خلاصه داستان قسمت ۳۹ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۹ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امیدها و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.َ

قسمت ۳۹ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۳۹ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۳۹ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

دجله که با شنیدن کلمه اخراج حسابی داغونه با پای پیاده تا خانه اش میره. باریش که جواب رد شنیده از دجله حالش خوب نیست و به بار می رود و مست میکنه. سرکان اونجا پیشش میره و بهش میگه مثل اینکه روز سختی داشتی و سعی میکنه که بهش نزدیک بشه. باریش که حسابی مست شده نمیتونه روی پایش بایستد که بره خانه اش به خاطر همین سرکان کمکش میکنه و به خانه اش میبره. برادر باریش با دیدن حال باریش نگران میشه. سرکان خودشو معرفی میکنه و میگه بهش بگو نگران نباشه به فریس نمیگم، برادر باریش میگه شما فریس از کجا میشناسین؟ سرکان میگه من دوست فریسم و میره. ‌فردای ان روز یه جلسه تو آژانس میزارن و کراج سراع دجله را میگیره که فریس میگه بعدا بهت میگم. جلسه شروع میشه و کراج خبر میده که برن قراردادشو بهم زده. همگی تعجب میکنه که مایدا میگه نه تنها قراردادشو با کراج بهم زده بلکه دیگه نمیخواد با آژانس اگو کار کنه.

فریس میگه دختر صاحب اژانس بره با یه آژانس دیگه کار کنه خیلی مزخرفه که چینار میگه من باهاش حرف میزنم ببینم چی میشه. چینار میگه من فهمیدم که پینار با کی قرارداد بسته، همگی میگن خب بگو با کی؟چرا نگفتی بهمون؟ که چینار میگه چون میخواستم مطمئن بشم با آژانس برلین میخواد کار کنه. فریس میگه دیوونه شده؟ اون که ورشکست شده!!! چینار میگه ادم کار بلدی خریده اونجارو، سرکان میپرسه کی؟ چینار میگه سرکان. کراج میگه این ادم معلوم بود که با نقشه قبلی اومده تا مارو زمین بزنه ولی فریس و چینار باور نمیکنن و میگن نه اینجوریا هم نیست اون دوستمونه. سرکان با اجه قرار میزاره و میگه حدس بزن با کی قرارداد بستم، اجه میپرسه کی؟ سرکان میگه با برن دختر کراج، اجه میگه واقعا؟ چجوری؟ بهش وعده دادی به هرچی میخواد برسونیش؟ سرکان میگه یجورایی. کراج به اتاق فریس میره و بهش میگه چرا بهم نگفتی میخوای دجله را اخراج کنی؟ فریس میگه شاید به خاطر اینه که دجله دستیار من بوده، کراج دلیلشو میپرسه که فریس فیلمو بهش نشان میده، فریس میگه جواب سوالتو گرفتی؟

کراج میگه فهمیدم و میره. دجله با مرال حرف میزنه و میگه یعنی کی به فریس خانم گفته؟باریش که همچین کاری نمیکنه امیر هم فکر نکنم از کی شنیده؟ مرال میگه یکی از این دوتا به فریس خانم گفتن دیگه دجله میگه نه اینجوری نیست که مرال میگه خب به جای این همه فکر کردن زنگ بزن بپرس از خود فریس خانم. همان موقع کراج به دجله زنگ میزنه و باهاش تو کافه قرار میزاره. دجله در حال رفتن سر قراره که یکدفعه میبینه فریس داره بهش زنگ میزنه و از اونجایی که فکر میکنه میخواد حرف بزنن تا کدورت از بین بره خوشحال میشه ولی فریس شماره اون دستیاری که قبلا ۱روز جاش کار کرده بود را میخواد. دجله به کافه میره و کراج بهش میگه چرا نیومدی درباره اش باهام حرف بزنی؟ دجله میگه تو خودت گرفتاری زیاد داری نمیخواستم گرفتاری های منم اضافه بشه. دجله به کراج میگه که درسته من بیرون از محل کار باهاشون در ارتباط بودم حرف میزدم و چیزی بینمون نبوده، حتی چیزی نگفتم که امیدوارشون کنم.

کراج میگه میخوای با فریس حرف بزنم که برگردونتت؟ دجله میگه نه من اومدم اینجا تا رو پای خودم وایسم اگه الان بری بگی فریس خانم به خاطر خودم و اینکه تقصیری نداشتم استخدامم نمیکنه به خاطر اینکه تو باهاش حرف زدی استخدامم میکنه و این یعنی اینکه همه تلاشم هدر میره. باریش قبل از رفتن سر فیلمبرداری به برادرش میخواد بگه که دیشب به دجله گفتم که برادرش بهش میگه شنیدم خودم قطع نکرده بودی تلفنو منم شنیدم و بهش میگه یخورده راحتش بزار درست میشه. باریش سر صحنه نشسته که همان موقع کارگردان سلیم با یکی درحال حرف زدن است که میگه برن دیگه با کراج کار نمیکنه رفته تو اژانس برلین. باریش اینو میشنوه و تو یه فرصت از سلیم میپرسه که حقیقت داره برن با برلین کار میکنه دیگه؟ سلیم میگه آره اوضاع آژانس اگو زیاد خوب نیست ریخته بهم یه خبرچین هست که اصلا معلوم نشد کیه الانم که یه موصوع جدید درست شده درباره دستیار فریس خانم.

باریش میگه دستیار فریس؟ چیشده؟ سلیم میگه منم چیزی نمیدونم فقط میدونم که فریس اخراجش کرده. باریش زنگ میزنه به دجله که میبینه هرچی زنگ میزنه در دسترس نیست. فردی به اسم اوزان به آژانس میره و به اتاق فریس میره. فریس با دیدنش میگه اوزان چرا مدل موهاتو عوض کردی؟ ای کاش باهام مشورت میکردی، اوزان میگه چطور؟ بد شده؟ فریس میگه نه بهت میاد ولی قرارداد میخواستیم ببندی واسه یه کار جدید امیدوارم مشکلی پیش نیاد، فریس میگه واسه چی اومده بودی اینجا؟ چیکار داشتی. اوزان میگه من یه مدت با یه دختره بودم بهش گفتم همینجوری باشیم آشناشیم ببینیم چی میشه ولی حالا ولم نمیکنه میگه باید باهم باشبم نمیتونی همینجوری ولم کنی حالا نمیدونم چیکار کنم. فریس عصبانیم یشه و میگه اوزان تو نمیدونی همینجوری دنبال سوژه هستن واسه بازیگرا بعد تو خودت همچین کاری میکنی؟ حالا فقط پیامه دیگه عکس که نیست؟

اوزان میگه نه من عکسی ندادم ولی اون دختره داده بعد پیامم هست دیگه، فریس میگه الان نمیدونم باید چیکار کنیم مثل بمب ساعتی میمونه باید ببینیم دختره چیکار میکنه. امیر میره به اتاق فریس که با دیدن اوزان میگه میرم تو تراس منتظرت میمونم. امیر به اتاق دجله میره که امراه میگه اخراج شده نمیاد دیگه، امیر جا میخورد و  به دجله زنگ میزنه ولی هرچی زنگ میزنه میگه در دسترس نیست. سویچ دستیار جدید فریس از پس کارهای فریس برنمیاد و نمیدونه باید چیکار کنه و همش به دجله زنگ میزنه تا اون بهس بگه باید چیکار کنه. چینار به برن زنگ میزنه تا متقاعدش کنه برگرده که برن نظرش تغییر نمیکنه و میگه من با برلین دیگه کار میکنم، چینار جا میخوره و آرزوی موفقیت میکنه و به کراج میگه. فریس پیش امیر میره و میگه واسم کاری پیش اومده باید برم و بهش میگه باید چیکار کنه که امیر میپرسه دجله واسه چی اخرام کردی؟ که فریس میگه الان اصلا وقتش نیست درباره اش حرف بزنیم و میره. بعد از چند دقیقه باریش بهش زنگ میزنه و میگه فریس بین من و دجله هیچی نیست اگه به خاطر این اخراجش کردی، فریس میگه من همینجوری عصبانی هستم لطفا بیشترش نکن و قطع میکنه. اجه از سرکلن اجازه میگیره تا خبرشو بنویسه که نفر سوم رابطه برن و باریشه ولی سرکان میگه الان نه، به خبرچینت تو آژانس اگو بگو یه خبری بگیره ببینه چه خبره اونجا…. .

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا