خلاصه داستان قسمت ۹ سریال ترکی گلجمال + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال های ترکیه ای قسمت ۹ سریال ترکی گلجمال را قرار داده ایم. با ما همراه باشید. سریال گل جمال (Gülcemal) یکی از موردانتظارترین سریال‌های جدید ترکی است که با استقبال فوق‌العاده‌ای پس از انتشار روبه‌رو شد. داستان سریال گل جمال حول محور شخصی به همین نام می‌چرخد. مورات اونلامیش ، ملیس سزن، ادیپ تپلی، نایلای اردونماز ، آتیلا شندیل  بیرجه آکالای مروه سوی و… بازیگران اصلی این سریال هستند.

قسمت ۹ سریال ترکی گلجمال
قسمت ۹ سریال ترکی گلجمال

قسمت ۹ سریال ترکی گلجمال

گلجمال با دوا به بیمارستان رفتن که وقتی به راهرو اتاق ابراهیم میرسن فیروزه همان موقع میخواد بره که اونار میبینه و پنهان میشه. دوا به اتاق پدرش میره که ابراهیم با دیدنش حسابی خوشحالشده و آنها همدیگرو در آغوش میگیرن. گلجمال از پشت شیشه اونارو میرینه و میگه کار خوبی کردم چند روز بود خنده به لبش نیومده بود. فیروزه تو یه فرصت سوار آسانسور میشه و میره. آنها وقتی به خانه برمیگردن موقع خواب دوا بهش میگه من رو این کاناپه نمیتونم بخوابم خیلی سفته! گلجمال میگه میخواستی اتاقتو نسوزونی که اینجا نمونی  دوا میگه چیزی که اینجا زیاده اتاق! گلجمال میگه اگه من حالم دوباره بد بشه چی؟ سپس شب را صبح میکنن. گلجمال به دم رودخانه رفته که آرمان طبقگفته خود گلجمال به اونجا میره و باهمدیگه حرف میزنن و ازش میپرسه تو مادر منو میشناسی؟ گلجمال میگه جواب سوالی که میدونیو چرا میپرسی؟ بعد از کمی حرف زدن گلجمال میگه بزار اینجا مثل دوتا دوست باشیم دوتا برادر آرمان بهش دست میده و میگه باشه ولی هیچکی از این رابطمون باخبر نشه او قبول میکنه. دوا وقتی از خواب بیدار میشه به فیروزه میگه که میشه واسم حمام را روشن کنین تا برم؟ او میگه حتما سپسازش یکسری لوازم آرایش و مرطوب کننده میخواد که میگه گل اندام تو اتاقش پره.

دوا میگه گل اندام؟ او تایید میکنه و میگه آره خواهر گلجمال الان با شوهرش ماه عسله برگرده میبینتش و پاکت عکس های عروسیشو طرفش میگیره و میگه میخوای ببینی؟ او میگه نه ممنون نمیخوام. گل اندام داره مرت را فراری میده و میره که یه موتوری کیفشو میزنه و گل اندام میخوره زمین سپس به بیمارستان میبرنش. وقتی به هوش میره میاد سراغ بچه اش را میگیره که بهش میگن بچه هاش سقط شد گل اندام خیلی ناراحت میشه و گریه میکنه. آرمان با ایپک تو خونه در حال حرف زدنه و میگه که دوا با خواسته خودش اونجاست نمیخواد نگرانش باشه مامانم راست میگفت اما ایپک میگه تا با چشم خودم نبینم باور نمیکنم ظفر میاد و میگه پس پاشو حاضرشو بریم خونه گلجمال سپس به آرمان به حالت تهدید میگه ازش فاصله بگیره وگرنه از اونجا میفرستتش بره. گلجمال با وفا صحبت میکنه و وقت میگه اگه دوا حاضر نشد بیاد چی؟ او میگه کولش میکنم میارمش همان موقع دوا با ظاهری آراسته و شیک پیششون میره که آنها جا میخورن. گلجمال میگه خبریه؟ او میگه نه مگه قرار نیست شب غذا بخوریم با ایتالیایی ها؟ میخوام یه شب راحت غذا بخورم و آروم بهش میگه البته شب آخر.

شب میشه و مهمون ها میان یکی از مهمان ها با دیدن دوا حسابی ازش خوشش میاد و از ظاهرش تعریف میکنه که گلجمال حرص میخوره اما دوا که زبانشونو نمیفهمه ازش میپرسه چی میگفتن؟ او میگه هیچی از طرح هات تعریف میکردن. بعد از چند دقیقه طفر با ایپک به اونجا میان که دوا با دیدن ایپک بغلش میکنه و ایپک میگه تموم شد بیا اینجا همه چیزو بگو تا از اینجا بریم. ظفر به مترجمی میگه تا حرف های دوارو ترجمه کنه و بهش میگه بگو به رضایت خودت اومدی یا نه؟ دوا یاد حرف پدرش تو بیمارستان میوفته که گفته بود امن ترین جا واست پیش گلجماله از اونجا جایی نرو به طفر هم اعتماد نکن! دوا به بقیه میگه نه با رضایت خودم نیومدم به زور آوردن سپس ادامه میده اما به رضایت خودم اینجا میمونم و با آقا گلجمال همکاری میکنم ایپک با ناراحتی میره. ظفر با لبخندی معنادار میره. تو حیاط به امرالله میگه الان گلجمال با ایتالیایی ها قرارداد بسته با کسایی که من باهاشون شریکم و میخنده و میره. بعد ازچند دقیقه گل اندام با ناراحتی و گریه تنهایی به اونجا میره که گلجمال با دیدنش ترسیده و میگه چیشده؟ اون مرتیکه کاری کرده؟ همان موقع مرت وارد میشه و گل اندامو صدا میزنه که او با دیدن مرت خوشحال میشه اما وقتی دوا و مرت چشمشون بهم میوفته جا میخورن……

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی گلجمال + تصویر

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا