خلاصه داستان قسمت ۷۳ سریال ترکی قهرمان + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۷۳ سریال ترکی قهرمان را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. “قهرمان” محصول سال ۲۰۱۹ میلادی است و در ترکیه مخاطبان و طرفداران زیادی دارد. سریال ترکی قهرمان Şampiyon جدیدترین سریال تولگاهان ساییشمان بازیگر محبوب ترکیه ای می باشد که دارای داستانی درام و غم انگیز می باشد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ تولگاهان  سایمشان، ییلدیز چاگری آتیکسوی و امیر اوزیاکیشیر در سریال قهرمان به ایفای نقش پرداخته اند.

قسمت ۷۳ سریال ترکی قهرمان

خلاصه داستان سریال قهرمان

فیرات بولوکباشی ملقب به قفقاز قهرمان سابق بوکس بوده و در مسابقه قهرمانی رقیبش رو شکست میده ولی رقیب همونجا خونریزی مغزی میکنه و میمیره و این ماجرا زندگی فیرات رو زیر و رو میکنه و خونه و کار و همسرشو از دست میده و با پسرش تنها میمونه. بعد از هفت سال فیرات برای درمان پسرش که تب مدیترانه ای داره به ۶۰۰ هزار لیره نیاز پیدا میکنه و برای همین باز مجبور میشه به رینگ بره…

قسمت ۷۳ سریال ترکی قهرمان

سونا وقتی پیام الیف را می بیند و از طرفی وارد اتاق کرم می شود و می بیند که نسلی مشغول تمرین دادن اوست، صبرش لبریز می شود و همه عصبانیتش را سر نسلی خالی می کند و می گوید: «مگه به تو نگفته بودم تمرین دادن کرم تو همچین شرایطی ریسکه؟ اگه نمیتونی مراقبش باشی تا خوب شدن کامل کرم دیگه نیا اینجا! » نسلی با گریه از خانه ی آنها خارج می شود و کرم به حمایت از نسلی به عمه اش می گوید که نسلی تقصیری نداشته و به اصرار خود او بوده که تمرین می کرده اند و بعد فریاد می زند و از سونا می خواهد که تنهایش بگذارد! سونا می گوید: « من جلوی هرچیزی که مانع سلامتی تو باشه می ایستم! » و بیرون می رود. او به فیرات زنگ می زند و می گوید که باید فورا همدیگر را ببینند. کادو به ظفر می گوید که بهتر است از مسابقه ی قفس دست بکشد و خودش را در باتلاق این مسابقات نیندازد. ظفر عصبی می شود و رو به او می گوید که اگر کنارش نیست برود و در را هم باز می کند! کادو با ناراحتی از همان در خارج می شود و ظفر هم با عصبانیت چند مشتی به در می کوبد. کادو وقتی نزدیک اتاق بکیر می شود، می شنود که برای ظفر مسابقه ای خاص تدارک دیده اند و کسی که حریف اوست با این که ظاهر خشن و قوی ای دارد اما تا به حال مبارزه نکرده و فقط چون به پول نیاز داشته وارد این مسابقه شده است. کادو با شنیدن این حرف با عصبانیت وارد اتاق بکیر می شود و به او می گوید: «تو واسه ظفر تله گذاشتی مرتیکه؟ چجوری میتونی کسی که بی دفاعست رو طعمه ی ظفر کنی؟ » بکیر هم به یکی از افرادش دستور می دهد تا پایان مسابقه چشم از روی کادو برندارد!

دومان همراه تانسل منتظر هستند تا فیرات از باشگاه بیرون بیاید. دومان از تانسل می پرسد که چرا حریف قدری مقابل ظفر قرار نداده اند تا به یک باره از شرش خلاص بشوند؟ تانسل می گوید: «عذاب وجدان بزرگترین سم برای ظفره. ندیدی به خاطر زمین گیر شدن کرم چقدر خودشو مقصر دونست؟ اگه این حریفشو بکشه این برای بدتر از مرگه! » کمی بعد آنها می بینند که فیرات از باشگاه خارج شده و وارد باشگاه می شوند و پول ها را پیدا می کنند اما همین که از در می خواهند خارج بشوند الیف با اسلحه ای در دست به مقابلشان می رود و می گوید که پول ها را زمین بگذارند و از انجا خارج بشوند چون آن پول ها مال گونش است و کسی حق ندارد به آنها دست بزند! تانسل وقتی جدیت الیف را می بیند پیشنهاد می دهد که پول ها را تقسیم کنند و کسی صدمه نبیند اما الیف قبول نمی کند و همان موقع یکی از افراد تانسل از پشت سر الیف را بیهوش می کند و آن را هم با خود می برند.

سونا مکالمه ی الیف و روزگار را به فیرات نشان می دهد. فیرات ناباورانه به الیف که این همه مدت کنارش بوده فکر می کند و باورش نمی شود که این همه مدت از او استفاده کرده است. او به خانه می رود و متوجه یادداشت الیف می شود و بعد هم با عجله به باشگاه می رود و می بیند که خبری از پول ها نیست و می فهمد که الیف رفته است. ظفر مقابل حریفش قرار می گیرد و با تشویق های مردم اطرافش بیشتر جوگیر می شود و انقدر مشت به صورت پسر جوان می زند که بیهوش می شود. کادو که نتوانسته خودش را به او برساند، قضیه مسابقه و حریف بی تجربه ی او را به حسن، دوستشان می گویند و حسن می گوید که بهتر است از این موضوع ظفر بویی نبرد چون از عذاب وجدان آن نمی تواند زندگی بکند.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا