خلاصه داستان قسمت ۵۰ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵۰ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۵۰ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۵۰ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۵۰ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

کاترین بعد از رفتن ارهان سر میز دجله و پریده میره و باهم به فریس زنگ میزنن. فریس میپرسه چیشد؟ وقتی داشت میرفت قیافه اش چجوری بود؟ کاترین قلابی میگه خیلی عصبی بود فکر کنم الان بره مهمت را خفه کنه. فریس میگه قراردادو امضاء کرد؟ کاترین میگه کدوم قرارداد؟ پریده میگه وای فریس جون یادم رفت بدم به فریس میگه اون یه قرارداد کاری محرمانه بود، دجله میگه ما اینجاییم فریس خانم هر اتفاقی افتاد بهتون میگم. آیدین یواشکی اونجا نشسته و تمام حرف های اونارو میشنوه و از ماجرا سر در میاره و موقع برگشت به سرکان زنگ میزنه و ماجرارو برایش تعریف میکنه و میگه حق با برن بود ارهان با کاترین قلابی قرار گذاشته بود.

جولیده که قراره به کراج کار کنه  پیشش می رود و نمایشش را بهش نشان می دهد تا کراج بازیشو ببینه. دجله پیش گولین است. گولین با دیدن تکتین حسابی شوکه شده و یکدفعه به دجله میگه بابات اومد، دجله که نمیدونه چی میگه وقتی برمیگرده و آقا تکتین را میبیند از استرس نفسش بند میاد و با اشاره به گولین میگه که چیزی نگه تابلو نکنه. تکتین وقتی پیش گولین میره سلام و احوالپرسی میکنه. گولین مدام از دجله تعریف میکنه، تکتین میگه خداکنه همه مثل ایشون باشن. دجله حسابی ترسیده که مبادا گولین چیزی بگه. گولین بهشون میگه میتونم ازتون عکس بگیرم؟ دجله میره کنار تکتین تا گولین عکس بگیره ازشون، دجله یواشکی به تکتین میگه من از طرفداراتونم به خاطر همین اینجوری بهتون گفت.

کراج اونارو از دور میبینه و تکتین را با خودش میبره و با عصبانیت بهشون میگه کارتون خیلی زشت بود. کراج از تکتین عذرخواهی میکنه بابت عکس گرفتن گولین و دجله، بعد از کمی حرف زدن باهم تکتین از دور دجله میبینه و از کراج درباره اش میپرسه. کراج میگه چطور؟ تکتین میگه دختر پرانرژی و کاریه دنبال یه دستیار مثلش میگشتم. تکتین وقتی از آژانس میخواد بره روی یه تکه کاغذ مینویسه برای کار بهم زنگ بزن حرف بزنیم و شمارشو مینویسه و میره تو اتاق دستیارها و از همگی خداحافظی میکنه که موقع رفتن برگه را روی میز دجله میگذارد. گولین میپرسه که دجله چی داد بهت؟ که دجله میگه چیزی نیست خصوصیه بین خودمونه.

هاردین تو مصاحبه دیشبش باز چیزهایی گفته بود که نباید میگفت به خاطر همین چینار باهاش جلسه میزاره و میگه من خودم این موضوع را حل میکنم یکبار دیگه یه مصاحبه دیگه ترتیب میدم دیگه بهت اعتماد ندارم خودمم میام که حواسم بهت باشه. امیر به فریس زنگ میزنه و متوجه میشه که تنهایی داره میاد بدون دجله به خاطر همین به دجله زنگ میزنه. دجله در حال خوردن شام بود که گوشیش زنگ میخوره و میبینه امیره. امیر میگه فکر میکردم تو هم میای ولی فریس تنهایی داره میاد اینجا، تو نمیای؟ دجله میگه فریس خانم به من چیزی نگفت ولی نگران نباش من خودم نمایشنامه را خیلیی خوبه بعدا درباره اش حرف میزنیم. فریس گوشیش زنگ میخوره که میبینه ارهانه، به خاطر همین حسابی ذوق زده میشه.

ارهان به فریس میگه میخوام باهات حرف بزنم و آدرس خانه اش را میدهد. فریس بلافاصله به چینار خبر میده، چینار شروع میکنه به اروم کردنش و بهش میگه که تو میتونی و با جمله های مثبت بهش انرژی میده‌. فریس سریع به دجله رنگ میزنه و میگه به جای من برو پیش امیر تا بیام پیشتون. دجله تا از خونه بیرون میزنه میبینه باریش اونجاست و با دیدنش خوشحال میشه. باریش بهش میگه منم داشتم میومدم پیشت، تو چیکار داشتی؟ دجله میگه من داشتم میرفتم سر تمرین امیر باید میرفتم اونجا، باریش با شنیدن اسم امیر بهم میریزه ولی کنترل میکنه خودشو و میگه میخوای برسونمت؟ دجله میگه اگه برسونی که خیلی خوب میشه، باریش بهش میگه دجله چیشده؟

تازگیا هرچی میگم نه نمیگی، دجله میگه باشه پس نه میگم که چیزی تغییر نکنه، باریش بهش میگه نه منظورم این نبود گفتم شاید اتفاقی چیزی افتاده. دجله به سر تمرین امیر میره و آنهارو میبینه که یکدفعه باریش یواشکی از پشت سر دجله میاد و دم گوشش میگه چطوره؟ دجله که حسابی ترسیده یه جیغ خفیفی میکشه که توجه همه جلب میشه، امیر میپرسه حالت خوبه؟ چیزی شده؟ دجله میگه نه خوبم و عذرخواهی میکنه. دجله به باریش میگه ما بریم بیرون حرف بزنیم؟ دجله از باریش میپرسه که تو چرا اومدی اینجا؟ باریش میگه از داستان رومئو و ژولیت خوشم میاد. باریش و دجله باهم درباره عشق رومیو و ژولیت حرف میزنن و حرف هایشان را تو قالب داستان رومئو و ژولیت بهم میزنن و موقع رفتن، جفتشون با خودشون میگن امتحان خوبی بود.

به سالن برمیگردن و دجله یه تیکه از دیالوگ احساسی نمایشنامه از حفظ میگه باریش نظرش‌جلب میشه و میگه حفظ کردی؟ دجله میگه خیلی خوشم اومد حفظش کردم. بعد از تمرین دجله و امیر باهم حرف میزنن و امیر نظرشو درباره تمرین میپرسه. دجله میگه خیلی خوب بود واسه اولین تمرین، خیلی خیلی خوب بود تازه بهترم میشه. فریس به امیر زنگ میزنه و میگه یه کافه هست همون نزدیکا رسیدم برات لوکیشن میفرستم بیاین با جفتتون کار دارم. فریس میگه یه تصمیمی گرفتم اول میخواستم یکی دیگه را در نظر بگیرم تا به کارهای امیر برسه ولی الان نظرم عوض شده و میخوام دجله به کارهات برسه، میخوام امتحانی انجام بدیم ببینیم از پسش برمیاد یا نه، دجله که شوکه شده و از خوشحالی زبونش بند اومده به فریس خانم چشم دوخته.

فریس میگه البته یکسری کارهارو فقط ولی باز هم باید زیر نظر خودم باشه البته همه اینا به شرط راضی بودن امیره و رو به دجله میگه نظرت چیه؟ آماده یه ترفیع درجه تو کارت هستی؟ دجله که ذوق زده شده میگه من خیلی خوشحالم خیلی دوست دارم امتحان کنم البته اگه امیر قبول کنه که امیر میگه من مشکلی ندارم فریس میگه پس امتحان میکنیم. فریس با ارهان برای صبحانه قرار دارد که مهمت میاد و همه ماجرارو میگه. فریس خجالت زده میشه و به اژانس میره. ارهان بهش زنگ میزنه و میگه خوشم اومد آدم جنگجویی هستی میخوام باهات کار کنم، فریس حسابی خوشحال میشه و خبرشو به دوستاش تو آژانس میده.

دجله با امیر تو کافه بودن که موقع بیرون اومدن با باریش‌ روبرو میشن، دجله میگه اگه کار داری فریس خانم تو آژانسه که باریش میگه نه با آسلهان قرار دارم که دجله حسادت میکنه و با امیر میره. امراه به دجله تو اژانس میگه که ما باهم دوستیم میتونی همه چیزتو بهم بگی و بهش میگه که من میدونم بابات از ادم های آژانسه، مایدا که دم در بود دجله را صدا میزنه و به اتاق کراج میبره و میگه منتظرم بشنوم حالا که امراه میدونه بابات از اهالی آژانسه پس لزومی نداره قایم کنی، دجله نمیدونه باید چیکار کنه که کراج میگه من میگم بهت….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا