خلاصه داستان قسمت ۷۰ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۷۰ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست در این مطلب از سایت جدولیاب می باشید. تا آخر این مطلب همراه ما باشید. این مجموعه به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و اینجی بالابانوغلو آهیسکا (İnci Balabanoğlu Ahıska) و به نویسندگی تونا کیگی و گولبیکه اوته ساخته شده است. بازیگرانی که در این سریال ترکی نقش آفرینی کردن عبارتنداز؛Hakan Yılmaz, Selen Soyder, Eylül Tumbar, Enes Koçak, Berat Yenilmez, Sema Çeyrekbasi, Yigit Kagan Yazici, Yonca Sahinbas, Serhan Onat, Yigit Kalkavan, Hivda Zizan Alp, Çagla Boz, Sait Genay.

قسمت ۷۰ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

آلیزه و سرکان وقتی از خواب بیدار میشن میبینن که سر و صدا اصلا نیست و با یه نوشته روبرو میشن که اطلاع دادن برگشتن به خونه شون اونا به تعطیلات دونفره شون ادامه بدن. سرکان خداروشکر میکنه و میگه خوبه دیگه تنها شدیم! اسماء از پشت پنجره منتظر مسعود هستش که ییلدیز متوجه میشه یه نفر اونجاست و سریعا به آلیزه زنگ میزنه و میگه که فکر کنم دزد اومده خونه تون چون یکی تو خونه تونه آلیزه استرس میگیره و سریعا به پدرش نورالدین زنگ میزنه تا بره اونجا نورالدین و صنم به طرف خونه آلیزه راه میوفتن. آلیزه و سرکان باهم در حال صبحانه خوردنن و آلیزه میگه نمیدونم بابام رفت چیشد آخر! مسعود پیش اسراء رفته و اونجا جلوشزانو میرنه و ازش خواستگاری میکنه همان موقع نورالدین و صنم از راه میرسن که با دیدن اون صحنه شوکه میشن و یهو با تعجب اسراء را صدا میزنه اسراء ترسیده و نمیدونه چی باید بگه نورالدین و مسعود با بحث و دعوا میکنن و نورالدین میگه تا وقتیکه من زنده ام شما دوتا امکنا نداره کنار هم قرار بگیرین و اسراء را با خودش میبره.

تو شیرینی پزی بهاء پیشنهاد میده کوفته هم بدن که فروش خوبی هم میکنن اما از اماکن میان و برای اینکه تو شیرینی پزی کوفته درست میکردن جریمه شون میکنه و میره سراپ که به شیرینی فروشی برگشته بود از این وضع عصبی و کلافه میشه. الیزه و سرکان در حال ماهی گیری هستن و باهم خوش میگذرونن. ییلدیز میره پیش مسعود و مسعود وقتی میفهمه اون به الیزه اطلاع داده بود که یکی خونه شونه عصبی میشه ییلدیز معذرت خواهی میکنه و میگه تا اخر امشب الیزه و سرکان برمیگردن به اینجا. او میره به تعمیرگاه و اونجا قفسه رو میندازه رو خودش و شروع میکنه به ناله کردن که بهاء و الپ میشنون و میرن ببینن چیشده وقتی اون وضعیتو میبینن سریع به سرکان و آلیره همزمان زنگ میزنن سرکان از اینکه همچین اتفاقی افتاده و مجبورن که برگردن عصبی و کلافه میشه.

آنها وقتی می‌رسند ییلدیز را به درمانگاه می‌برند سپس با اصرار آلیزه او را به خانه خودشان می‌برند نورالدین متوجه شده که صنم چیزیو ازش مخفی می‌کنه و ازش می‌خواد اگه چیزی هست بهش بگه صنم میگه نمی‌تونم دیگه بیشتر از این مخفی کنم و او را به خانه قدیم پدریش می‌برد اونجا همه چیزو برای نورالدین تعریف میکنه او شوکه میشه. آخر شب موقع خواب ییلدیز میره اتاق سرکان که او با دیدنش جا میخوره و میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ برو بیرون! همان موقع الیزه میاد تو اتاق و سرکان استرس میگیره…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس