خلاصه داستان قسمت ۴۲ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۲ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امیدها و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.َ
قسمت ۴۲ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
سرکان به دجله میگه هرکی باشه این موقعیت را رد نمیکنه دجله میگه آره درسته ولی من قرارداد دارم تا ۲ سال نمیتونم جایی کار کنم و قرارداد ببندم، سرکان میگه اگه مشکلت اینه که حلش میکنم دجله میگه نه فقط این نیست، سرکان بهش میگه آهان عادت کردی به اونجا درسته ولی باید به جایی عادت کنی که واست بهترین باشه جای پیشرفت نه اگو که بعد از این همه سال هنوز همون ۴نفر خودشونن و بهشون مدیر برنامه اضافه نشده، دجله نظرش عوض نمیشه که سرکان میگه بهش فکر کن، دجله میپرسه اجه قرار نیست بیاد نه؟ سرکان میپرسه که اگه میگفتم بیای میومدی؟ مجبور بودم ازش استفاده کنم.
فریس تو کافه نشسته و به حرف های باریش حرف میزنه و دودله نمیدونه زنگ بزنه به دجله یا نه که اجه براش پیام میفرسته و خبر پیشنهاد سرکان به دجله را میده بهش، فریس کلافه میشه که چینار او را میبینه و ازش میپرسه چیشده؟ فریس خبرارو بهش میگه و چینار بهش پیشنهاد میده که سریعا به دجله زنگ بزنه و بگه بیاد تا باهاش حرف بزنه. فریس همین کارو میکنه. دجله با دیدن اسم فریس خانم شوکه میشه، فریس بهش میگه میتونی بیای شرکت درباره یکسری مسائل حرف بزنیم؟ دجله قبول میکنه. دجله میره آژانس جولیده با دیدنش ذوق میکنه و میپرسه دوباره برگشتی اینجا؟ دجله میگه نمیدونم فریس خانم گفت بیا حرف بزنیم.
فریس به دجله میگه میدونم اون حرف هایی که زدمو نباید هیچ وقت بهت میگفتم من معدرت میخوام دجله که با شنیدن این عذرخواهی آروم شده میگه من لایق اون حرفها نبودم فریس قبول داره و میگه عصبی شدم نفهمیدم چی گفتم. فریس به دجله میگه شنیدم سرکان بهت پیشنهاد خوبی داده واسه کار چرا قبول نکردی؟ دجله میگه درسته پیشنهاد خوبی داد پیشنهادی که فکر نکنم اینجا بهش برسم خب سالهاست شما ۴تا فقط مدیر برنامه هستین و کسی بهتون اضافه نشده حتی گولین و امراه که خیلی وقته اینجان هنوز دستیارن، ولی خب این پیشنهاد واسه من مناسب نبود چون خیلی زوده واسه من هنوز خیلی راه دارم تا بشم مدیر برنامه و دوست داشتم اگه به این درجه رسیدم از زبان شما بشنوم.
فریس لبخند میزنه و بلند میشه میگه خیلی خوشحالم کردی که اومدی، دجله فکر میکنه فریس نمیخواد استخدامش کنه و فقط واسه معذرت خواهی گفته بیاد اونجا میگه حالش گرفته میشه و میخواد بره که فریس بهش میگه کجا؟ ۱ ساعت دیگه جلسه داریم، دجله خوشحال میشه و همدیگر را در آغوش میگیرن. سر جلسه فریس با دجله میره و میگه دجله پیشمون برگشته همگی خوشحال میشن به غیر از مایدا و گولین. سر صحنه فیلمبرداری دوست پسر سلین همش تو کارش دخالت میکنه و به لباس و آرایشش گیر میده تا لباس های فردی که باهاش معامله کرده بپوشه به خاطر همین به کاروان میرن و به عوامل میگن که با این لباسا فیلم بازی نمیکنه و ۱ ساعت میندازن عقب.
اجه پیش سروان میره و میگه بیا انقد دست دست کردی که فریس دوباره دجله را برگردوند چیش خودش، سرکان که تعجب نکرده میگه حدس میزدم حالا میتونی اون خبر دجله را خودت نه به کسی بدی تا منتشر کنه. سر جلسه امراه یهو میگه همین الان یه خبر منتشر شده میفرستم واسه همتون. چینار میگه اول بخون، امراه خبر را میخونه که نفر سوم رابطه برن و باریش دجله بوده که یکی از کارکنان آژانس اگوست. همگی با تعجب بهش نگاه میکنن که دجله میگه دروغه، فریس پشت دجله را خالی نمیکنه و میگه که همش دروغه اصلا اینجوری نیست، کراج از دجله توضیح میخواد نه مایدا بهش میگه اگه یه بازیگر معروف بود احتمال دروغش زیاد بود ولی دجله را کی میشناسه؟
کراج از دجله حمایت میکنه و میگه هنوز مشخص نیست این ماجرا صحت داره یا نه پس فعلا ول کنین. از فیلمبرداری به فریس زنگ میزنن و میگن که سلین واسه فیلمبرداری نمیاد فریس هم دجله را میفرسته و میگه مثل اینکه دوست پسر جدیدش هالوک داره مشکل ایجاد میکنه برو یه سر و گوشی آب بده تا من بیام. دجله تا از اتاق فریس میره بیرون کراج صداش میکنه. کراج ازش میپرسه ماجرا چیه؟ چقدش راسته؟ و وقتی سکوت دجله را میبینه میگه نمیخوام بشنوم که خودت حلش میکنی بگو. دجله میگه اونجوری که فکر میکنی اصلا نیست، کراج میگه واقعا این موضوع ریخته منو بهم این از تو اونم از برن من با باریش حرف میزنم تو یه مصاحبه بگه که تو این وسط نقشی نداشتی دجله مخالفت میکنه و میگه نه نباید بگی همینجوری فریس خانم سری قبل شک کرده بود که چیزی بین من و تو هستش بهتره هیچ کاری نکنی بسپاری به خود فریس خانم، کراج قبول میکنه.
برن در حال رفتن به آژانس که به خاطر این خبر خبرنگارا جلوی در آژانس سعی میکنن باهاش حرف بزنن که برن میگه خواهش میکنم هر خبریو باور نکنین دروغه و میره. همان موقع دجله از آژانس میخواد بیرون بره که باهم روبرو میشن. برن بهش میگه زیاد اعصابتو خورد نکن چند وقت بگذره همه یادشون میره دجله میگه سعی میکنم و میره. خبرنگارا به محض دیدن دجله به سمتش میرن که دجله فرار میکنه. امیر او را میبینه و میگه بیا میرسونمت. دجله ازش تشکر میکنه که امیر میگه بابت چی؟ دجله میگه پیام ها و عکس هایی که دادی کارساز بود امیر لبخند میزنه و میگه کاری نکردم و دجله ازش میخواد به آژانس تاکسی برسونتش و خودش بره.
دجله درحال پیدا کردن آدرس فیلمبرداری است که باریش بهش زنگ میزنه و میگه خبرارو دیدی؟ اسمت همه جا هست، دجله میگه آره دیدم. باریش بهش میگه میخوای یه مصاحبه بکنم بگم که اینجوری نبوده؟ دجله مخالفت میکنه و میگه نه اصلا تو دخالت نکن وضع بدتر میشه بسپار به خود فریس خانم. دجله تو کاروان پیش سلین میره که میبینه هالوک پیششه و بیشتر از اینکه خود سلین حرف بزنه هالوک حرف میزنه و واسش تصمیم میگیره. فیلمبرداری شروع میشه و سکانس را میگیرن تو زمان استراحت، هالوک به سلین میگه که باید نقشتو عوض کنن در شان تو نیست سلین بهش میگه واقعا اینجوری فکر میکنی؟ باشه عزیزم باهاشون حرف میزنیم، دجله اینارو میشنوه و خبرشو به فریس میده.
