. آلیزه میره دنبال ضیاء و اونو در حالیکه در حال رفتن به شهرستان بوده اونم با اتوبوس گیرش میندازه و ازش میپرسه که چرا همچین کاری با هتل کردی؟ او اول زیربار نمیره اما بعد میگه فردی به اسم تارخ ازم خواست ۱ ماه داشتم آشغال جمع میکردم سپس میزه که آلیزه به توچه و دنیز میگه ماجرارو. آلیزه سریعا میره به سمت تعمیرگاه تا جلوی بستن قرارداد را بگیره. تو شیرینی پزی بیلگه و سراپ رابطه شون باهم خوب شده که بیلگه به شوخی بهش میگه ما نمیتونیم ازدواج کنیم مگر اینکه یا من یا تو زن بشیم سراپ بهش برمیخوره و سیلی تو صورتش میزنه که بیلگه بهش میگه ۱ لحظه فکر میکردم که میتونم باهات به ازدواج فکر کنم که ممنونم بهم یادآوری کردی که چقدر وحشی سپس استعفاء میده و میره. اسماء دسته گلی میگیره و در حال رفتن به شیرینی پزی هست که با مسعود روبرو میشه و شوکه میشه سپس از اونجا میره مسعود دسته گلش که افتاده را برمیداره. آلیزه به تعمیرگاه رفته و وقتی میبینه قراردادو امضاء کردن قراردادو پاره میکنه و به سرکان میگه که او مسعوده نامزد قبلی عمه اسماء! دروغ گفته و معلوم نیست تو ذهنش چی میگذره سرکان شوکه میشه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا