خلاصه داستان قسمت ۸۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۸۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۸۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۸۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۸۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

پریده با شنیدن آژانس زدن پنهانی چینار و فریس شوکه میشه و از اونجایی که اصلاً از آنها انتظار نداشته که آنها چیزی را ازش پنهان کنند با بغض به اتاقش می رود. بعد از رفتن پریده سرکان که حسابی کلافه شده با عصبانیت به همه میگه همیشه سرکان باید اشتباهات و گند کاری های شما را جمع کنه نه؟ چینار به اتاق پریده میره تا باهاش حرف بزنه و از دلش در بیاره پریده که حسابی از دست فریس و چینار دلش شکسته با صدای لرزون بهش میگه ما همیشه کنار هم بودیم تو سختی ها و مشکلات و خوشی ها همدیگر را ترک نکردیم و دور نزدیم هیچ وقت به کسی که زمین خورده لگد نمیزدیم چی شد که به اینجا رسیدیم چینار؟ سرکان سعی میکنه تا خبری که درباره خودش و فریس در فضای مجازی پخش شده را جمع و جور کند اما موفق نمیشه. فریس با خواندن آن خبر در فضای مجازی به هم میریزه و تصمیم میگیره از همه جا و از همه کس دوری کنه و یه مدت را تنهایی سپری کند.

کراج دجله را سرزنش میکنه که چرا رفته نظر جاهیده پینار را عوض کرده و همه چیز را بهش گفته؟! دجله که کلاً با فریب کاری و کلک زدن مخالفه خیلی حق به جانب بهش میگه اصلا از کارم پشیمون نیستم تو میدونی که با فریب کاری مخالفم از این به بعد باز هم همچین اتفاقی بیفته همین کار را می کنم. کراج بهش میگه همون روزی که وارد این حرفه و شغل شدی بهت گفتم که با روحیاتت سازگاری نداره همچین چیزهایی تو این حرفه یه چیز عادیه باید باهاش کنار بیای. گولن وقتی میخواد صدای ضبط شده برن و خودش را برای پریده بفرسته اشتباهی برای سرکان می فرستد. سرکان هم بلافاصله این فایل را گوش میده و از تمام ماجرا خبردار می‌شود که همه چیز زیر سره برن بوده و جاسوسی برنامه گوکچه به چینی ها هم زیر سر گولن بوده. سرکان عصبانیتش بیشتر می شود و حسابی به هم میریزه. گولن وقتی ماجرا رو میفهمه پیش پریده میره و بهش ماجرا توضیح میده و میگه آقا سرکان دیگه الان همه چیز را میداند الان من باید چیکار کنم؟

پریده پیش کراج میره و او را هم از این ماجرا مطلع می کند .دجله که اونجا بوده با شنیدن این حرف‌ها و فهمیدن این که همه چیز زیر سر برن بوده به هم میریزه و حسابی ناراحت میشه کراج ناباورانه بهشون میگه نه برن دختر منه همچین کارهای کثیفی نمی تونه انجام بده. همان موقع سرکان از راه میرسه و میگه اتفاقا این کار ها از برن برمیاد چون کسی که اومد بهم پیشنهاد داد آژانس اگو را از پدر مایدا بخرم برن بوده. کراج حسابی عصبانی و ناراحت میشه و به طرف صحنه فیلمبرداری برن میره. برن وقتی پدرش را سر صحنه میبینه با خوشحالی پیشش میره و حالش را می پرسد که او با عصبانیت بهش میگه تو چیکار کردی برن؟ تو چه جور آدمی هستی؟ تو با سرکان دست به یکی کردین که آژانس اگو را بگیره؟ عکس دجله و باریش را تو پخش کردی و آبروشونو بردی؟ تو این همه کار را علیه دجله انجام دادی؟ باورم نمیشه! برن اول شوکه میشه اما بعدش با ناراحتی و بغض میگه آره من انجام دادم همه این کارها را من کردم تا دجله را از خودمون دور کنم چون از وقتی اومده هم خانوادمو ازم گرفته و از هم پاشونده و هم دوست پسرمو گرفته. هنوز که هنوز هم نزدیکمه و داره به زندگیش ادامه میده.

کراج بعد از کمی حرف زدن با او با ناراحتی و ناباورانه به برن می‌گه حیف، حیف اون همه کار که من واسه تو انجام دادم و از اونجا میره. بعد از رفتنش برن به هم میریزه و با گریه صحنه را ترک میکنه. کارگردان سریال به سرکان زنگ میزنه و بهش میگه برن صحنه فیلمبرداری را ترک کرده و همه را اینجا کاشته. سرکان امراه و گولن را صدا میزنه تا به اتاقش بروند. سرکان بهشون میگه با این کارهایی که شما دوتا انجام دادین باید اخراجتون کنم اما این کارو نمی کنم در عوضش باید هر اتفاقی توی آژانس افتاد بهم بگین و منو در جریان بذارین. آنها که میبینم راه دیگه ای ندارن قبول میکنن. برن به آژانس میاد و سراغ گولن میره و بهش میگه نتونستی به کسی چیزی نگی نه؟ انقدر دهنت لقه؟ گولن بهش میگه برن جان من کاری کردم که باید انجام می دادم حقیقتو گفتم. برن بهش میگه بزار سرکان بفهمه برنامه گوکچه را تو به چینی‌ها دادی اون موقع میبینمت که همینجوری روبروم وایمیستی یانه. گولن بهش میگه هر کاری که دوست داری انجام بده ولی جوری که میخوای پیش نمیره چون آقا سرکان همه چیزو میدونه و فهمیده.

برن بهش میگه من مثل همیشه یه جوری خودمو از این مخمصه بیرون میکشم دوست دارم ببینم تو میخوای چیکار کنی گولن دست به سینه نگاش میکنه و میگه حالا می بینیم. جلال پیش سرکان میاد و بهش میگه بازیگرت کجاست؟ صحنه فیلمبرداری را ترک کرده و جواب هیچ کسی را هم نمیده کار متوقف شده همه لنگ اونیم اگه همین الان برنگرده قرارداد را فسخ می کنم و برن را از فیلم حذف می کنم و شما باید غرامت را بپردازین. سرکان که دیگه از این حجم زیاد از اتفاقات و مشکلات کلافه شده به جلال میگه دیگه نمیتونم کنترلش کنم به حرف من گوش نمیده هر کاری که دوست داری انجام بده میخوای برو ازش شکایت کن.

دجله حسابی نگران باریش است و هرچی بهش پیام یا زنگ میزنه جوابی دریافت نمیکنه از طرفی چون باریش میخواد تنها باشه به پیام ها و زنگ های دجله اعتنایی نمیکنه. چینار پیش پریده میره و همه ماجرا را برایش تعریف می کند و بالاخره می تونه دل پریده را به دست بیاورد. سرکان با یکی از دوستانش تماس میگیرد و بهش میگه برات پیشنهاد عالی دارم و با هم دیگه همان شب قرار میزارن. جیدا دوست سرکان به محل قرار با سرکان میره بعد از کمی حرف زدن به سرکان میگه خبر تو و فریس را و ماجرای بچه دار شدنتونو  خوندم و بهش میگه نمیخوام دخالت کنم تو رابطه‌ات اما میدونی که هنوز ملیسا زنته! سرکان سعی می کنه بحث رو عوض کنه….

بیشتر بخوانید؛

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا