خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال نیکان از شبکه سه سیما + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال نیکان را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. سریال‌ نیکان ملودرامی اجتماعی در ۳۰ قسمت به کارگردانی علی سراهنگ و تهیه‌کنندگی کامران مجیدی محصول جدید مرکز سیمافیلم است که از ۱۲ خرداد ماه پخش خودش را از شبکه سه سیما آغاز کرده است. این سریال هر شب ساعت ۲۰:۳۰ بروی آنتن شبکه سه می رود و تکرار آن ۰۰:۰۰ بامداد، ۰۹:۳۰ صبح و ۱۴:۱۰ ظهر می باشد.

قسمت ۲۶ سریال نیکان
قسمت ۲۶ سریال نیکان

خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال نیکان

سیما تو درمانگاه زندان حالش اصلاً خوب نیست که همکارش پیشش میره و بهش میگه چی شده سیما؟ چرا رنگ به رو نداری! سیما با گریه میگه همه چیز به هم ریخته، اعتبار و آبروم از دستم رفته خونه پدریم از دستم رفته فقط از خدا می‌خوام دخترم بمونه واسم و از دستم نره و شروع می‌کنه به گریه کردن. مامان پری وقتی ماجرای نیکان و پیشنهاد خانم مهرانفر را به حدیث و حسام میگه آن ها به هم می‌ریزند و حسام با عصبانیت به طرف کافه‌ای می‌رود که نیکان با صدرا به آنجا رفتند و در حال بستنی خوردن هستند. حسام با عصبانیت به داخل میره و ماجرا رو برای صدرا تعریف می‌کنه و با صدرا بحث و کل کل می‌کنه صدرا که از چیزی خبر نداره به طرف خانه با پرستارش می‌رود. نیکان با عصبانیت از آنجا میره و حسام به دنبالش می‌رود تا جلوشو بگیره و باهاش حرف بزنه نیکان باهاش دعوا می‌کنه و میگه میدونی وقتی تنهایی دور از چشم بزرگترت کار کنی تا بتونی رضایت بگیری یعنی چی؟ تو با یه جمله با حرف‌هایی که الان زدی تمام تلاش‌های منو به باد دادی و با عصبانیت به راهش ادامه میده که حسام میگه مامان پری منتظرتونه باید ببرمتون اونجا نیکان میگه من خودم بلدم برم.

صدرا وقتی به خانه‌اش برمی‌گرده با مادرش دعوا می‌کنه و میگه این چه کاری بود که کردی و از شرمندگی گریه‌اش می‌گیرد و از مادرش توضیح می‌خواد هستی بهش میگه من اصلاً قصد بدی نداشتم فقط دیدم کنار همدیگه خوشحالین و حالتون خوبه خواستم این حال خوب همیشگی باشه واستون. نیکان به خانه‌ برمی‌گرده که مامان پری با گلگی بهش میگه دستت درد نکنه خوب جلوی مادرت منو روسیاه کردی من باید از مادرت اونم تو زندان بشنوم که مهرانفر چه پیشنهادی بهت داده؟ نیکان میگه اگه قرار بود اتفاقی بیوفته اول از همه خودتون می‌فهمیدین دلیلی نداشت که بگم بهتون و حالتونو بد کنم. مهتاب پیام‌های تو اون سیم کارت را دیده و به محل بازیافت زباله‌ها می‌رود او با تراب حرف می‌زنه و ازش درباره جهان می‌پرسه که ازش خواسته بود کیو تعقیب کنه؟! تراب میگه من چیزی نمی‌گم و بعد از کمی حرف زدن از اونجا میره. صدرا هرچی به نیکان زنگ میزنه او جوابی نمیده. شب سیامک به ایران برگشته و به دم در خانه قبلیشون میره که همسایه شان او را می‌بیند و بهش میگه که مامانت اینا خیلی وقته از اینجا رفتن سیامک جا می‌خوره و به دم در خانه نامزدش می‌رود و ازش گلگی می‌کنه که چرا بهش چیزی نگفته بود و در آخر آدرس جدید خانه را ازش می‌خواد.

او به خانه جدید پیش مامان پری و نیکان و کیان می‌رود همگی از دیدنش خوشحال میشن نیکان با دلخوری به حیاط خلوت میره که سیامک ازش می‌پرسه هنوز باهام قهری؟ من فقط برای گرفتن پولم نرفتم از ایمیل‌ها چند تا شرکت درآوردم خواستم برم دنبال پدرت سپس نیکان با فهمیدن این موضوع کمی نرم می‌شه. فردای آن روز نیکان با نامزد صدرا قرار میزاره و ازش می‌خواد تا یه فرصت دیگه به صدرا بده او عصبانی میشه و میگه تو کی هستی که همچین درخواستی از من می‌کنی و می‌خواد از کافه بیرون بره که نیکان جلوشو می‌گیره و میگه اون هنوز دوست داره اون گلی که برای روز تولدت من آوردم محل کارت از طرف صدرا بود می‌دونم تو هم هنوز دوسش داری چند باری دیدم که اومدی از تو کوچه پنجره اتاقشو می‌دیدی! اون الان وضعیتش فرق کرده میتونه دست و پاشو تکون بده حتی دکتر گفته اگه همینجوری ادامه بده تا یه ماه دیگه یه طرف بدنش به وضعیت قبل برمی‌گرده اما الان به امید احتیاج داره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال نیکان از شبکه سه سیما

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا