خلاصه داستان قسمت ۳۳ سریال جیران

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۳ سریال جیران را خواهیم داشت. این سریال به کارگردانی حسن فتحی و اسماعیل عفیفه ساخته شده است که هر هفته جمعه از پلتفرم فیلیمو پخش می شود.

قسمت 33 سریال جیران

سارای گرجی به همراه خواجه اش به اتاق ننه آشوب رفته، گلین و جیران هم آن جا هستند، ننه آشوب شروع به تعریف کردن کابوس دیشبش می کند و سارا را به اندرونی اش می فرستد.

گلین تعجب می کنه که ننه آشوب میگه قاتل از زن های اندرونی نیست، دیشب یک خواجه و یک ندیمه را به خوابم دیدم که عزیز آقا میگه احضار ندیمه ها و خواجه ها نشدنیه، که گلین هم تایید می کنه ولی جیران از گلین می خواد حالا که همه جمع شده اند، همراهیش کنه و باهاش به اون جا بره.

خواجه ها و ندیمه ها به خاطر قضیه هرات سر و صدا کرده اند که تاجی جلوشون نشسته و داره براشون توضیح میده که جیران به آن جا میره و بعد از تعریف حرف های ننه آشوب ازشون می خواد تا دست خواجه ها و ندیمه ها را تو دست ننه آشوب بذاره که ملک زاده به داخل قائله میره و سیلی تو صورت جیران می زنه ولی جیران پا پس نمی کشه و میگه تو بخاطر پاک کردن بدنامی میرزا آقا خان این کارارو می کنی که نواب الیه جلوی ملک زاده را می گیرد و به بهانه عزادار بودن جیران تمام خواجه ها و ندیمه های زن های عقدی شاه را با او همراه می کند.

آن ها مشغول انجام کارشون هستند که قراوول های همایونی به اندرونی جیران می روند و ننه آشوب را با خودشون می برند، جیران و گلین هم هرکاری می کنند تا جلوی این کار را بگیرند زورشون به مهد علیا نمی رسه.

سارای گرجی به دیدن برادرش ساموئل رفته و درباره سیاوش با او حرف می زند که پدر کلیسا به سمتشون میره و میگه حاکم تفلیس به دنبال قاتل پدر و دزد اموال شما است.

اسدالله اخبار خارجی را برای جناب شاه و مهد علیا می خواند، مهد علیا حسابی از اسدالله تعریف می کنه و رو به شاه میگه او جوان بسیار لایقی است.

کمی بعد اسدالله با علامت یکی از خواجه ها از اتاق شاه بیرون میره که خواهرش را می بیند و هر چه می خواد جلوش و بگیره، موفق نمیشه و جیران بی اذن به داخل میره و کمی بعد هم بیرون میاد.

نقره حسابی مغز اسدالله را شست و شو میده تا هر طور که شده جلوی جیران را بگیرد تا بدبخت نشوند.

جیران در حیاط ارگ با گلین صحبت می کند و به او میگه شب به صحن شاه عبدالعظیم میرم و اون جا بس می شینم تا شاه دست خط برگشت ننه آشوب و بده که گلین میگه ممکنه خط به طلاق بده ولی او میگه برام هیچ اهمیتی نداره و می رود.

سیاوش به همون کلبه ای که برای جیران ساخته بود رفته، کمی آن جا می نشیند و خاطرات قدیمی اش با خدیجه را مرور می کند و کمی بعد کلبه را آتش می زند و به عمارت کفایت خاتون می رود.

مبارک با خوشحالی به اندرونی کفایت خاتون رفته و خبر بازگشت شاهزاده سیاوش را به او می دهد.

سیاوش بعد از داخل رفتن، سریعا سر اصل مطلب می رود و ۵ شرطی که برای همکاری با آن ها را دارد و از روی خطی که نوشته، می خواند، کفایت خاتون هم که از عدالت او سرشار لذت شده، سریعا مهرش را پای آن می کوبد و رضایت خودش را اعلام می کند.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا